alt
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 14 از 14

موضوع: قصه های ملا نصرالدین و تحلیل آن ...

  1. 12,587 امتیاز ، سطح 33
    91% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 63
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/05/05
    محل سکونت
    ایران مشهد
    نوشته ها
    531
    امتیاز
    12,587
    سطح
    33
    تشکر
    2,251
    تشکر شده 2,120 بار در 531 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    با درودى بى پايان

    #11 1393/07/01, 11:39
    روزى ملا خرش را شلاق ميزد رهگذرى رد ميشد گفت چرا زبان بسته را ميزنى ملا در جواب گفت اگر ميفهميدم با شما نسبتى دارد غلط ميكردم او را كتك بزنم

    [color="rgb(255, 0, 255)"]حال بيايد منفى به حكايت بنگريم رهگذر ادم فضول كه توى كار هركسى دخالت ميكند و دم ملايمان گرم كه جواب دندانشكنى به طرف داده
    حال از ديدگاهى ديگر رهگذر انسانى دل رحم و عاقل و ملا فردى بى ادب و نادان و جاهل
    خب حال به نادانى ملا بخنديم يا به فضولى رهگذر؟!
    [/color] 
    3 کاربر مقابل از shahrashub عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. eBRAHIMV, montazer65, نیلوفر آبی
    gol
    خوشبختى در دستان من توست اى دوست بدنبال چه هستى
    golgol
    shahrashub آنلاین نیست.

  2. 3,480 امتیاز ، سطح 17
    8% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 370
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/01/20
    محل سکونت
    ایران -تهران
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    3,480
    سطح
    17
    تشکر
    329
    تشکر شده 125 بار در 39 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #12 1393/07/01, 17:03
    سلام دوست محترم شهر آشوب تا اینجا داستانهای ملاو نقدتون رو دنبال میکنم خیلی جالب ود ممنون خودتون بقدری خوب نقد کردین که لازم به اظهار نظری نیست بازم ممنون کارقشنگی بود که مارو با ملا نصزالدین این نماد فرهنگی شرقی آشناتر کردین ...سراب جان داستان انتخابی شما هم خیلی جالب وپرمعنا بود

    ---------- Post added at ۱۶:۰۳ ---------- Previous post was at ۱۵:۵۷ ----------

    به نادانی ملا اتفاقن در همسایه گی ما مادری هست که فرزند خود را خیلی تنبیه میکنه وبدجور هم میزنه وهم رفتار تحقیرانه ای داره .....وهرموقع افراد دیگر بهش توصیه میکنند این رفتار درست نیست.... میگه بچه ی خودم هست به کسی مربوط نیست چهاردیواری اختیاری ... !!!!!!!!!!! ولی به نظرمن مربوط میشه .... دربعضی کشورها اگر چنین اتفاقاتی بیفته فرزند را از پدرمادر میگیرند وبه نظرم این مادرهم اول باید ازسلامت روان برخورداربشه بعد صلاحیت تربیت فرزند داشته باشه ایکاش میشد از این ادم شکایت کرد
    3 کاربر مقابل از نیلوفر آبی عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. montazer65, nazdel, shahrashub
    نیلوفر آبی آنلاین نیست.

  3. 12,587 امتیاز ، سطح 33
    91% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 63
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/05/05
    محل سکونت
    ایران مشهد
    نوشته ها
    531
    امتیاز
    12,587
    سطح
    33
    تشکر
    2,251
    تشکر شده 2,120 بار در 531 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #13 1393/07/02, 11:28
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفر آبی نمایش پست ها
    سلام دوست محترم شهر آشوب تا اینجا داستانهای ملاو نقدتون رو دنبال میکنم خیلی جالب ود ممنون خودتون بقدری خوب نقد کردین که لازم به اظهار نظری نیست بازم ممنون کارقشنگی بود که مارو با ملا نصزالدین این نماد فرهنگی شرقی آشناتر کردین ...سراب جان داستان انتخابی شما هم خیلی جالب وپرمعنا بود

    ---------- Post added at ۱۶:۰۳ ---------- Previous post was at ۱۵:۵۷ ----------

    به نادانی ملا اتفاقن در همسایه گی ما مادری هست که فرزند خود را خیلی تنبیه میکنه وبدجور هم میزنه وهم رفتار تحقیرانه ای داره .....وهرموقع افراد دیگر بهش توصیه میکنند این رفتار درست نیست.... میگه بچه ی خودم هست به کسی مربوط نیست چهاردیواری اختیاری ... !!!!!!!!!!! ولی به نظرمن مربوط میشه .... دربعضی کشورها اگر چنین اتفاقاتی بیفته فرزند را از پدرمادر میگیرند وبه نظرم این مادرهم اول باید ازسلامت روان برخورداربشه بعد صلاحیت تربیت فرزند داشته باشه ایکاش میشد از این ادم شکایت کرد
    سلام نيلوفر جان دوست خوبم به تاپيك خودتون خوش امديد اين دسته گل تقديم شما باد
    http://www.google.com/imgres?imgurl=...d=0CEgQMyggMCA
    متاسفانه بد رفتارى والدين نسبت به فرزندان صدمات جبران ناپذيرى بر جاى ميگذارد مخصوصا پدر و مادران معلولين بجاى حمايت و شخصيت و شجاعت بخشيدن به فرزند خويش او را ترسو و فردى منزوى ببار مياورند و حتى از شيوه صحيح برخورد با فرزند خويش بى بهره هستند و اين بدليل نبود فرهنگ اموزش صحيح در جامعه ميباشد و يكى از وظايف ما معلولين ساختن فرهنگ درست برخورد والدين و جامعه با معلولين ميباشد
    تا درودى ديگر درود صد بدرود  

    ---------- Post added at ۱۰:۲۸ ---------- Previous post was at ۰۹:۳۰ ----------

    با درودى خوش
    در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد میشد…
    دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی...
    ملا قبول کرد، شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.
    گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است !!!
    دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی !
    ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید…
    دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا ، انگار نهاری در کار نیست ؟!
    ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده !
    دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود…
    ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم…!
    دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید؟! دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده !!!
    گفتند : ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند ؟!
    ملا گقت : چطور از فاصله چنند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟ شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود. ..

    تحليل

    قبل از هر چيز ساده گى مردمان زمانه ملا را در نظر بگيريد كه با چه چيزهاى دلخوش ميشدند و چطور بدون نوشته اي قول يكديگر را قبول ميكردند و بدون ديدن حرف يكديگر را قبول ميكردند
    خب به هر حال ملاى ما شرط را برد ميتوانست عصبانى شود به رندى دوستان خويش اعتراض كند و جنگ و مغلوبه راه بياندازد اما ملا با ارامش و صبر خويش حقانيت خويش را به كرسى مينشاند بله صبور بودن و تفكر همواره راه حلهاى بسيار مناسب را در قبال مشكلات زندگى به ادمى نشان ميدهد و عجول بودن و احساسى رفتار كردن همواره مشكلات را صد چندان ميكند
    تا درودى ديگر درود و صد بدرود

    ملا
    2 کاربر مقابل از shahrashub عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. nazdel, نارون
    gol
    خوشبختى در دستان من توست اى دوست بدنبال چه هستى
    golgol
    shahrashub آنلاین نیست.

  4. 12,587 امتیاز ، سطح 33
    91% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 63
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/05/05
    محل سکونت
    ایران مشهد
    نوشته ها
    531
    امتیاز
    12,587
    سطح
    33
    تشکر
    2,251
    تشکر شده 2,120 بار در 531 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #14 1393/07/03, 02:10
    مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند .




    وقتی می خواست وارد شود، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین







    مضمون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و ازدرب دیگر دعوت شدگان.





    ملا از درب دعوت شدگان وارد شد.





    در انجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی




    وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند.







    ملا طبعا از درب دومی وارد شد.





    ناگهان خود را در کوچه دید،همان جایی که وارد شده بود. !!!


    [color="rgb(255, 0, 255)"][color="rgb(255, 0, 255)"][color="rgb(255, 0, 255)"][color="rgb(255, 0, 255)"]تحليل
    [/color]
    [/color][/color][/color]

    مثل زمانه خودمان ميماند اگر در عروسى هديه با ارزش دهى از ارج و قرب برخوردارى و در غير اين صورت مايه تمسخر يا بى مهرى صاحب مجلس قرار ميگيرى
    متاسفانه شخصيت انسانها با قدرت ماليشان سنجيده ميشود و ماديات شده ركن زندگى مردم
    2 کاربر مقابل از shahrashub عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. eBRAHIMV, sarv
    gol
    خوشبختى در دستان من توست اى دوست بدنبال چه هستى
    golgol
    shahrashub آنلاین نیست.

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •