alt
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 15

موضوع: بازیهای دوران کودکی

  1. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    بازیهای دوران کودکی

    #1 1387/11/03, 01:14
    بازیهای دوران کودکیتون چی بوده ؟
    2 کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. آیدا, تیما
    papar آنلاین نیست.

  2. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1387/11/03, 01:17
    دوران کودکی یک عالمه تفنگ اسباب بازی داشتم با آدمک های پلاستیکی جنگی . . . یادش بخیر

    من دوست ندارم از کاراکتر کودکی ام خارج بشوم چون دنیا زیباییه



    دوران کودکی . . . یادش بخیر

    آتاری . . . اولین دستگاه ای که مرا مجذوب خود و وارد دنیای بازیهای کامپیوتری کرد

    و بعد از آن دنیا آمدن کنسول های دیگر

    میکرو . . . سگاه . . . نیتندو 64 . . . پلی استیشن 1 و 2

    و در کنار آنها

    کمودرور و آمیگا



    در دنیای تمامشون زندگی کردم و شلعه عشق ورزدیدن به آنها هر روز فیتله اش بیشتر در قلبم بالا می رفت

    اما دنیای مجازی و وبلاگ نویسی این شعله هر روز کم و کمتر کرد و حتی خاموشش کرد

    کنسول ها رفتن ولی من موندم و خاطره زندگی کردن با آنها . . . یادشون بخیر
    3 کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. zahabimahdi@gmail.com, ترانه, تیما
    papar آنلاین نیست.

  3. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    Max Payne

    #3 1387/11/03, 01:29



    من کامپیوتر خریدم برای بازی مکس پین

    علتی که من با کامپیوترو دنیای مجازی آشنا شدم بازی مکس پین بود



    بازی مکس پین انقلاب و فصلی نو بود . . . در بازی های کامپیوتری



    همسر و فزرند نوزاد . . . مکس پین . . . توسط افرادی معتاد به طرز فجیعی به قتل رسیده‌اند

    و او از مسببان قتل خانواده اش انتقام می گیرد
    4 کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. آپامه, zahabimahdi@gmail.com, ترانه, تیما
    papar آنلاین نیست.

  4. 12,256 امتیاز ، سطح 33
    44% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 394
    30.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1386/08/03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    728
    امتیاز
    12,256
    سطح
    33
    تشکر
    2,864
    تشکر شده 1,143 بار در 509 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1387/11/04, 00:50
    نقل قول نوشته اصلی توسط papar نمایش پست ها



    من کامپیوتر خریدم برای بازی مکس پین

    علتی که من با کامپیوترو دنیای مجازی آشنا شدم بازی مکس پین بود



    بازی مکس پین انقلاب و فصلی نو بود . . . در بازی های کامپیوتری



    همسر و فزرند نوزاد . . . مکس پین . . . توسط افرادی معتاد به طرز فجیعی به قتل رسیده‌اند

    و او از مسببان قتل خانواده اش انتقام می گیرد
    منم یه مدت این بازی رو دوست داشتم و هر روز چند ساعت از وقتمو پاش هدر می دادم
    درختی که میوه دارد به آن سنگ می زنند و درختی که میوه ندارد مصون است
    تیما آنلاین نیست.

  5. 12,256 امتیاز ، سطح 33
    44% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 394
    30.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1386/08/03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    728
    امتیاز
    12,256
    سطح
    33
    تشکر
    2,864
    تشکر شده 1,143 بار در 509 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #5 1387/11/04, 00:57
    یادمه دوران بچگی یک عالمه عروسک داشتم که الانم هنوز خیلی از اونارو نگه داشتم
    با نگاه کردن بهشون یادم می افته که یه زمانی چه صداقتی داشتم
    چقدر پاک زندگی می کردم
    چقدر قشنگ درک می کردم
    چقدر بی ادعا دوست داشتم
    چقدر ساده زندگی می کردم
    دوست داشتنی هام چقدر محدود اما خالصانه بود...
    3 کاربر مقابل از تیما عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. آپامه, papar, zahabimahdi@gmail.com
    درختی که میوه دارد به آن سنگ می زنند و درختی که میوه ندارد مصون است
    تیما آنلاین نیست.

  6. 8,172 امتیاز ، سطح 27
    4% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 578
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/10/27
    محل سکونت
    esfahan
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    8,172
    سطح
    27
    تشکر
    178
    تشکر شده 552 بار در 259 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #6 1387/11/05, 15:41
    بزرگترین سرگرمی من شن بازی و لوله کشی باغچه حیاطمون بود
    3 کاربر مقابل از azadeh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. papar, zahabimahdi@gmail.com, تیما
    بزرگترین درس زندگی این است که گاهی احمق ها هم درست میگویند
    azadeh آنلاین نیست.

  7. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    Sensible Soccer

    #7 1387/11/19, 01:31
    فوتبال Sensible Soccer






    را با کامپیوتر AMIGA 500 بازی می کردم



    و عاشقانه این بازی را دوست داشتم



    دوربین بازی . . . از بالا

    استادیوم ، طرفدارن 2 تا تیم ، خبر نگارن و عکاس ها ، بازیکنان ، نیمکت ذخیره و داور ها را . . . نشان میداد






    و من در رویا های کودکی خود در این بازی می شدم

    jean luca vialli و یا اون می شد من

    فوتبالیست سابق تیم یونتوس و تیم ملی ایتالیا . . . که او را دوست میداشتم



    در رویا هام در لیگ فوتبال ایران بازی می کردم

    اسم تیم من آریا بود . . . و من ستاره تیم بودم

    و همیشه هم با فدارسیون فوتبال مشکل داشتم . . . الان می گویید من دیونه ام . . .



    جالبیه بازی این بود که بازیکنان مصدوم میشدن . . . و هر وقت jean luca vialli

    یعنی من

    مصدوم می شد ادامه کار برای تیم سخت میشد



    یاد این بازی هم بخیر
    2 کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ebijon, تیما
    papar آنلاین نیست.

  8. 69,814 امتیاز ، سطح 82
    4% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,636
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1385/09/02
    محل سکونت
    مرکز خلیج فارس
    نوشته ها
    2,663
    امتیاز
    69,814
    سطح
    82
    تشکر
    4,860
    تشکر شده 10,690 بار در 2,489 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #8 1387/11/19, 22:07
    دستکاری رادیو تلویزیون اسباب بازی ها ی الکتریکی و .... و همچنین آزمایش قاطی کردن مواد های مختلف باهم ( که ببینم با هم قاتی شن چی میشه ! ) سرگرمی من بود ... رفیق بابام لقب موش خونه رو به من داد
    2 کاربر مقابل از حسين عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ebijon, تیما
    از سادگی برخی دختر خانومای سایت خیلی دلخورم .... بیشتر دقت كنید .
    حسين آنلاین نیست.

  9. 7,736 امتیاز ، سطح 26
    31% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 414
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/11/08
    محل سکونت
    اینجا ایرانه
    نوشته ها
    173
    امتیاز
    7,736
    سطح
    26
    تشکر
    318
    تشکر شده 276 بار در 163 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #9 1387/11/20, 00:08
    نقل قول نوشته اصلی توسط حسين نمایش پست ها
    دستکاری رادیو تلویزیون اسباب بازی ها ی الکتریکی و .... و همچنین آزمایش قاطی کردن مواد های مختلف باهم ( که ببینم با هم قاتی شن چی میشه ! ) سرگرمی من بود ... رفیق بابام لقب موش خونه رو به من داد

    منم به این كه لوازم الكتریكی رو دستكاری كنم خیلی علاقه داشتم همش اسباب بازی های باطری خورم رو دل و جیگرشون رو در می اوردم ودوباره بعداز اینكه میفهمیدم توش چیه میزاشتم سرجاش ولی خیلی وقت ها دیگه كار نمیكرد و بعد از یه مدتی شدم اوستای اینجور كارا كه اگه بچه ها اسباب بازیهاشون خراب می شد می اوردن پیش من منم واسه این كارا یه ابزاری داشتم مثلا قطعات اسباب بازی های فرسوده خودم و هویه و پیچ گوشتی كوچیك مخصوص باز كردن دل و جیگر اسباب بازی ها ووووو بعضی وقتها كه نمی تونستم اسباب بازی بچه هارو درست كنم میگفتم این قطعه اصلیش سوخته دیگه غیر قابل استفادست تازه من ساعت ساز هم بودم به این كار خیلی وارد بودم تمام قطعات موتور ساعت رو داشتم فكر كنم هنوز تو انباری خونمون باشه.البته هنوز هم بلدم ساعت های از كار افتاده رو درست كنم هر وقت میرم خونه مادر بزرگم میگه دوباره این ساعت ما خراب شد ابراهیم كارخودته درستش كن ولی منم كه دیگه وسایل این كارو ندارم پس واسه این كه دل مادربزرگم رو نشكنم میرم یه موتور نو واسه ساعت میخرم میزارم جای موتورخراب.ولی دیگه از وقتی كه كامپیوتر اومد طرف این جور كارا و بازی با بچه ها نرفتم همش صبح تا شب كارم شده بود كامپیوتر وبازی های رایانه ای یكم كه بزرگتر شدم رفتم طرف اینترنت اگه بگم چه قدر تو اینترنت میرفتم باور نمیكنین پس نمیگم چند سالی كارم شده بود اینترنت ولی با زور و گیر دادن های خانوادم اینترنت رو ترك كردم چون واقعا معتاد اینترنت بودم ....خسته شدم این همه از سرگرمیهام گفتم بس دیگه میشه باهاش یه زندگی نامه نوشت(زندگی نامه ابی جون)
    کاربر مقابل از ebijon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: تیما
    تو بدري و خورشيد تورا بنده شدست
    تا بنده تو شدست تابنده شدست
    __________________________

    http://tttt4.blogfa.com
    ebijon آنلاین نیست.

  10. 26,820 امتیاز ، سطح 50
    27% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 730
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1388/04/18
    محل سکونت
    ایران-تهران
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    26,820
    سطح
    50
    تشکر
    2,911
    تشکر شده 6,249 بار در 1,731 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #10 1388/04/29, 17:11
    بازیای کودکی
    قایم موشک،خاله بازی!،اسکیت و آب بازی و استپ هوایی و فعالیت های شاد بیرون منزل!
    کاربر مقابل از طناز عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: تیما
    گاه سکوت معجزه می کند؛
    بودن همیشه در فریاد نیست؛
    فقط کافیست خوب گوش دهیم؛
    این سکوت،خود از جنس فریاد است.
    طناز آنلاین نیست.

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •