بهترین خاطره مدرسه چیه

[arad1368]

لطفا قشنگه کامل توضیح بدین

[BAAGHE BI BARGI]

خاطرات مدرسه مثل یه شی قیمتی و عتیقه هستش که هر چی از تاریخش بگذره لا اقل برای اون فرد با ارزش تر میشه
یه زنگ ورزشی کلاس سوم ابتدایی داشتیم فوتبال بازی میکردیم اون موقع من با واکر و کفش طبی بودم و در پست مهاجم نوک بازی میکردم(اون موقع مهاجم نوک یعنی اینکه همون جلو ها وایسی تا خدا پس کله توپ بزنه بیاد طرفت؛تازه شم اون موقع ما واسه دلمون بازی میکردیم نه پووول)زد و اون بازی مساوی شد
کار به ضربات جبار پنالتی(به قول جواد خیابانی) کشیده شد.
قانون اینجوری بود که باید هر بازیکنی هم یه ضربه پنالتی میزد و هم یه بار دروازه می ایستاد
من ضربه پنالتیم و گل کردم
اما گنده تیم(همون کاپیتان که بعد از اون دوستان صمیمی شدیم که هر جا هست آبش سرد و نونش گرم)
میگفت تو نمیتونی دروازه وایسی گل میخوریم بزار یکی دیگه وایسه
لحظه سرنوشت سازی بود باید انتخاب میکردم
و بالاخره تصمیم گرفتم در دروازه بایستم و خوشبختانه تونستم توپ رو بگیرم
صدای شادی اون لحظه هم تیمی هام هنوز توی گوشم هستش (یادش بخیر)
اون بازی رو بردیم

[saeid_daryaei1350]

محصلین عزیز توجه فرمایند!

ضمن یادآوری غروب غم انگیز جمعه 31 شهریور، میخواستم چند نکته رو خاطرنشان کنم:

1- دیکته ی صحیح کلمات:
کصافط=کثافت، قرعان=قرآن، اصن=اصلا، ینی=یعنی، عاخه=آخه، عه=اِه، و عاغا=آقا میباشد!

2- از لایک کردن سوالات امتحانی و پوک زدن معلمین و اساتید جداً خودداری نمایید

3- از ارسال درخواست دوستی برای هر عنصر غیر همجنس که در مسیر مدرسه یا داخل دانشگاه دیدید پرهیز نمایید (به خدا ای
نا بهتون ساجست نشدن)

4- فکر دی اکتیو کردن تحصیل رو از سر بیرون کنید. آش کشک خالته بخوری پاته، نخوری پاته!

شاد و پیروز باشید!

---------- Post added at ۱۰:۰۶ ---------- Previous post was at ۰۹:۵۸ ----------

بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟
یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!

[Maroot]

اول از همه بلاححره یه تاپیک درست درمون زدی
ولی آخه جان هرکی می پرستی این جا جاشه تو بایگانی؟

سر کلاس زبان تخصصی داشتیم، معلممون یه جوون مثبت و آروم بود، داشتیم ریدینگ می خوندیم استاد گفت این کلمه حرف صداداره نباید a گذاشت باید از an استفاده کرد، ییهو یکی از بچه ها گفت آقا پس anش کنیم؟
گفت بله انش کنید، آقا مارو میگید، یه نگاه کردیم به پسره، ییهو ترکیدیم، کلاس منفجر شد، معلمه نه می تونس جلو خندشو بگیره نه می تونست بخنده، هی می گفت forget it

[ناقوس]

من گاهی سرکلاس خیلی شیطونی میکردم ولی چون اول نفر بودم معلممون کار بهم نداشت

لذت بخش ترین کاری که میکردم این بود که وقتی از درسی خوشم نمی اومد ، اون ساعت نمیرفتم سرکلاس .. فرار تا هر جا که دلم بخواد

[1228]

بهترین خاطره من دردوران مدرسه ...

روزهای بود که ریاضی داشتیم

وبایدتمرین حل می کردم من فقط

عاشق این بودم که وقتی حل تمرینات

بروم پای تخته...وتندتندتمرینات حل کنم

وتمام لباسهایم گچی بشود...همیشه

دعامیکردم که بقیه بچه هادرس

یادنگیرندتامن برای حل تمرین بروم...

یادش بخیر...gol

[najmeh69]

سال دوم سوم هنرستان بودم.اون دوسال برا پیاده کردن پسرای مدرسمون یه پدریار داشتیم بنام اقای سیف الهی.مردخیلی خوب و زحمت کشی بود و تواون دوسال بیشتر از هرکسی تومدرسه سربه سرمن میزاشت.یه روز صبح که تازه رسیده بودم مدرسه مادریارمون منو پیاده کرد.داشت میبردم سرکلاس که یه دفعه اقای سیف الهی رسید.اول صبحی هنوز سلام نکرده بهم گفت:مهندس چرا بنزین تموم شد؟؟؟
منم یه جورایی حرصم دراومده بود نامردی نکردم و بهش گفتم:واسه اینکه دنده شما نرم شه.
مادریارم اون روز چپ میرفت وراست میومد.منو میبوسید ومیگفت:خیلی حاضرجوابی.خداییش کی به ذهنت این جواب رسید که تو اینطوری ضایش کردی؟
ولی کلا یادش بخیر خیلی پدریار خوب ومهربونی بود.gol

[razieh1369]

بهترین خاطرم کلاس موسیقی مدرسمون بود
ی روز اهنگ معروف اسپنیش راواسمون زدند یدفعه من گریه افتادم.
همیشه وقتی گوش میکنم یاداونروز میوفتم

[Maroot]

جااااااااااانم؟ کلاس موسیقی مدرسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[***رضـا***]

راستش میدونم که اشتباه فکر میکردم ولی من هیچوقت از مدرسه خوشم نمیومد بجز ساعات ورزشش البته...