آقای hadi 123 سلام
ممنون از حرفای پر از نیش و کنایتون و البته به زعم خودتون شوخی!
استدلالتون در مورد جاندار بودن گیاهان و تشبیه اون به معلولین انقدر به نظرم تلخ و گزنده و به دور از هر گونه اندیشه ای بود که واقعا نیازی نمیبینم پاسخی بهش بدم.
شوخی نشونه خوش خلقیه دوست من! البته فکر میکنم بنا به بحثمون شما مجبور شدین حرفامو نشونه "مسخره کردن" تلقی کنین!!! بنده یه جمله از دوستای صمیمیتون نقل کردم؛ بهمراه یه توضیح از حرفای خودتون ( گوشت و گیاه ) و یه شوخی هم چاشنی کردم که متوجه بشید طرز فکرتون در مورد گوشت و حیوان نادرسته! و در ادامه توضیح میدم که ناخواسته/خواسته چه حرفایی زدین که به موضوع ازدواج شما با معلولین ربط پیدا میکنه!
خیلی خوبه که شما در مورد گیاه خواری تحقیق کردید. با این اوصاف باید اینقدر زرنگ بوده باشید که در مورد گیاهان گوشت خوار هم تحقیق کرده باشید. البته این یه جمله رو بذارید به حساب "در حاشیه". چون هدفم بحث در این خصوص نیس!
حالا بذارید باز کنم داستان رو: به جمله ای که گفتین توجه کنید
خب حداقل چند هزار حیوون به خاطر من عذاب نکشن بهتره.
این حرفتون یعنی شما بیش از اندازه احساسات دارید!!!یعنی فراتر از "اوج احساس"!!! خب حالا تعمیمش بدین به معلولین!!! گرفتین چی شد؟ برخلاف گفته ی خودتون که رسیدگی به معلولین رو به خاطر احساسسات بیش از حدتون (یا همون دلسوزی) نمی دونین؛ اما جمله بالا خلافشو ثابت میکنه!!
پس شما از مشکلی رنج میبرید که اونم داشتن احساسات بیش از حد ِ !!!
مقایسه جاندار بودن گیاه و حیوان یکی از سوالات و به اصطلاح پیچوندن های خیلی خیلی سطحی و کم عمق و کم ارزش و مکرری هستش که جوابشو با یه سرچ کردن ساده تو گوگل میتونین پیدا کنین.
این جوابی که دادین معمولا توو اکثرا بحث ها بین دو نفر داده میشه! "حواله کردن به گوگلو و مجله و دکه و کتابخونه و بابا و مامان و ...
اصن حرف شما درست! یه دلیل و مدرک کاملا معتبر وجود داره برای گیاهخواری یا هر چیز دیگه. اما دلیلی که شما آوردین توو حرفاتون؛ برام مهمه!!! این یه حرف دیگه ی شما:
به خاطر اذیت نشدن حیوونا، با وجود علاقه م به گوشت، گیاهخوار شدم.
رفتیم سر خونه اول درسته؟! احساسات بیش از حد!!! دارین داد می زنین دیگه، مگه غیر اینه؟!!!!
خب حالا وقتی شما میایین چنین بحثی ( ازدواج با معلول ) رو راه میندازین! من ِ خواننده از همین نوشته های شما نتیجه گیری میکنم!
اگه بخوام از این دست جملات مثال بزنم میتونم. یه نمونه دیگه:
حس پرستاری در من واقعااااا قویه
و کی بهتر از معلول! درسته؟!!!
من اینجا نیومدم که از گیاهخواری دفاع بکنم. گوشتخواریو هم مذمت نمیکنم.
خواستم روحیات و احساساتمو بی پرده و شفاف بیان کرده باشم فقط همین. با تشکر از وقتی که گذاشتین
دقیقا مشکل دیگه ای که میتونم اشاره کنم همینه! "راستگفتن" خیلی خوبه! اما همه چیزو گفتن نه! (حداقل در این مورد) اشتباه شما این بود که بی پروا از همه چی گفتین، اون هم در حالیکه اکثر حرفاتون نسنجیده بوده! چراکه یا خودتون در حال اصلاح کردن خودتون هستید (اشاره به یکی از جمله هاتون) یا از نظر من منطقی نبوده.