بیایم یه تلنگری به خودمون بزنیم
خدا تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد ... با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت ... تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد ... تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند ... وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید ... وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود ... و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن...
فقط گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی همه انسانها کافیست
این نگاه را برایت آرزو میکنم …
نمی خواهم آمدنم چون برگی باشد که اول سبز می شود، بعد خشک و دیگر هیچ؛ آن هم برای همیشه.
دوست عزیز شرایط مالی زیر صفر داشتن برای افراد سالم از نظر جسمی هم می تونه بدترین شرایط رو رقم بزنه!!چه برسه به معلول!
مثالهای بالا اکثریت از طبقه متوسط رو به پایین جامعه بوده که با تلاش خودشون را بالا کشیده اند.
موفق باشی
---------- Post added at ۲۱:۴۸ ---------- Previous post was at ۲۱:۳۴ ----------
محمد خان کاملا باهات موافقم
شور بختانه جهان سومی بودن ما ارتباط بسیار نزدیکی با دین مدار بودن ما داره!!
میدونم این پست من ممکنه باز هم حساسیت ها رو زیاد کنه،اما از همه خواهش میکنم که عمیقا به این موضوع به دور از تعصب مذهبی فکر کنید.
یک کشور در جهان مدرن نمیشه پیدا کرد که در عرصه اقتصاد و علم پیشرفته باشه و دین مدار هم باشه!چرا؟؟
نگاهی به قرون وسطی داشته باشید،تمام کشورهای مدرن و آزاد امروز در اون دوره (قرون وسطی)کلیسا نقش کلیدی در همه عرصه ها داشته.
3 کاربر مقابل از مجید110 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. HoPe, شادمان56, محمد حشمتی فر
چرا دوست عزیز. من یک مثال دارم اونم ژاپنه. مردمش پیرو مکتب شینتو هستند و به شدت به تعالیم اخلاقی این مکتب پایبندن. تعالیمی مثل وفاداری (به معنای کلی) آزار نرسوندن به موجودات دیگه، سر قول خود موندن حتی تا پای جان و... مثال ظریف تر: بعد از سونامی ژاپن نزدیک هشتاد درصد اموال گمشده توسط مردمی که پیداشون کردن به صاحباشون برگردونده شده. از این دست تعالیم تو همه ادیان داریم. حالا چرا بعضی ها عمل میکنن بعضی ها نه یک بحث دیگه س. اگر هم دینی مثل اسلام باعث عقب موندگی بود چرا اوایلش پیشرفت کرد؟ پس مشکل دین مدار بودن نیست.
8 کاربر مقابل از هرو عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. HoPe, mahdisorimoon, saleh, Tavarish, باران بهاری, رضاقلیخانی, مجید110, محمد حشمتی فر
نمی خواهم آمدنم چون برگی باشد که اول سبز می شود، بعد خشک و دیگر هیچ؛ آن هم برای همیشه.
مثال خیلی خوبی زدید،اما منظور من دین مدار بودن بود،یعنی دین در تمامی سطوح دخالت داشته باشه(جمله معروف دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما...)
دوم اینکه تا جایی که من میدونم ژاپن قبل از صنعتی شدن به شدت از مذهب جدا شد و حتی سنت های قدیمی مثل لباس و ...
آیین شینتو نه به بهشتی وعده می دهد و نه از جهنمی میترساند،بلکه بعد از هر اشتباهی شرمسار بودن در نزد وجدان را می آموزد و ...
3 کاربر مقابل از مجید110 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. HoPe, شادمان56, محمد حشمتی فر
منظور از پیشرفت چیه؟
تاریخ رو مطالعه کنید متوجه میشید بزرگترین کتاب سوزی در جهان توسط تازیان هنگام اشغال ایران اتفاق افتاد.
مقدمه ی شاهنامه ی فردوسی رو بخونید(مجتبی مینوی) اعلام کرده اندیشمندان و دانشمندان ایرانی برای اینکه آثارشون از بین نره به زبان عربی می نوشتند!
پورسینا بزرگترین پزشک جهان توسط همین اعراب مسلمان به جادوگری و ... متهم شده بود!
---------- Post added at ۰۷:۱۱ ---------- Previous post was at ۰۷:۰۹ ----------
در مورد ژاپن هم دوران فئودالش رو ببینید! چه بلایی سر مردم آوردند!
فیلم هفت سامورایی مرحوم کوروساوا دقیقا اون دوران رو نمایش میده.
کاربر مقابل از HoPe عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: محمد حشمتی فر
پس بفرمایید مردمی که تو اوج توحش و عقب ماندگی زندگی می کردند چطور تبدیل شدن به همچون تمدن بزرگی؟ دانشمندان مسلمان هم عربی مینوشتن تا همه تو کل قلمرو همون تمدن بتونن آثارشون رو بخونن. من از این از بین رفتن آثار به زبان های دیگه چیزی نشنیدم. لطفا منبعش رو ذکر کنید تا مطالعه کنم.
و اما در مورد ژاپن، درست میفرمایید فئودالها خیلی ظالم بودن ولی بحث من ژاپن مدرنه که با حذف فئودالها و متمایل کردن وفاداری به سمت صنعت به جای ارباب اتفاق افتاد مثلا جایی خوندم که کارمندان سونی وقتی تو گردهمایی ها اسم سونی میاد به احترامش از جا بلند میشن و هرگز شغلشون رو در اون شرکت به خاطر منافع شخصی یا پیشنهاد حقوق بیشتر عوض نمی کنند.
در کل بحث خیلی منحرف شد ولی فکر کنم با نظرات دوستان همه متفق القول شدیم که وضعیت معلولان بیشتر ربط به نوع حکومت ها و پیشرفته بودن کشورها داره تا خدا.
4 کاربر مقابل از هرو عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. HoPe, mahdisorimoon, Tavarish, محمد حشمتی فر
اگر منظورتون اعراب هست که فقط کارشون حمله به کشورهای دیگر جهت گسترش اسلام بود!پس بفرمایید مردمی که تو اوج توحش و عقب ماندگی زندگی می کردند چطور تبدیل شدن به همچون تمدن بزرگی؟
تا جاییکه دو امپراطوری قدیمی ایران و روم که همیشه جنگ داشتند قصد داشتند علیه این دشمن مشترک متحد بشن.
در مورد کتاب سوزی تازیان:
منبع زیاده خودتون هم دنبالش برید
جرجی زیدان،ادیب،مورخ و روزنامه نگار لبنانی مسیحی در کتاب تاریخ التمدن الاسلامی (ترجمه علی جواهرکلام) که تا به حال بیش از 30 بار در جهان عرب به چاپ رسیده و در ایران در سال 1335 به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده،ده صفحه تمام را به انهدام کتابخانه های ایران توسط سعد بن ابی وقاص که دستور آن را طی فرمانی از سوی خلیفه عمر دریافت داشته بود،می پردازد.
جرجی زیدان در این کتاب چنین می نویسد:خود من تا چند سال پیش که کتاب تاریخ "مصر الحدیث" (تاریخ نوین مصر) را نوشتم با نظر آنهاییکه چنین آتش سوزی را بعید میدانند موافق بودم،ولی در سالهای اخیر بر اثر مطالعات بیشتر و دسترسی به منابع زیادتر،نظر طرفداران این انهدام را بر اساس شش دلیل استوار ترجیح دادم.(تاریخ تمدن اسلامی،ترجمه فارسی،ص 434 تا 444)
- ابن بطوطه جهانگرد مشهور قرن هفتم هجری در سفرنامه خود موسوم به تحفة الانظار فی غرائب الاسفار،می نویسد:
سعد بن ابی وقاص به عمر بن خطاب نامه ای نوشت تا درباره امر کتب و به غنیمت بردن آنها برای سلمانان کسب اجازه بکند.لیکن عمر به وی نوشت،آنها را در آب فرو افکنید،چه اگر آنها کتب راهنمایی و راستی باشند،خداوند ما را به رهبری هدایت کننده تز از آنها هدایت کرده است.
- دولتشاه سمرقندی در تذکرة الشعرا،(چای لیدن،30)به یکی دیگر از ماجراهای کتاب سوزی، توسط اعراب،در دوره خلافت عباسیان، می پردازد:
حکایت کنند که امیر عبدالله ابن طاهر به روزگار خلفای عباسی امیر خراسان بود.روزی در نیشابور نشسته بود،شخصی کتابی آورد و به تحفه پیش او نهاد.پرسید که این چه کتابی است؟گفت:این قصه وامق و عذرا است و خوب حکایتی است،که حکما به امر نوشیروان جمع کرده اند.امیر فرمود: ما قرآن خوانیم،به غیر از قرآن و حدیث پیغمبر چیزی نمی خواهیم(...)این کتاب تألیف مغان است و پیش ما مردود است(...)سپس حکم کرد که در قلمرو من هر جا که از تصانیف عجم و مغان کتابی باشد،جمله را بسوزانند.
این برای بعد عربهاست:
- یکی از بزرگ ترین کتابخانه های ایران در شهر "ری" توسط محمود غزنوی در سال 420 هجری،ویران گشت.شاه محمود غزنوی پس از به بار آوردن خسارات فراوان به این شهر کهن و متمدن ایرانی،تمام کتب فلسفی و نجوم آن را به آتش کشید.سپس با غرور و افتخار نامه ای به خلیفه القادر نوشته و می گوید: طایفه بزرگی از بدباطنان را بر دار کشیده است.
قزوینی می گوید در ری 114 هزار جلد کتاب وجود داشت که تنها فهرست آن 10 جلد تمام بوده است! نه تنها کتابخانه ی مرو بلکه اکثر کتابخانه های ایران در قرون سوم تا پنجم هجری،در جرگه ی بزرگ ترین کتابخانه های عصر خود به شمار می رفتند.به عنوان مثال کتابخانه ها و مراکز فرهنگی و علمیِ مرو، بلخ و بخارا و نیشابور از مهم ترین و بزرگ ترین کتابخانه های عصر خود بودند.علی میرفطروس پژوهشگر برجسته تاریخ ایران و جهان، در مقاله ای پژوهشی چنین می نویسد:تنها در یکی از 10-12 کتابخانه شهر مرو، هزار جلد کتاب از انواع و اقسام علوم (ریاضیات، طبیعيّات، هندسه، نجوم، ادبیات و ...) وجود داشت بطوریکه «یاقوت حَمَوی» (سیّاح معروف عرب) توانست 200 جلد کتاب از کتابخانه «مرو» به امانت بگیرد ... این در حالی است که در همان زمان (قرن سیزدهم میلادی) بقول «آدام متز»: بزرگترین کتابخانه شهر «بامبرگ» (آلمان)، فقط 96 جلد کتاب داشت.
- حاج خلیفه در "کشف الظنون" (تاریخ عصر امپراتوری عثمانی) چنین می نویسد:
چون مسلمانان ممالک ایران را گشودند و بر کتابهای ایرانیان دست یافتند،سعد وقاص نامه به عمر نوشت و درباره این کتابها از او کسب تکلیف کرد و عمر رضی اله عنه در پاسخ وی نوشت که همه آنها را در آب یا بریز یا سوزان،چه اگر در آنها رستکاری است،خداوند ما را در قرآن به رستگاری بیشتر راهنمایی فرموده است،و اگر در آنها گمراهی است خداوند ما را با کتاب خود از گمراهی رهایی داده است،چنین بود که سعد وقاص این کتابها را در آب انداخت یا بسوزانید و به این طریق،علوم ایرانیان از میان رفت.(نقل از کتاب تاریخ تمدن اسلامی،جرجی زیدان)
بحث منحرف بشه خوبه کمی به آگاهیمون اضافه میشه
کاربر مقابل از HoPe عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: مجید110
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)