با زبان ِ كوفيان آشنايی ؟
همان ها كه برای حُ س ی ن نامه می نويسند كه :
بهار است ُ هوا خوش گوار ..
جوشش ِ چشمه سار است ُ سر سبزی اشجار ..
بی تو ، بهار زمستان است ُ بی تو ، زندگی ، مرگ ..
بيا ..
تا با تو نماز بگذاريم !
همه منتظرند كه به تو اقتدا كنند !
عجيب است !
چه قدر مضمون ِ اين سخنان به دعای ندبه ی ما شباهت دارد ؟!
« متی ترانا و نراک .. اترانا نحف بک »
كی شود كه تو ما را ببينی ُ ما تو را ببينيم ؟
آيا خواهی ديد كه ما به گرد ِ تو حلقه زده ايم ؟
واقعا آدم میترسه...من ب این امید اومدم تو این سایت چون دیدم بچه ها چقدر خوبو صمیمین نمیگم فعال بودم یا فعال هستم اما جمعشونو دوست داشتم اما الان...داره اعتمادم سلب میشه!
آدم نمیدونه طرفش کی هست...
ب قول بابا اتی؛کیه کیه؟!
روز خوب نمیاد؛روز خوب رو باید ساخت
یه مقدار به نظرم دوستان قضیه رو بزرگش کردن. یه جور صحبت میکنیم انگار حمله تروریستی شده یا نمیدونم یه چیز توی این مایه ها.
دوستان شما در برخورد با مخاطبینتون هیچ اجباری ندارید. اگر بنا به این باشه که در این سایت اینجور ادمها رفت و امد دارن وای فلان شد بهمان شد دیگه نظرتون راجع به جامعه چیه. اگر این درصد با این مبالغه اینجا گفته میشه فکر کنم هیچ کدوم از ماها نباید از در خونه بریم بیرون.
بارها گفتم. حرف من نیست. برید بپرسید با یه جامعه شناس ادم شناس روانشناس هر کی که به نظرتون میتونه راجع به این مسئله نظر بده صحبت کنید.
تا زمانی که شما از حریم خودتون مطمئن باشید و درست قدم بردارید هیچگاه هم لطمه نمیخورید. مگر پیش امد ناگواری پیش بیاد که خارج از قدرت ما باشه. مثل اینکه به اجبار دچار یه مشکل بشیم
من وقتی به عنوان یک دختر بدونم که با هیچ پسری نیاز ندارم که هم صحبت بشم، و یا فقط در مسائلی مشترکی مثل معلولیت میتونم با یک نفر چه پسر چه دختر هم صحبت بشم و خارج از اون حیطه سخن نگم چه اتفاقی میتونه برام بیوفته. مگر اینکه تیر غیب بخوریم.
گاهی وقتها در روابطمون زیاده روی میکنیم. ما مشکل خودمون هستیم. احساس و عواطف رو در جایی جستجو میکنیم که امکان ضربه خوردن دقیقا چند برابرِ محیط واقعی و خارج از اینجاست.
مشکل ما در یه نه گفتن خلاصه میشه. در کم رو بودن. در ساده بودن. در زودباور بودن. قدرت نه گفتن رو نداریم.
من اومدم اینجا. احساس میکنم محیط اینجا با عواطف و روحیات من مطابقت داره. درست
خوب تا همین موارد معقول اجازه بدم جریان اینجا برام پیش بره.
به نظر شما کسی که در پی لطمه زدن به دیگران باشه دنبال چه اشخاصی میره؟؟؟
به نظرتون طرف اینقدر بیکاره که مثلا چند ماه برای یه نفر وقت بزاره تا بتونه بهش لطمه بزنه توی این محیط؟ زمانی صبور میشه که در امیدی براش باز باشه
اگر در برخورد اول متوجه شد که شما غیر از طرح مسائل مشترکی مثل معلولیت حرف دیگه ای برای گفتن ندارید و اصلا علاقه ندارید که بخواید بحثی خارج از مسائل مشترک ایجاد کنید ، در رو بسته میبینه.
عزیزانی که گفتن در قضیه فلان اقا طرف تونسته عکس از فلانی بگیره !!!! چرا از خودمون سئوال نمیکنیم این بحث مشترک تا کجا پیش رفته که یه نفر از دیگری طلب عکس میکنه. ایا بحث مشترکی که تهش به این چیزها ختم بشه اساس درستی داره؟؟
مدیر سایت گفت شما عکس بدید؟؟؟ پدر و مادر اجازه دادن؟؟؟ قبول کنید که خیلی از این اشتباهات و لطمه خوردن ها به خودمون برمیگرده. من میگم 100% شاید خیلی قبول نداشته باشند و تا درصدی پایین تر قائل باشن
پس از کاه کوه نسازیم. مسائل رو طوری بزرگ جلوه میدیم که گویا ما به اجبار داریم مورد این صدمات قرار میگیریم. وقتی قضیه اخراج یک نفر مطرح میشه یه عده نظاره گر هستند و میگن ااااا این همون بود که مثلا به منم پیشنهاد داد من قبول نکردم. یه عده هم میشینن و تاسف میخورن به اینکه چرا اعتماد کردن . اعتمادی که بهش اعتماد نمیگن معذرت میخوام حماقت میگن. چون اعتماد این نیست که من فیس مبارکم رو در اختیار دیگران بزارم.
با یکی از دوستان صحبت میکردیم. نظرشون بر این بود که مثلا به هیچ عنوان عکسشون رو توی نت به کسی نشون نمیدن. و تعجب میکردن از برخی دوستانی که به راحتی عکس به دیگران میدن یا کنار اواترشون یا ایدی یاهو عکسشون رو قرار میدهند. همه ما ادمها یک جور نیستیم. هر کسی تحت یک فرهنگ و عقیده رشد پیدا میکنه. پس لزوما همه یک جور نیستند. اما خوب قبول باید کرد، کسی که در معرض دید قرار میگیره سوژه و طعمه نزدیک تری به ذهن قلم داد میشه برای شخصی که قصد سوء استفاده داره.
شاید برخی از این حرف ناراحت بشید . اما چیزی غیر از این نیست. ما خودمون به گونه ای در این دنیای مجازی با دیگران برخورد میکنیم که خیلی راحت متحمل سختی و مشقت میشیم و جالب اینکه دیگران و محیط رو مقصر میدونیم در حالی که اگر محیط مقصر باشند تمامی افراد، تک تک باید دچار صدمه بشن. اقای ایکس با فلان جرم از اینجا رفت. خیلی ها هم ککشون نگزید چون لطمه ای ندیدن. پس کسانی لطمه میبینن که خودشون حریمشون رو برای دیگران باز میزارن و مثل سخن قدما کسی رو هم جز خودشون نباید ملامت کنند.
قدیمی ها میگفتن مال خودت رو محکم بگیر همسایه رو دزد نکن. ایا دزد وجود نداره؟؟ چرا هست اما اگر خودت رعایت کردی دزدی به شما صدمه نمیزنه . دزد به کسی لطمه میزنه که غافله. حالا این هم دقیقا همینه.
پوزش میطلبم که سخن بسی طولانی شد.
خداوند متعال حافظ و یاور همه ما باشد. انشاالله
یا حق gol
.
ما گذشتیم و گذشت . . .
این نیز بگذرد . . .
منم میخوام مسدود بشم
نمیام اینجا اما گاهی پیامهایی که به ایمیلم میاد منو میکشونه اینجا
خاطرات خوبی ندارم و دوست ندارم بیام اینجا
بلد نیستم خودم حذف کنم لطف کنید بگید به مدیر که عضویتمو حذف کنه
فکر میکنم این موضوع در تاپیک دیگه ای باید مطرح بشه و رسیدگی بشه.
شما میتونید پیام ها رو غیر فعال کنید که از طریق ایمیل اطلاع رسانی براتون انجام نشه.
از اذر ماه هنوز یک ماه نگذشته. حالا چطور این خاطرات زود شکل گرفته نمیدونم. اما اگر کسی براتون اینجا ایجاد مزاحمت کرده کافیه با مدیریت سایت به صورت خصوصی مکاتبه کنید و جریان رو اطلاع بدید. رفتن بعید میدونم چیزی رو حل کنه
موفق باشید
3 کاربر مقابل از Mohammad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. BAAGHE BI BARGI, Maroot, کوثر
.
ما گذشتیم و گذشت . . .
این نیز بگذرد . . .
جا داره این وسط و تو بحبوحه تغییرات نام کاربری و پیدا شدن ادمهایی که نقاب به چهره میزارن و با شخصیت های متعدد به بازار میان
با همه انتقاد هایی که از اقای سعید دریایی می شه که خودم هم جز اون عده هستم
یک تشکر از ایشون و سندی بکنم.
شاید چهره ایشون واسه خیلی از بچه های سایت خراب شد اما باعث شد خیلی ها نقاب از چهره بردارن.
بعضی ها هم شفاف تر شدن
بعضی ها هم پیدا شدن.
خلاصه خیلی ها تغییر کردن
به هر حال اقای دریایی ممنون.
هستم با کمی تاخیر
******************
ثبت نام در صندلی داغ 2
قوانین صندلی داغ 2
شیوه برگزاری صندلی داغ 2
4 کاربر مقابل از Mohammad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. BAAGHE BI BARGI, hasti63, کام, کوثر
.
ما گذشتیم و گذشت . . .
این نیز بگذرد . . .
[CENTER][B][COLOR="DarkGreen"]سال فقط 93...[/COLOR][/B][/CENTER]
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)