اتاق نقد

[امير تنها]

سلام به همه دوستان
نمي خام بگم اين كار ارزش چنداني داره اما هر كلمه اي كه براي راهنمايي بگين برام يه دنيا ارزش داره . از شما هم ابجي گلم خيلي ممنون كه جاي بسيار خوبي رو بوجود آوردين .

بندی عشق تو بودم صنما یادت هست
که بریدی زمن آن لحظه که می باید بست

می نشستم که تو باز آیی و حیف
که تو را باور بیماریم از خاطره جست

زخمی عشق تو با هیچ غم آزار ندید
غیر جور تو که با وصل ندارد پیوست

ماهی تنگ تو بودم که ندادی آبش
سبزه ی عید تو بودم که به پاییز نشست

سفره عید تو یک سین کم آورد آری
هفت سین تو پر از سینه عشاق شده است

[الناز]

سلام
اول از همه داشتن استعداد ذاتي كه داريد رو به شما تبريك ميگم . اما شعرتون زيبا و زنده ست و روح فراق و بي وفايي رو عليرغم وجود كلماتي درنهايت شادي فرياد ميزنه . تو اكثر شعراتون يه عمقي از غم ديده ميشه خيلي خوب ميتونيد منظور وهدف رو برسونيد.منتظر كاراي زيباو خوندني شما هستيم.
موفق باشيد

[اتوس]

سلام به همه دوستان
نمي خام بگم اين كار ارزش چنداني داره اما هر كلمه اي كه براي راهنمايي بگين برام يه دنيا ارزش داره . از شما هم ابجي گلم خيلي ممنون كه جاي بسيار خوبي رو بوجود آوردين .

بندی عشق تو بودم صنما یادت هست
که بریدی زمن آن لحظه که می باید بست

می نشستم که تو باز آیی و حیف
که تو را باور بیماریم از خاطره جست

زخمی عشق تو با هیچ غم آزار ندید
غیر جور تو که با وصل ندارد پیوست

ماهی تنگ تو بودم که ندادی آبش
سبزه ی عید تو بودم که به پاییز نشست

سفره عید تو یک سین کم آورد آری
هفت سین تو پر از سینه عشاق شده است

شعر زيبايي بود...البته يكي دو مصرعش از نظر وزني اشكال داشت...ولي در مجموع تصوير سازي خوبي داشت و مخصوصا اون واج ارايي بيت آخر با حرف سين خيلي خوب بود

[sina4]

سلام به همه دوستان
نمي خام بگم اين كار ارزش چنداني داره اما هر كلمه اي كه براي راهنمايي بگين برام يه دنيا ارزش داره . از شما هم ابجي گلم خيلي ممنون كه جاي بسيار خوبي رو بوجود آوردين .

بندی عشق تو بودم صنما یادت هست
که بریدی زمن آن لحظه که می باید بست

سفره عید تو یک سین کم آورد آری
هفت سین تو پر از سینه عشاق شده است

به نظرم بيت نخست ازهمه ابيات زيبا تره ولي سفره عيد تو يك سين كم اورد آري .اينجا خواننده منتظره شاعر يك سين ديگه رو اضافه كنه نه اينكه سينه هاي عشاق رو يا پر از سينه عشاق رو.ضمن اينكه شده است با قافيه هاي بالاي هم خواني نداره

امير جان منو ببخش شايد شما دليل خاصي داشتي

[امير تنها]

سلام به همه دوستان
نمي خام بگم اين كار ارزش چنداني داره اما هر كلمه اي كه براي راهنمايي بگين برام يه دنيا ارزش داره . از شما هم ابجي گلم خيلي ممنون كه جاي بسيار خوبي رو بوجود آوردين .

بندی عشق تو بودم صنما یادت هست
که بریدی زمن آن لحظه که می باید بست

سفره عید تو یک سین کم آورد آری
هفت سین تو پر از سینه عشاق شده است

به نظرم بيت نخست ازهمه ابيات زيبا تره ولي سفره عيد تو يك سين كم اورد آري .اينجا خواننده منتظره شاعر يك سين ديگه رو اضافه كنه نه اينكه سينه هاي عشاق رو يا پر از سينه عشاق رو.ضمن اينكه شده است با قافيه هاي بالاي هم خواني نداره

امير جان منو ببخش شايد شما دليل خاصي داشتي

سلام داداش گلم درست گفتي من يه اشتباه تايپي داشتم كه شده است نوشتم در حالي كه درستش اين بود كه مي نوشتم شدست . اول دوم اينكه شما درست مي گي از يه نظر خواننده منتظره كه با يك سين ديگه مصرع آخر تموم بشه اما من سينه عشاق گذاشتم چون اين معشوقه يك صنم يعني مفهوم عشق و تا حالا خيلي ها رو از سر تيغ گذرونده و هفتاشون رو مي خاسته براي سفره ي عيدش و ديگه تويه بيت آخر نگفتم من هفتميشم اشاره به همه مجموع كردم . نظر شما درسته دوستان حالا به نظرتون مصرع آخر چه جوري بود درست تر بود. راهنمايي كنيد .
در ضمن از همه ممنون كه ميان و نظرشون رو مي گن اما صاحب فروم كجاست نكنه من جنم و ايشون بسم الله

[معصومه]

سلام آقاي تنها
به به!!!سرافراز فرموديد اتاق ما را مزين نموديد.
كم سعادتيه ديگه...من اگر وقت كنم آخرشب به سايت سر ميزنم كه اصولا كسي نيست.خوب ديگه...
شعر زيباتون اصلا احتياجي به نقد نداره استاد.
بي نهايت زيبا ومناسبتي است،منم كه در حد نقد نيستم اونم شعر شما..
اما بهتر نبود شعرت رو ادامه ميدادي به نطرم ميشه كاملترش كرد واز سين هاي بيشتري استفاده كرد،يه جورايي زود تمومش كردين...
راستي اين چه جور عشقيه كه با يك باور بيمار از خاطره ها ميره؟شدنيه!
با بيت بعد در تضاده گر چه تضاد زيباييه!
چه جوري دلت اومد ماهي رو بدون آب وسبزه رو پاييز كني مي خوام بگم حيف اين كلمات به اين قشنگي نيست با غم وزخم وبيماري همراه بشه ؟
حرف آقا سينا هم در مورد بيت آخر صحيح است اما شما با زيركي كامل با كلمه سينه عشاق تمام سين هاي نياوردتون رو يه جا آوردين و جبران كردين و با مصرع آخر شايد جواب بيت اول رو دادين.
در ضمن جاي خوشحاليه كه توي اين شعرتون تقريبا ديگه از اون تنهايي معروفتون خبري نيست!!!
يه سوالم دارم تداعيه اين شعر چيه؟اگه دلتون مي خواد جواب بدين.
ببخشيد زياد حرف زدم.
در كلام آخر محشر بود.

[navid]

سفره عید تو یک سین کم آورد آری
هفت سین تو پر از سینه عشاق شده است

شعرت خیلی قشنگ بود. من که خیلی خوشم اومد

فقط به نظرم این بیت آخر زیاد جالب نشده. آخه یه سین کم داشت پس چرا پر از سینه عشاق شده؟ نمیدونم چطوری میتونستی کلمات رو سر هم کنی ولی میشد بنویسی مثلا سینه منو میتونستی تو هفت سینت بذاری.

[navid]

در ضمن از همه ممنون كه ميان و نظرشون رو مي گن اما صاحب فروم كجاست نكنه من جنم و ايشون بسم الله

نه بابا اینا چه حرفیه
بازم این دلدردم نمیزاشت سری به فروم بزنم

[الناز]

من چون اولين نفري هم كه دبدم به جاي معصومه از شما تشكر ميكنم كه تو اتاق نقد اومديد


واقعن ممنون

[امير تنها]

سلام آقاي تنها
به به!!!سرافراز فرموديد اتاق ما را مزين نموديد.
كم سعادتيه ديگه...من اگر وقت كنم آخرشب به سايت سر ميزنم كه اصولا كسي نيست.خوب ديگه...
شعر زيباتون اصلا احتياجي به نقد نداره استاد.
بي نهايت زيبا ومناسبتي است،منم كه در حد نقد نيستم اونم شعر شما..
اما بهتر نبود شعرت رو ادامه ميدادي به نطرم ميشه كاملترش كرد واز سين هاي بيشتري استفاده كرد،يه جورايي زود تمومش كردين...
راستي اين چه جور عشقيه كه با يك باور بيمار از خاطره ها ميره؟شدنيه!
با بيت بعد در تضاده گر چه تضاد زيباييه!
چه جوري دلت اومد ماهي رو بدون آب وسبزه رو پاييز كني مي خوام بگم حيف اين كلمات به اين قشنگي نيست با غم وزخم وبيماري همراه بشه ؟
حرف آقا سينا هم در مورد بيت آخر صحيح است اما شما با زيركي كامل با كلمه سينه عشاق تمام سين هاي نياوردتون رو يه جا آوردين و جبران كردين و با مصرع آخر شايد جواب بيت اول رو دادين.
در ضمن جاي خوشحاليه كه توي اين شعرتون تقريبا ديگه از اون تنهايي معروفتون خبري نيست!!!
يه سوالم دارم تداعيه اين شعر چيه؟اگه دلتون مي خواد جواب بدين.
ببخشيد زياد حرف زدم.
در كلام آخر محشر بود.

سلام آبجی معصومه گل
اول خدمتت عرض کنم که ظرف دریافت من کوچیکه بخاطر همین شعر زود تموم شده .
بین بیت دوم و سوم ــ البته جسارتم رو ببخشید ـــ تضادی نیست چون بیماری همون درد عشقه و باور هم تعریف دیگه ای از جور هست که همیشه همراه هر عشقیه البته از طرف معشوق ـــ حالا این معشوق کیه الله اعلم ـــ
اما اینکه چه جور دلم اومد با ماهی و سبزه اون کار رو بکنم تقصیر گردن من نیست تقصیر با اونیه که من رو مجبور به گفتن این حرف کرده ـــ‌که باز هم الله اعلم . ـــ
دوباره می خام اگه روزیم بود از تنهایی هم بگم اگه کسی مخالف نیست .
آخرش هم خدمت آبجی گلم بگم نمی دونم تداعی چیه ! والله من با این مغز کوچیک که نباید همه چیز رو بدونم .