alt
نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: گریه ونفرین پیامبران خدا از آدم تا ۰۰۰۰۰

  1. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    گریه ونفرین پیامبران خدا از آدم تا ۰۰۰۰۰

    #1 1394/07/23, 19:11
    [IMG]Link: زيارت عاشورا
    Link: اعمال روز اول محرم
    Link: نماز امام حسين(ع)
    Link: زيارت اول امام حسين(ع)
    Link: ادعيه باد صبا

    محرم، نام نخستين ماه از ماه هاي دوازده گانه قمري است. علت نام گذاري اين ماه به محرم آن بود که در زمان جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند و روز اول محرم را اول سال قمري قرار مي دادند.

    بني اميه در سال 61 هجري، با ريختن خون سيدالشهدا و خاندان و يارانش در اين ماه و پديد آوردن حادثه کربلا، احترام ماه حرام را نگه نداشتند.

    از آنجا که ماه محرم يادآور حادثه کربلا و عاشوراست، فرا رسيدن آن دل ها را اندوهناک مي کند. پيروان و شيفتگان امام حسين(ع) نيز از اول محرم همه جا را سياه پوش مي کنند و به ياد آن امام شهيد، به عزاداري مي پردازند.

    محرم همچون عاشورا، رمز احياي خاطره حماسه هاي کربلاست. در فرهنگ شيعه، نام محرم با عاشورا، کربلا و امام حسين(ع) آميخته شده است و با يکديگر پيوند دارند و گويي محرم جز حسين و کربلا هيچ ندارد.

    کربلا و محرم نگرش انسان را به زندگي تغيير مي دهد.
    محرم هدف براي زندگي کردن را عميق تر مي کند.
    محرم به زندگي معنايي بس عظيم مي بخشد.
    محرم ماه توبه است و ماه بازگشت به خدا و ماه پيدا کردن حقيقت و راه درست زندگي کردن و درست مردن است.
    محرم بهترين شيوه زندگي را به انسان مي آموزد و نيز بهترين مردن و بدرود گفتن دنيا را مي آموزد.
    محرم و کربلا اوج فضايل اخلاقي است؛ محرم اخلاق را با نمونه هاي عيني اش به ما مي آموزد.
    محرم درس وفاست درس آزادي و آزادگي و درس عزت است.

    محرم، فروردين جانهاست و بهار ايمانهاي سست شده و طراوت انديشه هاي مرده و افسرده و خوابيده، و شكوفايي غنچه هاي بسته بيداري و آگاهي و ايثار و فداكاري است.محرّم، ماه پاسداري از حرمت انسان است.محرّم، حريم ايمان و حصار قرآن است.

    براي رسيدن به كربلا، بايد اراده اي آهنين، قلبي شجاع و عشقي سوزان داشت و در اين سفر، بايد رهتوشه اي از صبر و يقين، پاپوشي از توكّل، سلاحي از «ايمان» و مَركبي از «جان» داشت، تا به منزل رسيد، چرا كه راه كربلا، از «صحراي عشق» و «ميدان فداكاري» و پيچ و خم خوف و خطر مي گذرد و حسين(ع)، چشمه اي از حقيقت و حرّيت است كه تا ابد كام تشنگان آزادي را سيراب مي سازد.

    هنوز هم بشريّت، تشنه درسهاي «مكتب عاشورا»ست، مكتبي كه الفباي آن، فداكاري، جانبازي، خلوص و خدامحوري است.

    Link: زيارت عاشورا
    Link: اعمال روز اول محرم
    Link: نماز امام حسين(ع)
    Link: زيارت اول امام حسين(ع)
    Link: ادعيه باد صبا

    التماس دعا
    موج همراه[/IMG]


    ---------- Post added at ۱۸:۱۱ ---------- Previous post was at ۱۸:۱۰ ----------

    [img]وقتى كه حضرت آدم (ع ) از بهشت بيرون شد از كارى كه كرده بود و از فراق حوا و بهشت ، آنقدر گريه كرد، كه روى صورتش دو شيار مثل جوى درست شد و اشك چشمش از آن جارى مى شد كه پرنده ها از آن ميآشاميدند.
    و تا چهل سال اين گريه ادامه داشت ، و از كرده خود پشيمان و تائب بود. و توبه كرد. خداوند متعال توبه او را پذيرفت و حضرت جبرئيل (ع ) را فرستاد كه كلماتى به حضرت آدم (ع ) بياموزد و آن كلمات همان بود كه قبلا در عرش ديده بود.
    حضرت جبرئيل (ع ) به او فرمود: بگو: يا حميد بحق محمد، يا عالى بحق على ، يافاطر بحق فاطمه ، يامحسن بحق الحسن و (ياذ الاحسان بحق ) الحسين منك الاحسان .
    وقتى حضرت آدم (ع ) به اسم امام حسين (ع ) رسيد، اشكش جارى شد و قلبش به درد آمد. فرمود:
    اى برادر جبرئيل چرا در ذكر پنجمين اسم كه حسين است قلبم شكست و اشكم جارى شد؟
    حضرت جبرئيل فرمود: اى آدم به اين فرزندت مصبتى وارد مى شود كه تمام دردها و غمها و مصيبتها پيش اين ناچيز است ؟ حضرت آدم (ع ) فرمود: اى برادر آن مصيبت چيست ؟ حضرت جبرئيل (ع ) واقعه كربلا را براى او مى گويد، و ميفرمايد: او را تشنه و غريب و بيكس و تنها و بى يار و ياور شهيد مى كنند، اى آدم ؛ اگر او را در حالى كه مى فرمود: واعطشاه ، واقلة ناصراه مى ديدى ... بطورى كه تشنگى ميان او و آسمان مثل دود حايل شده بود.... هيچكس جواب او را نمى دهد.
    مگر با شمشير و... او را مانند گوسفند از پشت سر ذبح مى كنند و مال و كاروانش را بتاراج و غارت مى برند... سر او و يارانش را شهر به شهر مى گردانند...
    حضرت آدم (ع ) تا اين واقعه را شيند مثل مادرى كه جوانش را از دست داده بلند بلند گريه كرد.(1)
    اى در عزايت آدم و حوا گريست
    يا كه ساكنان عالم بالا گريسته
    پيمبران مرسل و ذرات كائنات
    از هفت ارض تا به ثريا گريسته
    اين بس براى غريبيت اى باعث نجات
    گبر و يهود و قوم نصارى گريسته
    هم ساكنان معبد و هم واقفان دير
    هم جاثليق پير كليسا گريسته
    آن ظلمها كه شد بتو در دشت كربلا
    هم دوست گريه كرد و هم اعدا گريسته
    حوران باغ خلد برين تو اى شهيد
    اندر جنان بهره لعيا گريسته
    بر كشته تو اى شه بى غسل و كفن
    مجنون وار زينب و ليلا گريسته
    ما دام عمر، سيّد سجاد ناتوان
    اندر عزات اى شه والا گريسته[/img]
    2 کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, خزون
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  2. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1394/07/24, 22:56
    [img]وقتى كه حضرت آدم (ع ) به زمين آمد، حضرت حوا(عليهاالسلام ) را نديد، ناراحت شد و به دنبال او رفت و اطراف زمين را گشت كه مرورش ‍ بكربلا افتاد، وقتى كه به زمين كربلا رسيد، مريض احوال شد و عقب افتاد و سينه اش تنگ و بى جهت به زمين افتاد، اتفاقا آنجايى كه زمين خورد قتگاه حضرت سيدالشهدا(ع ) بود و از پاى حضرت آدم خون آمد. حضرت ناراحت سرش را بآسمان بلند كرد و عرضكرد: اى خداى من مگر چه گناهى از من سرزده كه اينجور ببلاء گرفتار شدم ، در حالى كه تمام زمين را گشتم اينطور بلايى به من نرسيد ولى تا پايم را به اين سرزمين گذاشتم ، به اين بلاها گرفتار شدم مگر اين زمين چه زمينى است ؟!
    خطاب رسيد: اى آدم هيچ گناهى از تو سر نزده ، ليكن اينجا سرزمين كربلاست سرزمينى است كه فرزندت حسين را بدون هيچ گناهى مى كشند، و اين خونى كه از پاى تو جارى شد بخاطر اينستكه با خون حسين موافقت كند و با او هم پيمان گردى . حضرت آدم (ع ) عرض كرد: آيا حسين پيغمبر است ؟
    خطاب رسيد: خير، وليكن نوه پيغمبر اسلام حضرت محمد(ص ) است .
    عرض كرد: قاتل و كشنده او كيست ؟
    فرمود: قاتلش يزيد است و او را لعن كن .
    حضرت آدم چهار مرتبه او را لعن كرد و چند قدمى كه رفت بكوه عرفات رسيد و حوا را پيدا كرد.(1)

    ميسوزم و زسوزش جان ناله مى كنم

    در قلبم آتشى است از آن ناله مى كنم

    در ماتم خزان زده گلهاى پرپرى

    چون بلبلى زپرده جان ناله مى كنم

    دارم خبر زناى گلوى بريده اى

    زين رو چو نى به آه و فغان ناله مى كنم

    آثار طبع من نبود شعر ساده اى

    با اشك و خون ديده حسان ناله مى كنم[/img]
    کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: خزون
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  3. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1394/07/25, 16:01
    [IMG]نترس ادامه بده! - نترس ادامه بده!
    null
    پسر کوچکی مدتی بود به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه ی ساده را بنوازد. مادرش برای اینکه او را در امر یادگیری پیانو تشویق کند، تصمیم گرفت پسر را به یک کنسرت پیانو ببرد. زمانی که آنها وارد سالن شدند و روی صندلی خود نشستند، مادر، یکی از دوستان قدیمی اش را از دور دید و پیش او رفت تا قبل از شروع اجرای کنسرت کمی با هم گفتگوکنند. زمانی که آنها گرم صحبت شدند، پسرک با کنجکاوی به سمت پشت صحنه رفت… مادر که از گفتگو با دوستش فارغ شده بود، به سمت صندلی خود بازگشت و با تعجب دید که پسرش سر جایش نیست! در همین حین! پرده کنار رفت و همه با تعجب دیدند که پسر کوچکی پشت پیانو نشسته و قطعه ی کوتاهی می نوازد!! در همین زمان، استاد پیانو روی سن و به کنار پیانو آمد و به آرامی به پسرک گفت:« نترس، ادامه بده.» و خودش نیز در کنار او قرار گرفت و در نواختن گوشه هایی از قطعه به پسر کمک کرد. او نیز بدون هیچ ترسی به نواختن ادامه داد. این صحنه، تمامی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و شرایط بسیار هیجان انگیزی در سالن حاکم شد.

    نتیجه:
    به خاطر داشته باشید چنانچه در مسیر زندگی دچار دلهره و ترس شدید، خوب گوش فرا دهید… حتما صدای او را خواهید شنید که می گوید:
    « نترس، ادامه بده…»
    Narvansoft.ir[/IMG]
    کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: habibi
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  4. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1394/07/26, 17:44
    [img]وقتى كه انوار خمسه طاهره در انگشتان او اشراق نمود، نور جناب امام حسين (ع ) در ابهام قرار گرفت ، و هر وقت چشم حضرت آدم (ع ) به ابهامش ‍ مى افتاد مهموم و محزون مى شد. و اين اثر تا حال باقى است كه هر كس ، خنده بر او غالب شود وقتى كه به انگشت ابهام نگاه كند حزن بر او غالب مى شود.(1)
    ايكاش در عزاى تو خون مى گريستم
    دمساز زخمه هاى جنون مى گريستم
    يك سينه داشتم به زلالى آسمان
    از ابرهاى تيره فزون مى گريستم
    همناله با تمامى ياران تو حسين
    ايكاش در تمام قرون مى گريستم
    سر چشمه هاى اشكم اگر خشك مى شدند
    آنگاه مى نشستم و خون مى گريستم
    عشقت مگر نبود كه دست مرا گرفت
    وقتى زپا فتاده نگون مى گريستم
    اين گريه آبروى من است و دليل عشق
    اى عشق بى نگاه تو، چون مى گريستم
    ايكاش در ترنم شعر زلال اشك
    از مرزهاى واژه برون مى گريستم(2)[/img]


    ---------- Post added at ۱۶:۴۳ ---------- Previous post was at ۱۵:۲۲ ----------

    سرورانه خودم سلام
    لعنت بر یزید
    من این پست مداحی رو قرار میدم?!اما از دوستان خواهش می کنم،
    با گوشه بهتری گوش دهند!?
    یعنی امامان ما رستم روزگار خود?بودن! نه اون اراجیفی که یکسری مدا مرده خور می گویند?!


    ---------- Post added at ۱۶:۴۴ ---------- Previous post was at ۱۶:۴۳ ----------

    [IMG]دانلود گلچین مداحی و نوحه عزاداری شهادت امام حسین(ع)


    دانلود با لینک مستقیم


    فرمت : mp3 / حجم: 1.74 mb
    نوحه شماره یک از بنی فاطمه
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...meh-1389-1.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 1.58 mb
    نوحه شماره دو از عبدالرضا هلالی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...ali-1389-1.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 1.05 mb
    نوحه شماره سه از عبدالرضا هلالی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...ali-1389-2.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 1.03 mb
    نوحه شماره چهار از عبدالرضا هلالی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...ali-1389-3.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.76 mb
    نوحه شماره پنج از عبدالرضا هلالی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...ali-1389-4.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.96 mb
    نوحه شماره شش از عبدالرضا هلالی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...ali-1389-5.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.47 mb
    نوحه شماره هفت از حاج محمود کریمی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...imi-1386-1.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 1.81 mb
    نوحه شماره هشت از حاج محمود کریمی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...imi-1386-2.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 3.55 mb
    نوحه شماره نه از حاج محمود کریمی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...imi-1388-6.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.58 mb
    نوحه شماره ده از حاج محمود کریمی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...imi-1388-9.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 5.38 mb
    نوحه شماره یازده از خلج
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...-Shab61390.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 3.77 mb
    نوحه شماره دوازده از میرداماد
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...mad-1387-1.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 3.26 mb
    نوحه شماره سیزده از میرداماد
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...mad-1388-2.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.54 mb
    نوحه شماره چهارده از میرداماد
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...mad-1388-3.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.49 mb
    نوحه شماره پانزده از میرداماد
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...mad-1388-4.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 3.99 mb
    نوحه شماره شانزده از مقدم
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...dam-1390-8.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 6.45 mb
    نوحه شماره هفده از سیب سرخی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...rkhi-1383-.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.55 mb
    نوحه شماره هجده از سیب سرخی
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...khi-1383-1.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 4.75 mb
    نوحه شماره نوزده از طاهری
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...eri-1386-1.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.79 mb
    نوحه شماره بیست از طاهری
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...eri-1386-2.mp3


    فرمت : mp3 / حجم: 2.64 mb
    نوحه شماره بیست و یک از طاهری
    http://www.up.tooptarinha.com/upload...eri-1386-3.mp3


    ?????????????????????????????????????????????????? ??????????

    موزیک پلیر قدرتمند برای پخش فایل های صوتی
    http://www.dl.farsroid.com/app/TTPod...sRoid.Com).apk

    نرم افزار برای دانلود راحت تر (دانلودر)
    http://dl.apktops.ir/apps/2015/07/Ad...Apktops.ir.apk


    ?????????????????????????????????????????????????? ??????????

    ترانه های ماندگار

    http://line.me/ti/p/%40ipo1659o[/IMG]
    کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: habibi
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  5. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #5 1394/07/27, 12:38
    [img]حضرت جبرئيل (ع ) بنام آن حضرت ( حسين(( ع ))) ميخى به كشتى حضرت نوح (ع ) كوبيد.
    از موضع ميخ نورى درخشيد و رطوبتى مانند خون از آن ظاهر شد كه موجب حزن و اندوه حضرت (ع ) و نوحه او گرديد.(1)
    قطره اى اشك تو يك دريا عطش
    هرم لبهاى تو يك صحرا عطش
    در نگاه گرم تو حس مى شود
    يك جهان ايثار، يك دنيا عطش
    تانبينى عاشقان را تشنه كام
    آمدى درياى غيرت با عطش
    تا كوير خشك لبهاى تو ديد
    سوخت چون خورشيد سر تا پا عطش
    تشنه بيرون آمدى تا از فرات
    بى تو دارد آب هم حّتى عطش
    بى تو در ميخانه خُمّ مى شكست
    علقمه شد بزم غم ، سقّا عطش
    بعد تو روح بلند عاطفه
    قطره قطره آب ميشد با عطش[/img]
    کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: habibi
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  6. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #6 1394/07/28, 11:22
    [img]حضرت ابراهيم (ع ) سوار براسب بود كه گذرش به سرزمين كربلا افتاد تا به محل شهادت حضرت ابى عبدالله (ع ) رسيد، اسب حضرت بزمين خورد و حضرت ابراهيم (ع ) از اسب بزمين افتاد و سرش شكست و خونش ‍ جارى گشت و اشكش آمد و مخزون گرديد.
    در آن حال شروع باستغفار كرد و فرمود: خدايا مگر چيزى از من سرزده كه دچار اين بلا شدم ؟
    حضرت جبرئيل (ع ) نازل شد و فرمود: اى ابراهيم ؛ گناهى از تو سر نزد ليكن در اينجا نوه دختر پيغمبر خاتم انبياء صلى عليه و پسر خاتم اوصيا كشته مى شود و اين خونى كه از تو جارى شد با خون او موافقت كرد.
    حضرت ابراهيم (ع ) با حالت حزن و اندوه فرمود: اى جبرئيل چه كسى او را مى كشد؟
    جبرئيل فرمود: آن كسى كه اهل آسمان و زمين او را لعنت كرده اند و قلم بدون اذن بر لوح به لعن او جارى شده ، و خداوند وحى فرمود: به قلم كه تو مستحق ستايش و مدح و ثنا هستى ، بخاطر اينكه اين لعن را نوشتى .
    حضرت ابراهيم (ع ) (محزون و گريان ) دستهايش را بلند كرد و يزيد را زياد لعن كرد و اسبش بازبان فصيح آمين گفت .
    حضرت ابراهيم (ع ) به اسبش فرمود: از نفرين من چه چيزى
    را متوجه شدى كه آمين گفتى ؟
    گفت : ابراهيم يكى از افتخارات من اينستكه كه تو سوار بر من شوى و وقتى كه به زمين خوردم و شما از پشت من افتادى خيلى خجالت كشيدم ، و مسببش هم يزيد لعنتى بوده . (1)
    دلى خونين چو باغ لاله دارم
    به سينه زخم چندين ساله دارم
    به ناى دل بياد نينوايت
    نواى هفت بند ناله دارم
    زاشكت ژاله ها را آفريدند
    زداغت لاها را آفريدند
    بيادت هر نيستان نينوا شد
    به سوگت ناله ها را آفريدند[/img]
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  7. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #7 1394/07/29, 13:24
    [img]وقتى كه پرورگار متعال به حضرت ابراهيم (ع ) دستور داد كه بجاى حضرت اسماعيل (ع ) اين گوسفند را ذبح كند. (خواست او را امتحان كند كه آيا بدستور پرورگارش فرزند دلبندش حضرت اسماعيل را ذبح مى كند يا خير. و راءفت پدر و فرزندى او را مى گيرد و آن چيزى كه در قلب هر پدرى نسبت به فرزندش مى باشد يا نه .)
    حضرت ابراهيم (ع ) محكم و استوار بر دستور خداوند ايستادگى نمود تا به آن ثواب عالى كه به مصبيت ديده ها مى دهند او هم استحقاق پيدا كند.
    كه الحمدلله هم خوب امتحان پس داد و به آن ثواب هم رسيد و خداوند هم گوسفندى براى او فرستاد و فرمود:
    اين گوسفند را بجاى اسماعيل ذبح كن و جهت ارتفاء درجه به حضرت ابراهيم (ع ) وحى فرمود: اى ابراهيم ؛ محبوب ترين خلق نزد تو كيست ؟
    عرض كرد: بار پروردگارا خلقى نيافردى كه پيش من محبوب تر از حبيب تو محمد (ص ) باشد.
    پروردگار عالم فرمود: آيا او را بيشتر دوست دارى يا خودت را؟ عرض كرد: او را بيشتر دوست دارم .
    خطاب رسيد: آيا فرزندت را بيشتر دوست دارى يا فرزند او را؟ عرض كرد: فرزند او محبوتر است .
    خطاب رسيد: آيا ذبح فرزند او به ظلم و ستم به دست دشمنان پيش تو درد آورتر است يا ذبح فرزندت به دست خودت به اطاعت من ؟!
    فرمود: خدايا خب معلوم است كشته شدن ذبح او به دست دشمنان براى قلبم درد آورتر و محزون تر است .
    در اينجا خداوند متعال براى حضرت ابراهيم (ع ) روضه خوانى كرد و فرمود: اى ابراهيم گروهى كه خود را از امت پيغمبر اسلام محمد(ص ) مى پندارند، فرزندش حسين (ع ) را بعد از او به ظلم و ستم مى كشند و بخاطر اين كارشان سزاوار خشم و غضب من مى گردند...
    حضرت ابراهيم با شنيدن اين مصائب ناله اى زد و دلش به درد آمد و صداى خود را به گريه بلند نمود.
    خطاب رسيد: اى ابراهيم ناله و فرياد و هَمَّت را كه براى فرزندت اسماعيل كه مى خواستى بادست خودت به ناراحتى و ناله ذبح كنى ، بر حسين و كشته شدن حسين فدا كردم و بخاطر اين گريه و ناله هايى كه براى حسين كردى ، بالاترين درجات اهل ثواب بر مصيبت واجب كردم و فديناه بذبح عظيم .(1)
    اى در غمت همين نه دو عالم گريسته
    چندين هزار عالم و آدم گريسته
    عالم چگونه بر تو نگريد كز اين عزا
    جد تو مهتر همه عالم گريسته
    تنها نه روح نوح بود بر تو نوحه گر
    كاروان انبياء همه با هم گريسته
    ادريس و شيث و يوشع و داود و هود و لوط
    الياس و خضر و صالح و آدم گريسته
    در صحن خلد موسى عمران شكسته دل
    در بام چرخ عيسى مريم گريسته
    تا تشنه ديد لعل تو اى شهريار دين
    خيف و منا و مشعر و زمزم گريسته (2)[/img]
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  8. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #8 1394/08/02, 18:21
    [img]گوسفندان حضرت اسماعيل (ع ) كنار شط و نهر و آب فرات ميچريدند كه چوپان براى حضرت خبرآورد كه چند روز است گوسفندان از اين مشرعه آب نمى خورند.
    حضرت اسماعيل (ع ) سبب آن را از خداوند متعال پرسيد؟! حضرت جبرئيل (ع ) نازل شد و فرمود: اى اسماعيل سبب آن را از گوسفندان سئوال كن آنها به تو ميگويند.
    حضرت اسماعيل (ع ) از گوسفندان سئوال كرد كه به چه جهت آب نمى خوريد؟
    گوسفندان به زبان فصيح گفتند: بما خبر رسيده كه فرزند تو حسين (ع ) كه نوه دخترى پيغمبر محمد صلى عليه و آله است در اينجا تشنه كشته مى شود. پس ما هم بخاطر اين مصيبت محزون و مهموم هستيم و از اين شريعه آب نمى خوريم بياد آن اندوه و غم و غصه اى كه برامام حسين (ع ) وارد شده .
    حضرت اسماعيل ناراحت و گريان فرمود: چه كسى او را بقتل مى رساند. گوسفندان گفتند: قاتلين آن بزرگوار نفرين شده آسمانها و زمين ها و همه خلايق است .
    حضرت اسماعيل (ع ) نالان و گريان فرمود: بارالها بر قاتلين حضرتش لعنت فرست .(1)
    فاش از فلك بر آن تن بى سرگريستى
    ز آنروز تا به دامن محشر گريستى
    زاشك ستاره ديده ى گردون تهى شدى
    بروى بقدر زخم تنش گر گريستى
    ايكاش چون فلك بدى اعضا تمام چشم
    تا بهر نور چشم پيمبر گريستى
    كشتند و از نشان ز مسلمانى ايدريغ
    آنرا كه از غمش دل كافر گريستى
    آه از دمى كه بادل چاك از پى دفاع
    خواهر بنعش چاك برادر گريستى (2)[/img]

    ---------- Post added at ۱۷:۲۱ ---------- Previous post was at ۱۷:۱۶ ----------

    [img]يك روز حضرت موسى (ع ) با حضرت يوشع بن نون (ع ) در اطراف زمين سير ميكرند كه به سرزمين كربلا رسيدند، اتفاقا كفش حضرت موسى (ع ) پاره و كف آن جدا شد و خارى به پاى حضرتش اثابت كرد و پايش ‍ خونى شد و درد كشيد، ناراحت و محزون سر بطرف آسمان بلند كرد و فرمود: خدا چه بدى از من سرزده بود كه دچار اين بليه شدم .
    خداوند متعال به او وحى ، و روضه كربلا را فرمود: اينجا حسينم را شهيد مى كنند، اينجا خونش را مى ريزند، اينجا حسين را محزون و نالان مى كنند و من مى خواستم خون و حزن تو با او موافق باشد.
    حضرت موسى (ع ) فرمود: خدايا حسين كيست ؟! وحى رسيد: او سبط محمد مصطفى (ص ) و پسر حضرت على مرتضى (ع ) است .
    موسى ناراحت و گريان شد و فرمود: قاتل او كيست ؟ خطاب رسيد: او نفرين شده ماهى دريا و وحشى هاى بيابان و پرندگان هواست .
    حضرت موسى نالان و گريان دستها را بالا برد و يزيد را لعنت و نفرين كرد و حضرت يوشع بن نون (ع ) هم گريان به دعاى حضرت موسى (ع ) آمين گفت و بعد رفتند. (1)
    فغان ز سينه بر آمد، زماجراى حسين
    بيا قيامت خون بين ، به كربلاى حسين
    به نينواى شهادت نگر شهيدان را
    بخاك و خون شده غلطان ، به امروراى حسين
    قلم چگونه نويسد، حديث عاشورا
    كه ديده خون شود از شرح ماجراى حسين
    دگر به نام جهان مهر و مه نمى تابد
    ستارگان همه يك يك نشسته در عزاى حسين
    به روز حادثه ، باران تيغ و نيزه گرفت
    همى به سينه و پشت و به دست و پاى حسين
    به بام نيزه بر آمد، چو آن سر خونين
    شفق به سرزد و آسيمه شد براى حسين
    زسوز سينه زينب خبر ندارى تو
    درون خيمه نشسته كند دعاى حسين
    خوشا تلاوت قرآن ، به بام نيزه و تيغ
    چه خوش بود ار بشنوى زناى حسين
    كنون كه خون خدا در رگ زمان جارى است
    بيا بزن به قلّه خون پرچم و لواى حسين
    خوشا به كرب و بلاى وطن شوم كشته
    كه جان كوچك خود را كنم فداى حسين
    رضاى درگه حقم زحق نخواهم هيچ
    بجز رضاى خدا و به دل ولاى حسين(2)[/img]
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •