بادرودی خوش
دوستان خوبم و ارجمندم میخواهم در این تاپیک هر بار یک قصه از ملا نصرالدین رو بنویسم و به تحلیل این داستانها بپردازم البته تحلیلهای که من به آن خواهم پرداخت نظر شخصی خودم و از زوایای مختلف خواهد بود امید وارم مورد پسند دوستان خوبم قرار بگیرد در ضمن با انتقادات و پیشنهادهای خویش میتوانید کمک حال من باشید و خیلی خوشحال خواهم شد نظرات دوستان را در این تاپیک داشته باشم خب با اجازه همه سروران گرامی خودم و بقول پهلوانان ایرانی خودمان با کسب رخصت از بزرگان اسپیشالی خودمان بله بسم الله
قبل از هرچیز قابل ذکر است که ملا نصرالدین ما از شهرت جهانی برخوردار است از امریکا بگیرید تا اروپا و آفریقا و آسیا و صد البته کشور ما از مقبولیت خاصی برخوردار است این ملای ما اعراب او را جحی و ترکها او را خوجا و سواحل شرقی آفریقا و جزیره مالت او را جهان و سیسیل ایتالیا اورا جیوفا و یا جیوکا مینامند
خب بریم سر اولین قصه از داستانهای ملا نصرالدین
روزی دختر ملا با چشم گریان آمد پیش پدرش و گفت بابا جون شوهرم منو کتک زده ملا هم ترکه آلبالوئی از درخت حیات خویش برچید و دختر نازنین خویش را بزد و گفت برو به شوهرت بگو اگر تو دختر مرا بزنی من هم زن تو را خواهم زد
خب دوستان من برویم برای تحلیل این داستان
این قصه با زبانی ساده و طنز خواسته یک واقعیت روانشناسی را به زن و شوهرها بفهماند و آن اینکه سعی کنید در زندگی مشکلات خانوادگی خویش را خودتان حل کنید و آن را به دیگران بازگو نکنید
خب این جنبه اش که مورد پسند عموم خواهد بود
اما ای داماد ملا، زن تو یک انسان است و نباید دست روی زنت بلند کنی هرچند او گنه کار باشد یا قدرت مدیریت داری یا نداری اگر قدرت مدیریت در زندگی داشته باشی میتوانی با مدیریت صحیح خویش همسر گنه کار خویش را هدایت کنی و با او هماهنگ شوی و نیازی به خشونت و استفاده از اهرم اهانت و ترساندن نیست چون ابزار خشونت سرانجام جواب معکوس و گاه با مشکلات عدیده و انتقام جوئی های بس بزرگ همراه میشود و آنگاه کنترل زندگی و مدیریت آن از دستان پر توانای زن و مرد خارج میگردد و تمام زندگی به تباهی کشیده میشود
در زمانه ما مدیریت زندگی هم بدوش زن است و هم مرد و یک سویه عمل کردن جزء شکست و تباهی و جهنمی ساختن فضای زندگی مشترک چیزی را به همراه نخواهد داشت
پس زوجین همواره با صبر و دقت نظر و با احترام و با خویشتن داری عاقلانه و با خرد خویش موضوع را برسی کنند و اگر به توافق نمیرسند به یکدیگر زمان دهند تا به هماهنگی و دیدگاه مشترک برسند زمان دادن با قهر را نمیگویم که زن شوهر بخاطر یک یا دو اختلاف محبت و عشق را از هم دیگر دریغ میکنند و به قول معروف قهر میشوند وای که این گونه رفتار بدور از انسانیت و عشق است پس زوجین باید با عشق ورزی و مهر ورزی به یکدیگر در پی رفع اختلافات خویش باشند و دنبال تنبیه یکدیگر نباشند و یا به دنبال زور و اجبار و کنترل یکدیگرنباشند
خب دوستان من این تحلیل را اینجا به پایان میرسانم اگر دوستان نظری و انتقادی و یا پیشنهادی دارند ارائه دهند که مایه خرسندی من خواهند شد
دوستان دارم تا درودی دیگر درود و صد بدرود