دنیای فانتزی تالکین خالق ارباب حلقه ها

[Mojtaba]

سائورن


نام های دیگر : مایرون، آناتار، نکرومنسر









سائورون در فیلم ارباب حلقه ها


سائورون ابتدا مایاری بود بنام مایرون در خدمت آئوله ایزد آهنگری، ولی توسط ملکور فریب خورد و
به سلک یارانش درآمد، در نبردهای بلریاند که بین قوای ملکور «مورگوت» و اتحاد الف ها و والار
اتفاق افتاد، سائورون فرمانده ارتش ملکور بود.
سائورن به لحاظ قدرت از مجموع تمام ایستاری ها قدرمندتر بود و در واقع اون قدرتمندترین در بین
مایار بود.

سائورون در داستان ارباب حلقه ها

در زمان داستان حلقه، سائورون بدلیل شکست های گذشته اش ضعیف شده و توانایی های
سابقش « تغییر شکل به اشکال زیبا و همچنین سپس جسم داشتن » را در هر مرحله از دست
داده است، و قبل از نابودی حلقه فقط دارای روح قدرتمند و تاریک است که تمام پلیدی ها و نیروهای
شر را به خود جذب و وادار به اطاعت میکند، و پس از نابودی حلقه روح او نیز به شدت تضعیف شده
و بصورت سایه ای تاریک درمی آید که هیچ قدرتی ندارد.

---------------------------------------------------------------------------------------

پس از این توضیحاتی که دادم از ارسال های بعد سعی میکنم داستان فیلم هابیت و همچنین
ارباب حلقه ها رو توضیح بدم تا اگه نکات تاریکی در فیلم هست روشن بشه.
هرجا سوالی پیش اومد بپرسید.

[Maroot]

راستی کتاب اصلی و رومان اصلیه اینا چیه و از کجا میشه گیر آورد؟

[Mojtaba]

رشته افسانه های تالکین بر اساس چند کتاب هست که معروف ترینشون همون کتاب ارباب حلقه هاست
هابیتم کتابش هست به اسم همون هابیت
چنتا دیگه کتابم هست، که کلیات دنیای تالکین و نبردهای بلریاند در کتابی بنام سیلماریون هست.
سیلماریون رو من پی دی افش رو دارم میتونم بزارم اگه خواستین.
کتاب دیگه ای هم هست بنام فرزندان هورین که در واقع سرگذشت تورین تورامبار قهرمان داستان های تالکین
هست.
گیرمیاد کتاباش مخصوصا ارباب حلقه ها ولی بقیشو نمیدونم.

---------- Post added at ۱۲:۲۹ ---------- Previous post was at ۱۲:۱۴ ----------

اینم پی دی اف کتاب سیلماریون
دانلود

[Mojtaba]

حلقه های قدرت


حلقه‌ای سه برای پادشاهان الف در زیر گنبد نیلی،
حلقه‌ای هفت برای فرمانروایان دورف در زیر تالارهای سنگی،
حلقه‌ای نُه برای آدمیان که محکوم به مرگند و فانی،
و یکی از برای فرمانروای تاریکی بر سریر تاریکش،
در سرزمین موردور، و سایه‌های آرمیده‌اش،
حلقه‌ای است از برای حکم راندن،
حلقه‌ای است از برای یافتن،
حلقه‌ای است از برای آوردن،
و در تاریکی به هم پیوستن،



حلقه های قدرت بیست حلقه بودند که اغلب توسط آهنگران الف و سائورون ساخته شدند.
بعد از شکست ملکور و تبعیدش به پشت دیوارهای آردا « جهان در دنیای تالکین »
سائورون خود را برای مدتی طولانی مخفی کرد، سائورون پس از حدود هزارسال زندگی مخفیانه
تغییر شکل داد و خود را با اسم آناتار « ارباب هدیه‌ها » معرفی کرد و از آنجایی که وی قبلا در خدمت
آئوله بود مهارت زیادی در ساختن داشت، آناتار با الف های ارگیون طرح دوستی ریخت و دانش ساخت
حلقه های قدرت را به آنان آموخت.
آناتار به همراه الف های ارگیون مخصوصا کله بریمور صنعتگر 16 حلقه ساختند، 9 حلقه برای 9
پادشاه انسان نومنوری و 7 حلقه برای 7 پادشاه کوتوله « دورف »
و سائورون مخفیانه یک حلقه نیرومندتر برای خودش ساخت و بخش اعظم نیروی خود را درآن قرار
داد.
کله بریمور نیز مخفی از چشم سائورون سه حلقه قدرتمند برای سه پادشاه الف ساخت و چون
سائورون در ساخت آنها دخالتی نداشت هیچ نفوذ و قدرت شیطانی روی هیچکدام از آنها نداشت.
حلقه های الف ها از این قرار هستند.

ناریا (Narya) : "حلقه آتش" ، که با یک یاقوت سرخ تزئین شده
بود. ابتدا کردان و در نهایت توسط گندالف حمل شد.

ننیا (Nenya) : "حلقه آب" یا "حلقه آدامانت" ، از میتریل
که نوعی نقره محکم و درخشنده است ساخته شد و با یک سنگ سفید درخشان تزئین شد. در
ابتدا خود کلبریمبور آن را به دست کرد ولی بعدها آن را به گالادریل سپرد.

ویلیا (Vilya) : "حلقه هوا" ، حلقه ای طلایی که با یاقوت کبود
مزین شده بود. ابتدا گیل-گالاد و بعدها الروند آن را بدست کردند.







ادامه دارد . . .

[Mojtaba]

سواران سیاه


[IMG][/IMG]



نه حلقه برای انسانها که محکوم به مرگند و فانی
نه حلقه بودند که توسط کلیبریمور در اره گیون ساخته شدند ولی در نهایت سائورون آنها را تصاحب
کرد و به نه انسان داد که سه تن از آنان پادشاهان نومنوری بودند.
آن نه نفر در اثر قدرت حلقه ها عمری طولانی یافتند ولی به مرور فریفته قدرت حلقه ها شدند و
به خادمان وفادار سائورن مبدل شدند.
با گذر زمان حالت جسمانی خود را از دست دادند و به اشباح حلقه « نزگول » تبدیل شدند.
سواران سیاه که در فیلم ارباب حلقه ها دیدیم که ملبس به ردایی سیاه بودند و سوار بر اژدهای بالدار
در واقع همان نه دارنده حلقه بودند.




ویچ کینگ سوار بر اژدهای بال دار

فرمانروا و قدرتمندترین نزگول ها، ویچ کینگ که ملقب به پادشاه جادوپیشه انگمار بود، وی احتمالا یکی
از همان سه پادشاه نومنوری صاحب حلقه بود.
سرگذشت ویرانی های به بار آماده توسط ویچ کینگ بسیار دور و دراز است ولی به همین بسنده
میکنم که در جریان نبردهای دون اداین زمانیکه ویچ کینگ شکست خورده، گریخت، ائانور « فرزند
شاه گاندور » خواست که او را تعقیب کند ولی گلورفیندل الف وی را بازداشت و چنین پیشگویی
کرد :
«از پی او مرو! به این سرزمین باز نخواهد گشت. زمان هلاکت او هنوز بسیار دور است، و به دست
مردان از پای در نخواهد آمد.»




نبرد ائوین و ویچ کینگ در دشت های پله نور

و سر انجام در نبرد بروی دشت های پله نور که در جریان حلقه بین اتحاد گاندور و روهان درمقابل
نیروهای موردور اتفاق افتاد توسط پرنسس ائوین برادرزاده تئودن پادشاه روهان کشته شد و
بدینگونه پیشگویی گلورفیندل به حقیقت پیوست و ویچ کینگ توسط یک زن کشته شد.

ادامه دارد . . .

[Mojtaba]

هفت حلقه دورف ها و حلقه ی ترور



* دورف = کوتوله

هفت حلقه به اربابان دورف رسید که پادشهان زیرِ زمین بودند.
پس از اینکه سائورون علیه مردمان آزاد اعلام جنگ کرد قلمروهای بسیاری سقوط کردند و یکی یکی
حلقه های دورف ها ناپدید و یا بدست سائورون افتاد بجز یکی که به حلقه ی ترور معروف شد.
این حلقه توسط کلیبریمور الف به دورین سوم پادشاه موریا هدیه شد و هزاران سال نسل در نسل در
خاندان وی حفظ شد ودر نهایت به ترور پادشاه اره بور « کوه تنها » رسید، در زمان حکومت ترور، اسماگ
اژدها « موضوع سه گانه هابیت » به اره بور حمله کرد و پادشاهی اره بور سقوط کرد، سالها بعد ترور
حلقه را به پشرش تراین سپرد، تراین سعی کرد که پادشاهی را پس بگیرد ولی توسط جاسوسان
سائورون دستگیر شد و حلقه ترور برای همیشه مفقود شد




هفت حلقه


-----------------------------------------------------------------------------------------------

حلقه ی یگانه و ارباب حلقه ها





پس از ساخت نوزده حلقه، سائورون دور از چشم دیگران و در آتش کوه هلاکت، حلقه ای ساخت
بسیار قدرتمندتر از بقیه و بیشتر قدرت و تاریکی وجودش را در آن نهاد، سائورون بوسیله حلقه
یگانه بسیار قدرتمندتر شد.



حلقه‌ای است از برای حکم راندن،
حلقه‌ای است از برای یافتن،
حلقه‌ای است از برای آوردن،
و در تاریکی به هم پیوستن،


بواسطه قدرت حلقه سرزمین های بسیاری سقوط کردند و مردم بسیاری کشته شدند، در میان
آتش و خاکستر اتحادی شکل گرفت که به آخرین اتحاد انسانها و الف ها معروف شد.
گیل گالاد پادشاه بزرگ الف ها و الندیل پادشاه گاندور اتحادی بزرگ تشکیل دادند و به موردور حمله
کردند.
جنگ داشت به نفع نیروهای متحد پیش میرفت که سائورون وارد کارزار شد و معادله نبرد بسود
نیروهای تاریکی تغییر کرد، گیل گالاد و الندیل کشته شدند و شمشیر الندیل شکسته شد.
ایسیلدور شمشیر پدرش را برداشت و دست سائورون که حلقه برآن بود را قطع کرد و حلقه از
اربابش جدا شد.





سائورون و نیروهای تاریکی مغلوب شدند، و حلقه اربابی جدید پیدا کرد.
ایسیلدور تنها همین یک فرصت را داشت که حلقه را در آتش کوه هلاکت نابود سازد ولی فریفته ی
نیروی
شیطانی حلقه شد و حلقه را نزد خود نگه داشت.
ادامه دارد . . .

[Mojtaba]

. . . بدینوسیله شیطان زنده ماند، ایسیلدور حلقه را چون یک میراث پادشاهی کرد ولی آنقدر زنده نماند تا حلقه
را به ارث بگذارد.
ایسیلدور در دشت های گلادن و در نزدیکی رودخانه آندوین مورد حمله اورک ها قرار گرفت و کشته شد، حلقه در
رودخانه آندوین افتاد و گم شد.
2000 سال گذشت و چیزهایی که نباید از یاد می رفتند فراموش شدند، تاریخ به افسانه پیوست و افسانه اسطوره
شد.
دیگل به همراه پسرعمویش اسمیگل که از هابیت های کنار رودخانه بودند برای ماهیگیری به دشت های گلادن
رفتند تا برای تولد اسمیگل ماهی بگیرند، قلاب دیگل به دهان ماهی بسیار بزرگی گیر کرد و به داخل رودخانه
پرت شد، وی در گل و لای کف رودخانه حلقه را یافت و سومین صاحب حلقه شد.
اسمیگل وقتی حلقه را در دست پسرعمویش دید بسیار شیفته اش شد و آنرا به عنوان هدیه تولدش طلب کرد.
ولی دیگل نپذیرفت. درگیری شدیدی بین آندو در گرفت و اسمیگل پسرعمویش را کشت و حلقه را تصاحب کرد.





مدتی وی از قدرت نامرئی شدن حلقه برای دزدی کردن و آزار مردم استفاده کرد و بدینگونه وی را ترد کردند و گالوم نامیدندش.
گالوم به غاری پناه برد و در آنجا از گوشت خام ماهی و گابلین ها تغذیه میکرد، حلقه به او عمری طولانی داد
و بمدت بیش از 400 سال ذهن و روحش رو تسخیر و فاسد کرد بگونه ای که اصل و ذاتش را فراموش کرد.
پس از گذر سالها و در جریان سفر دورف ها به اره بور پای هابیتی دیگر به آن غار وارد شد و اینبار هابیتی از
منطقه شایر بنام بیلبو بگینز.
زمانیکه بصورت اتفاقی حلقه از گالوم جدا شده بود بیلبو آنرا پیدا کرد ولی راه خروج غار را نمیدانست، و گالوم
اورا دید و قصد کرد که وی را بخورد ولی بیلبو با شمشیر الفی اش وی را ترساند.
آنها توافق کردند که بازی معمایی انجام دهند واگر بیلبو برنده شد گالوم راه خروج را نشان دهد و در غیر این صورت
گالوم بیلبو را بخورد.
بیلبو بازی را برد ولی گالوم وقتی فهمید حلقه اش مفقود شده و حدس زد نزد بیلبو است دیوانه شد و به بیلبو
حمله کرد.
در آن درگیری بیلبو بصورت اتفاقی به قدرت نامرئی کننده ی حلقه پی برد و از آن استفاده کرد و از دست گالوم
فرار کرد و راه خروج غار را هم با تعقیب گالوم یافت و از غار خارج شد.
گالوم بیلبو را نفرین کرد و سوگند خورد برای همیشه از وی متنفر باشد.






اندی سرکیس در نقش گالوم


ادامه دارد . . .

[soheilaa]

جدا این اونه؟؟؟من همیشه فک میکردم این گالوم عروسکیه...چقد باحال گریم کردنش

[Mojtaba]

جدا این اونه؟؟؟من همیشه فک میکردم این گالوم عروسکیه...چقد باحال گریم کردنش

نه عروسکیه نه گریم، ابتدا اندی سرکیس سکانس های مربوط به گالوم رو با پوشیدن لباس مخصوصی
بازی میکرده بعد نمونه کامپیوتری که همون گالوم بود که ما میدیدم جایگزین میشد، تطبیق حرکات هم از طریق
حسگرهایی که روی لباس سرکیس نصب بوده انجام میشد.

[mohammad hassanjani]

بسیار بسیار جالب