من از نه ماهگی بر اثر تب تشنج و فلج اطفالی شدم و از گردن به پایین فلج بودم همانطور که میشه از سنم حدث زد به ما میگن بچه های انقلاب اون زمان تو تبریز یه دکتری بود که منو بردن پیشش و بعد از معاینه گفته یه امپولایی هست که میتونه با تزریق اونا منو راه بندازه خلاصه خانواده به هر طریقی بود چندتا از این امپولها رو تهیه کردن و هر دو روز درمیان یدونه از اونهارو تزریق می کردن با تزریق اون امپولها یواش یواش بدن من راه افتاد و تونستم دستهامو تکون بدم فقط مونده بود از کمر به پائین که دکتر قرار شد امپولهارو عوض کنه و امپولهای دیگه ای تزریق کنن ولی این امپولها در ایران موجود نبود و دکتره قول داده بود سفارش کنه از خارج بیارن که از بدشانسی من دکتر تصادف میکنه و عمرشو میده به شما و ما میمونیم که چیکار کنیم نه اسم امپول رو میدونستن نه این که دکتری پیدا نشد بفهمه اینا چه امپولهایی بودن اخه تازه انقلاب شده بود و اینقدر پزشکی در ایران پشرفت نداشت خلاصه من از کمر به پایین فلج منتظر دکتری بودم که درمانمو ادامه بدم تا اینکه در هفت سالگی یه دکتر مسیحی بنام دکتر آشور بدلبیت در بیمارستان مدائن تهران منو معاینه و حاضر شد طی دوعمل من رو پاهام وایستم اولین عمل رو انجام داد که تونستم با عصا راه برم و چون عمل دوم میگفت خیلی سخته قرار شد که در سن 15 سالگی عملم کنه دکتره سنش زیاد بود تا من به 15 سالگی برسم از دنیا میره و حکایت قبلی برای من تکرار میشه و اینبار من موندم با دوتا عصا دیگه بیخیال عمل شدم و درسمو ادامه دادم تا اینکه در سن 22 سالگی بازم شروع به پیدا کردن دکتر کردم تو تهران هر دکتر ارتپدی بود رفتیم ولی همشون یه حرفو زدن که میگن فعلا برا ما راه درمانی تیست چون عصبهای پای راستم از بین رفتن و فعلا به هر جای دنیا برم نمیتونن عصب پیوند بزنن باید منتظر پیشرفت علم باشم حتی پیش دکتر اعلمی که پروفسوره و مخصوص فلج اطفالیهاست و در بیمارستان شریعتی ویزیت میکنه اونم همین حرفو زد ولی یه راهنمایی خوبی که کرد این بود که گفت چون من اسکلیوز دارم (انحراف ستون فقرات) باید هرچه زودتر عمل کنم چون سنم بالاتر بره عمل خطرناک خواهد بود خلاصه بعد از دو ماه اینور و انور رفتن دکتر سادات فوق تخصص ستون فقرات رو پیدا کردیم و قرار شد طی دوعمل سخت منو از کمردرد خلاص کنه و در سن 25 سالگی در بیمارستان سینا عملم کرد و پلاتین گذاشت که الان از عملش خیلی راضیم در مورد هزینه عمل هم بگم که دکتر سادات به هیچ وجه حاضر نمیشد دولتی عمل کنه (بیمه)و 16 میلیون میخاست که عملم کنه مونده بودیم چیکار کنیم خلاصه عموم که در وزارت اطلاعات هست و الانم فرماندار ورامین هست مشکلو از طریق یکی از دوستاش که با خانم دکترسادات همکار بودن حل کنه و حاضر شد با بیمه عمل کنه که در کل برا دوتاعمل و بستری شدن در بیمارستان 2500000 تومن پرداخت کردیم این بود سرنوشت من که الان حرف عمل و بیمارستان میاد حالم بهم میخوره چون دیگه خسته شدم