alt
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 17 از 17

موضوع: تاریخچه افغانیتان

  1. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #11 1394/05/11, 13:55
    محمد ظاهرشاه






    http://www.8pic.ir/images/a9mr026nrxtutu05wv0j.jpg







    دوران از ۸ نوامبر ۱۹۳۳ تا ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۳

    لقب(ها) آخرین شاه افغانستان
    زادروز ۲۳ مهر ۱۲۹۳
    (۱۶ اکتبر ۱۹۱۴)

    زادگاه کابل، افغانستان

    مرگ ۱ امرداد ۱۳۸۶
    (۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷)

    محل مرگ کابل، افغانستان

    پیش از ندارد (حکومت پادشاهی در افغانستان با وقوع کودتای سفید سردار محمد داود خان در سال۱۹۷۳برچیده شد)

    پس از محمدنادرشاه

    همسر ملکه حمیرا (۱۹۳۱ تا ۱۹۷۳)

    دودمان سلسله بارکزایی

    پدر محمدنادرشاه

    محمد ظاهرشاه آخرین پادشاه افغانستان بود که از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳ به مدت چهل سال بر این کشور حکمروایی کرد.محمد ظاهر از پشتونهای قوم بارکزی افغانستان است.«ملیت پشتون» و «گرایش او به زبان فارسی»، به شخصیت محمد ظاهر از سویی در میان «پشتونها» و از سوی دیگر «فارسی زبانانِ» افغانستان اعتبار بخشیده‌است.
    محتویات
    [نهفتن]
    • ۱ تولد
    • ۲ مرگ پدر
    • ۳ فرمانروایی
    • ۴ انتقادها
    • ۵ روابط با ایران
    • ۶ تبعید
    • ۷ بازگشت
    • ۸ درگذشت
    • ۹ عزاداری کم سابقه
    • ۱۰ منابعی برای مطالعه بیشتر
    • ۱۱ منابع
    تولد
    محمد ظاهر، در تاریخ ۲۳ مهر ۱۲۹۳ (۱۶ اکتبر سال ۱۹۱۴)، در خانواده سپهسالار محمد نادر خان در کابل زاده شد.او فقط ۱۵ سال سن داشت که پدرش با پایان دادن به حکومت ده ماهه امیر حبیب الله کلکانی بر تخت سلطنت افغانستان تکیه زد.مادر محمد ظاهر، ماه پرور بیگم و همسرش ملکه حمیرا بود که در سال ۲۰۰۲ میلادی در رم درگذشت و جسدش به کابل منتقل شد.

    مرگ پدر

    محمد نادر شاه، در تاریخ ۸ نوامبر سال ۱۹۳۳، در مراسم اعطای جوایز اعضای یک تیم فوتبال، با شلیک گلوله یک نوجوان حاضر در مراسم کشته شد.قاتل محمد نادر خان، دانش آموزی به نام عبدالخالق بود که از عملکرد نادرخان و پیشینیان او ناخشنود بود.
    محمد ظاهر، در هنگام کشته شدن پدرش، نوزده سال سن داشت.

    فرمانروایی

    محمد ظاهر با مرگ پدرش، در تاریخ ۸ نوامبر ۱۹۳۳ به پادشاهی افغانستان دست یافت.
    او در آن سال جوانی ۱۹ ساله بود و عمو(کاکا)هایش، تا سالها هدایت امور کشور را به نیابت از شاه جوان در دست داشتند.دوره فرمانروایی ظاهر شاه بر افغانستان، دوره آرامش بود و در این مدت، برخلاف دوره‌های قبل و بعد از ظاهرشاه، افغانستان درگیر هیچ جنگی نشد و همچنین در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ - ۱۹۴۵) اعلام بی طرفی کرد.ظاهرشاه در سال ۱۹۶۴، قانون اساسی جدید کشور را انتشار داد. این قانون، بعدها در سال ۲۰۰۱ میلادی با سقوط طالبان و بازگشت آرامش به افغانستان، به عنوان قانون اساسی موقت (با حذف مواد مربوط به سلطنت) پذیرفته شد.واژهٔ افغان که هم‌معنی قوم پشتو بوده‌است برای نخستین بار در سال ۱۹۶۴ و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی جدید و به معنی همهٔ افراد شهروند کشور افغانستان به‌کار رفت. با این حال هنوز اکثریت فارسی‌زبانان افغانستان واژهٔ افغان را به معنی مردم پشتو به کار می‌برند.او به قصد مدرنیزه کردن افغانستان، به اصلاحات سیاسی و اقتصادی، تأسیس سیستم قانونگذاری دموکراتیک، ترویج نظام آموزش و پرورش مدرن، تأسیس دانشگاهها و آموزش برای زنان اقدام کرد.

    انتقادها

    منتقدان ظاهر شاه را به قبضه قدرت و سپردن تمام مقامات اداری به افراد خانواده خود محکوم می‌کنند.
    شمس پهلوی در وسط، محمدظاهرشاه ،پادشاه وقت افغانستان و همسرش در طرفین.۲۸ سنبله ۱۳۴۲ تهران
    روابط ایران و افغانستان بر مبنای مشترکات کثیری که درتاریخ، فرهنگ و دین داشته‌است استوار بوده‌است. در سالهای قبل از انقلاب ایران روابط نسبتاً آرامی بین دو کشور برقرار بوده‌است و شاه‌های دو کشور روابط دوستانه‌ای با یکدیگر داشته‌اند. با وقوع انقلاب هفت ثور ۵۷ در افغانستان حکومت پهلوی کرچه با اکراه دولت کمونیستی افغانستان را به رسمیت شناخت اما روابط خود را تا سطح کاردار تنزل داده بود. از سویی باوقوع انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ در ایران، باعث مضاعف شدن روابط بین دو کشور گردید.

    تبعید

    در سال ۱۹۷۳، زمانی که محمد ظاهرشاه در ایتالیا به سر می‌برد، عموزاده وی، سردار محمد داود خان که در سالهای ۱۹۵۳ تا۱۹۶۳ صدر اعظم یا نخست وزیر شاه بود، با انجام کودتای سفید، شاه را از قدرت خلع کرد و با پایان دادن به نظامشاهی، در افغانستان نظام جمهوری اعلام کرد.ظاهرشاه که در آن زمان، در حال انجام عمل جراحی بر روی چشم خود در شهر رم، پایتخت ایتالیا به سر می‌برد، خلع قدرت را پذیرفت و به دوره چهل و چهار ساله حکومت بارکزی‌ها پایان داد.شاه مخلوع، به مدت ۲۹ سال در ایتالیا در تبعید به سر می‌برد و در دوره حکومت کمونیستها در افغانستان، ممنوع‌الورود شده بود.ظاهر شاه در دورهٔ مبارزهٔ (جهاد) افغانها علیه حضور شوروی در افغانستان، از برخی گروههای مجاهدین، مانند حزب محاذ ملی به رهبری سید احمد گیلانی و جبهه ملی نجات به رهبری صبغت الله مجددی حمایت می‌کرد.بازگشت.ظاهر شاه در ماه اوت سال ۲۰۰۲ (میلادی)، ده ماه پس از سقوط رژیم طالبان به دست نیروهای تحت فرمان آمریکا، به افغانستان بازگشت تا جرگه بزرگ (به پشتو لویه جرگه) اضطراری را، که برای تشکیل دولت انتقالی تشکیل می‌شد، افتتاح کند.در این جرگه و نیز در قانون اساسی جدید افغانستان که در سایه نظام جدید کشور تصویب شد، به محمد ظاهر، لقب «بابای ملت» داده شده و مقرر شد تا وی مادام العمر، از حرمسرای کاخ ریاست جمهوری که زمانی محل اقامت وی بود، استفاده کند.ظاهر شاه از زمان بازگشت به افغانستان، در مراسم مهم دولتی از جمله گشایش جرگه بزرگ، مراسم تحلیف رییس جمهور حامد کرزی و آغاز به کار پارلمان منتخب مردم، و همچنین جشنهای ملی و مذهبی، شخصاً و یا با ارسال نماینده خود، مشارکت می‌کرد.

    درگذشت

    در اواسط ماه آوریل ۲۰۰۷ (میلادی) اخباری مبنی بر مرگ محمد ظاهر شاه در افغانستان پخش شد، اما دولت افغانستان همواره این شایعات را رد نموده بود.دولت افغانستان بالاخره در بامداد دوشنبه ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (میلادی) مطابق با ۱ امرداد ۱۳۸۶ (۱ اسد) اعلان کرد که محمد ظاهر شاه آخرین پادشاه افغانستان، ساعت پنج و چهل و پنج دقیقه همین روز در کابل پس از یک بیماری طولانی مدت، جانش را از دست داده‌است.این خبر را حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در یک نشست خبری تائید کرد.محمد ظاهر شاه روز سه شنبه (یک روز بعد از مرگ) در منطقه‌ای بنام تپه مرنجان قبرستانی که در آن پدر و تعدادی از اعضای خانواده وی نیز دفن بودند، بخاک سپرده شد.

    عزاداری کم سابقه

    پس از اعلان خبر مرگ پادشاه پیشین افغانستان، رسانه‌های صوتی و تصویری این کشور با قطع برنامه‌های عادی خود و اعلان خبر مرگ پادشاه سابق، به پخش قرآن و نعت پرداختند. دولت افغانستان سه روز عزای عمومی اعلان کرد که در این سه روز تمامی ادارات دولتی در این کشور تعطیل شدند.پرچم افغانستان بر فراز ادارات دولتی به حالت نیم افراشته در آمد. کشورهای مختلف پیام‌های تسلیتی را عنوانی دولت افغانستان ارسال نمودند. در این میان دولت هند نیز برای یک روز در کشورش عزای عمومی اعلان کرد و پرچم کشورش را بحالت نیمه افراشته در آورد. دولت پاکستان نیز پس از ارسال پیام‌های تسلیت، نخست وزیر، وزیر داخله، وزیر خارجه و تعدادی از اراکین مهم دولتی را برای همدردی به افغانستان فرستاد.مراسم تدفین محمد ظاهر شاه از هشت شبکه تلویزیونی در افغانستان بصورت زنده پخش می‌شد.

    ---------- Post added at ۱۲:۴۷ ---------- Previous post was at ۱۲:۳۶ ----------

    شاه‌محمود درانی


    دوران سلسله درانی
    از ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۳
    از ۱۸۰۹ تا ۱۸۱۸

    زادروز ۱۷۶۹

    مرگ ۱۸ آوریل ۱۸۲۹

    پس از زمان‌شاه درانی

    دودمان درانی
    پدر تیمورشاه درانی

    شاه‌محمود درانی چهارمین پادشاه افغانستان از سلسلة درّانی (اَبدالی) و پسر تیمورشاه درانی می‌باشد.

    • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Mahmud Shah Durrani»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴).

    ---------- Post added at ۱۲:۵۵ ---------- Previous post was at ۱۲:۴۷ ----------

    حفیظ‌الله امین




    http://www.8pic.ir/images/b07bk99tyek81b3xpkzk.jpg





    چهارمین رئیس‌جمهور افغانستان

    مشغول به کار
    ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ – ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹
    پس از نورمحمد تره کی

    پیش از ببرک کارمل

    سیزدهمین نخست‌وزیر افغانستان

    مشغول به کار
    ۲۷ مارس ۱۹۷۹ – ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹
    پس از نورمحمد تره‌کی

    پیش از ببرک کارمل

    وزیر امور خارجه افغانستان

    مشغول به کار
    ۱۹۷۸ – ۱۹۷۹
    اطلاعات شخصی
    تولد ۱ اوت ۱۹۲۹
    ولسوالی پغمان، ولایت کابل

    مرگ ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ میلادی (۵۰ سال)
    کابل

    ملیت افغانستان

    حزب سیاسی حزب دموکرات خلق افغانستان

    پیشه ، سیاستمدار
    دین اسلام سنی


    حفیظ‌الله امین از سپتامبر تا دسامبر ۱۹۷۹ صدراعظم (نخست‌وزیر) افغانستان بود.
    او در سال ۱۹۲۹ در ولسوالی پغمان ولایت کابل متولد گردیده است. پس از فراغت از مکتب لیلیة ابن سینا و دارالمعلمین، وارد دانشکده علوم شد. سپس بعنوان معلم در مکتب ابن سینا، و مدیر مکتب ابن سینا و دارالمعلمین کار کرده است.وی فوق لیسانس خود را در رشتة تعلیم و تربیت گرفت. هنگام تحصیل در آمریکا، در سال ۱۹۶۳ به عنوان رئیس اتحادیة محصلان در دانشگاه کلمبیاتعیین گردید. وی قبل از آنکه دکترای خود را به اتمام برساند، در سال ۱۹۶۵ به افغانستان بازگشت.بعد از انشعاب حزب دموکراتیک خلق به دو جناح خلق و پرچم، او عضو رهبری حزب در جناح خلق قرار گرفت. مسئولیت کمیتة نظامی بخش خلق را برای جلب و جذب نظامیان بعهده گرفت و سرانجام قومانده کودتای ثور را در آوریل ۱۹۷۸ صادر نمود. پس از کودتای ثور وی مقام معاون صدراعظم و وزیر امور خارجه تعیین گردید. در ماه آوریل ۱۹۷۸ درست یکسال بعد از کودتای ثور بحیث صدراعظم و وزیر خارجه تعیین گردید.در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ با قتل ترکی، رهبری حزب و دولت رادر دست گرفت. بتاریخ ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ با تهاجم قوای اتحاد جماهیر شوروی و کودتای شاخه پرچم حزب دموکراتیک خلق توسط قوای کماندوی شوروی بقتل رسانیده شد.



    F598 آنلاین نیست.

  2. 23,793 امتیاز ، سطح 47
    25% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 757
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1395/01/15
    محل سکونت
    بهشت جهنمی
    نوشته ها
    780
    امتیاز
    23,793
    سطح
    47
    تشکر
    1,506
    تشکر شده 2,351 بار در 647 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #12 1394/05/11, 13:59
    نقل قول نوشته اصلی توسط HoPe نمایش پست ها
    تجاوز گروهی به دختر ۱۲ ساله در افغانستان



    تجاوز 50 روزه افغانی ها به یک دختر 17 ساله ایرانی


    یک‌ دختر 17 ساله‌ ایرانی‌ که‌ از عقب ماندگی ذهنی رنج میبرده 50 روز قبل‌ توسط‌ دو مرد افغانی‌ در خیابان‌ افسریه‌ تهران‌ ربوده‌ شده‌ بود. از سوی‌ تعداد زیادی‌ از کارگران‌ افغانی‌ وحشیانه‌ مورد تجاوز قرار گرفت‌ و سپس‌ این‌ دختر ستمدیده‌ و بی‌پناه‌ را در مدت‌ 50 روز به‌ دیگر مردان‌ افغانی‌ اجاره‌ می‌دادند.

    مادر این‌ دختر که‌ دیروز در شعبه‌ چهارم‌ دادیاری‌ دادسرای‌ جنایی‌ تهران‌ حاضر شده‌ بود، گفت‌: «چند روز قبل‌ از این‌ حادثه برادرم‌ در شهرستان‌ فوت‌ کرد و من‌ مجبور شدم‌ به‌ شهرستان‌ بروم‌، به‌ همین‌ خاطر دخترم‌ زهرا را که‌ کمی‌ عقب‌افتادگی‌ ذهنی‌ دارد، به‌ یکی‌ از اقوام‌ نزدیک‌ سپردم‌ ولی‌ روز دهم‌ تیرماه‌ حدود ساعت‌ سه‌ بعدازظهر زهرا برای‌ خرید پفک‌ از خانه‌ خارج‌ شد و دیگر برنگشت‌. وقتی‌ به‌ من‌ خبر دادند بلافاصله‌ به‌ تهران‌ برگشتم‌ و از پلیس‌ درخواست‌ کمک‌ کردم»‌.

    زهرا که‌ بسختی‌ می‌توانست‌ صحبت‌ کند، به‌ دادیار سبحانی‌فر گفت‌: «ساعت‌ سه‌ بعدازظهر رفتم‌ بیرون‌، یک‌ پیکان‌ سفید که‌ دو تا آدم‌ توش‌ بود، به‌زور سوارم‌ کردند و درها را بستند هر چی‌ مشت‌ زدم‌ به‌ شیشه‌ در باز نشد. بعد چاقو را گذاشتند زیر گلویم‌، مرا بردند به‌ یک‌ خانه‌. یک‌ زن‌ پیر آنجا بود، مریض‌ بود مس‌رد. شب‌ به‌ من‌ قرص‌ دادند، خوابیدم‌ بعد صبح‌ که‌ بیدار شدم‌ پاهام‌ درد می‌کرد».

    زهرا که‌ با یادآوری‌ خاطرات‌ گذشته‌ دچار هیجان‌ شدیدی‌ شده‌ بود و لکنت‌ او هر لحظه‌ بیشتر می‌شد، از ناراحتی‌ به‌ گریه‌ افتاد.

    مادرش‌ گفت‌: «بچه‌ام‌ را نابود کرده‌اند. در مدت‌ 50 روز هر شب‌ و هر ساعت‌ او را به‌ یک‌ نفر می‌دادند و پول‌ می‌گرفتند، همه‌ آنها افغانی‌ بودند».

    زهرا که‌ عصبانی‌ شده‌ بود، گفت‌: «20 نفر بودند. نه‌، بیشتر بودند یکی‌ می‌آمد می‌رفت‌، دوستش‌ می‌آمد، یکی‌ همه‌ پول‌ها را می‌گرفت»‌!

    دادیار سبحانی‌فر گفت‌: «اگر آنها را ببینی‌ می‌شناسی»‌؟

    زهرا گفت‌: «بله‌، بله»‌.

    بعد به‌ دستور سبحانی‌فر شش‌ متهم‌ افغانی‌ را به‌ اتاق‌ آوردند. زهرا با دیدن‌ آنها صورتش‌ را در هم‌ کشید و رویش‌ را از آنها برگرداند و گفت‌: «همه‌ اینها بودند، کار بد کردند مرا بردند زیر میز، پاهایم‌ درد می‌گرفت»‌.

    پدر زهرا گفت‌: «روزی‌ که‌ زهرا را بردند، ما همه‌ جا را دنبالش‌ گشتیم‌ بعد به‌ پلیس‌ خبر دادیم‌. مدتی‌ بعد زهرا به‌ خانه‌ تلفن‌ کرد و گفت‌ که‌ او را دزدیده‌اند. ما هم‌ از روی‌ شماره‌ تلفنی‌ که‌ به‌ خانه‌ زنگ‌ زده‌ بود، با کمک‌ پلیس‌ به‌ جست‌وجو پرداختیم‌ و ماموران‌ پس‌ از چند روز متوجه‌ شدند که‌ آنجا یک‌ ساختمان‌ نیمه‌کاره‌ است‌».

    پدر زهرا گفت‌: «پلیس‌ یک‌ مرد افغانی‌ را در این‌ ساختمان‌ دستگیر کرد، اما او از وجود دختر ربوده‌ شده‌ اظهار بی‌اطلاعی‌ کرد و در تمام‌ مدت‌ بازداشتش‌ هیچ‌ حرفی‌ نزد، تا اینکه‌ چند روز بعد دوباره‌ زهرا تلفن‌ کرد ولی‌ این‌بار هیچ‌ شماره‌ تلفنی‌ روی‌ صفحه‌ تلفن‌ ما نیفتاد. زهرا به‌ ما گفت‌ که‌ یک‌جای‌ دور است»‌
    .
    مادر زهرا هم‌ گفت‌: «یک‌ بار یک‌ افغانی‌گوشی‌ را از دست‌ زهرا گرفت‌ و به‌ من‌ گفت‌ که‌ “دخترت‌ را دزدیدیم‌ باید پول‌ بدهید تا او را آزاد کنیم”. من‌ گفتم‌ هر چقدر پول‌ بخواهید می‌دهم‌، فقط‌ دخترم‌ را به‌ من‌ برگردانید او مریض‌ است‌. ولی‌ دیگر خبری‌ از آنها نشد».

    بازجویی‌ از همان‌ مرد افغانی‌ که‌ دستگیر شده‌ بود ادامه‌ یافت‌ و بالاخره‌ اعتراف‌ کرد و گفت‌: «زهرا را مردی‌ به‌ نام‌ عزیز تاجیک‌ معروف‌ به‌ عزیز افغانی‌ به‌ من‌ داده‌ بود. من‌ هم‌ بعد از یک‌ شب‌ زهرا را به‌ افغانی‌ دیگری‌ به‌ نام‌ یونس‌ دادم‌ و او را به‌ ویلای‌ یک‌ دکتر در دربندسر بردند».

    بعد از شناسایی‌ ویلا در منطقه‌ دربندسر فشم‌ [نایس تو نت] ماموران‌ به‌ آنجا رفتند، اما یکی‌ از افغانی‌ها با دیدن‌ ماموران‌، زهرا را به‌ اتاقی‌ زیر شیروانی‌ برد و چاقویی‌ را زیر گلویش‌ گذاشت‌ و دهانش‌ را بست‌ و تهدیدش‌ کرد: «اگر صدایت‌ دربیاید و ماموران‌ پیدایمان‌ کنند تو را می‌کشم‌».

    بدین‌ ترتیب‌ ماموران‌ پس‌ از بازرسی‌ ویلا موفق‌ به‌ پیدا کردن‌ زهرا نشدند و برگشتند، اما چند روز بعد بار دیگر ماموران‌ صبح‌ زود به‌ همان‌ ویلا رفتند و به‌ درون‌ ویلا هجوم‌ بردند و این‌ بار زهرا را که‌ در یکی‌ از اتاق‌ها زندانی‌ شده‌ بود، پیدا کردند و نجاتش‌ دادند. درون‌ ویلا جز زهرا هیچکس‌ نبود. ماموران‌ اطراف‌ ویلا کمین‌ کردند و نیمه‌های‌ شب‌ شش‌ مرد افغانی‌ را دیدند که‌ وارد ویلا می‌شوند، بسرعت‌ از کمینگاه‌ها بیرون‌ آمدند و همه‌ مردان‌ افغانی‌ را دستگیر کردند.

    متهمان‌ دیروز در حضور دادیار سبحانی‌فر منکر ربودن‌ و تجاوز به‌ زهرا شدند، اما زهرا که‌ انکار آنها را دید از عصبانیت‌ فریاد می‌کشید و با سیلی‌ محکم‌ به‌ گوش‌ و صورت‌ آنها می‌کوبید و می‌گفت‌: «تو بودی‌، تو من‌ را اذیت‌ کردی‌، دوستت‌ کجاست»‌؟ بعد رو به‌ صدیق یکی‌ از دستگیرشدگان‌ کرد که‌ پیراهن‌ سبزرنگی‌ به‌ تن‌ داشت‌ و گفت‌: «تو پول‌ها را می‌گرفتی‌ و دوستانت‌ را می‌آوردی‌، پول‌ها کو دوستانت‌ کو»؟

    بعد با کمک‌ پدر و مادرش‌ به‌ زور او را روی‌ صندلی‌ نشاندند و آرام‌ کردند. مادر زهرا گفت‌: «بچه‌ام‌ کینه‌یی‌ شده‌ است‌ و با دیدن‌ این‌ نامردها دچار تشنج‌ می‌‌شود. اینها فکر می‌کردند چون‌ دخترم‌ لکنت‌ دارد و عقب‌مانده‌ ذهنی‌ است‌، نمی‌تواند آنها را شناسایی‌ کند. این‌ بی‌ وجدان‌ها دخترم‌ را خیلی‌ اذیت‌ کرده‌اند، چندبار به‌ او قرص‌ اکس‌ داده‌اند تا بی‌حال‌ شود».

    زهرا گفت‌: «یک‌ بار از بالای‌ کوه‌ مرا هل‌ دادند پایین‌، افتادم‌ توی‌ رودخانه‌ بعد گفتم‌ دست‌ها و پاهام‌ درد می‌کنه‌، به‌ من‌ قرص‌ بدهید ولی‌ یک‌ قرصی‌ به‌ من‌ دادند که‌ بلند شدم‌ رقصیدم‌. بعدش‌ چندتایی‌ ریختند سرم‌ و به‌ زور لباس‌هایم‌ را درآوردند. همه‌ بدنم‌ کبود بود هر وقت‌ مرا می‌فروختند یا اجاره‌ می‌دادند، کتکم‌ می‌زدند. من‌ نمی‌خواستم‌ اذیتم‌ کنند می‌گفتم‌ بسه‌ بسه‌، چقدر پول‌ می‌خواهید؟ بگذارید برم‌ پیش‌ پدر و مادرم‌ ولی‌ آنها می‌گفتند:” پدر و مادرت‌ مرده‌اند دیگه‌ باید برای‌ همیشه‌ پیش‌ ما بمانی”»‌.

    با دستگیری‌ شش‌ متهم‌ افغانی‌ مشخص شد یکی‌ از آنها به‌نام‌ عزیز که‌ در واقع‌ او روز اول‌ زهرا را با اتومبیل‌ ربوده‌ و فروخته‌ بود، فراری‌ شده‌ و به‌ افغانستان‌ رفته‌ است‌، اما چند روز قبل‌ به‌ ایران‌ برگشته‌ و به‌ اتهام‌ اقامت‌ غیرقانونی‌ در شیراز دستگیر شده‌ است‌ که‌ دستور انتقال‌ وی‌ به‌ تهران‌ صادر شد.

    دادیار سبحانی‌فر گفت‌: «در حال‌ حاضر این‌ شش‌ نفر را به‌ اتهام‌ آدم‌ربایی‌، قوادی‌ و ارتباط‌ نامشروع‌ و اقامت‌ غیرقانونی‌ در کشور بازداشت‌ می‌کنم‌ و دستور داده‌ام‌ تمام‌ افغانی‌هایی‌ که‌ در مدت‌ 50 روز اخیر از این‌ دختر سوءاستفاده‌ کرده‌اند شناسایی‌ و دستگیر شوند.


    ---------- Post added at ۰۷:۵۶ ---------- Previous post was at ۰۷:۵۱ ----------

    خاک بر سر ایرانیهایی که بی غیرت شدن!

    سالهاست افغانیهای مهاجر به دختر و پسر و ناموستون دارن تجاوز می کنن اونوقت در فروم ایرانی از تاریخچشون میگن و بقیه ماست!

    همه جا خوب و بد داره؟
    برید پرونده ها رو بخونید ببینید افغانیهای مثلا خوب!!! رفقاشون رو لو می دن یا نه!

    جواب نه هست!
    چون افغانی متجاوز ه باشه باز هموطنشونه!


    خاک بر سر غیرت ایرانی که به فنا رفته!

    ---------- Post added at ۰۷:۵۷ ---------- Previous post was at ۰۷:۵۶ ----------



    ---------- Post added at ۰۸:۰۵ ---------- Previous post was at ۰۷:۵۷ ----------

    اعترافات دو افغانی: مردان ایرانی را در باغ ها به درخت می بستیم و به زنانشان تجاوز می کردیم
    :

    2 مرد افغانی با حمله به زنان و دختران شیرازی، آنها را با تهدید چاقو و قمه مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند. متهمان آخرین بار زمانی که به یک میهمانی شبانه حمله کرده بودند تا نقشه شوم خود را عملی کنند، دستگیر شدند.

    مدتی قبل چند زن و مرد جوان در یکی از باغ‌های شیراز یک میهمانی شبانه برگزار کرده بودند که ناگهان مورد حمله 2 مرد نقابدار قرار گرفتند. مردان نقابدار که تبر و شمشیر در دست داشتند، با پریدن از روی دیوار باغ به شرکت‌کنندگان در میهمانی حمله کردند و آنها را در گوشه‌ای از باغ جمع کردند. مردان نقابدار درحالی‌که فریاد می‌زدند، قصد داشتند مردان را در اتاقک داخل باغ زندانی و نقشه شوم خود را اجرا کنند که در همین هنگام پای یکی از آنها لغزید و‌ روی زمین افتاد. به‌دنبال این حادثه، شرکت‌کنندگان در میهمانی به هر دو مرد نقابدار حمله کردند و توانستند آنها را خلع سلاح و دستگیر کنند. لحظاتی بعد، با گزارش ماجرا به پلیس، مردان افغانی در اختیار ماموران قرار گرفتند و برای انجام تحقیقات به اداره آگاهی انتقال یافتند.



    راز نقشه‌های شیطانی

    در بازجویی‌های انجام شده از مردان افغانی، مشخص شد که آنها پیش از این هم با تهدید چاقو و قمه دست به آزار و اذیت زنان و دختران در شیراز زده بودند. متهم اصلی پرونده در اعترافات خود گفت: از سال 89 با پرسه زدن در شهرک‌های اطراف شیراز ، خانه‌هایی را که زنان جوان در آنجا زندگی می‌کردند، شناسایی می‌کردم. بعد منتظر می‌ماندم تا مرد خانه برای رفتن به سر کار آنجا را ترک کند و پس از آن از دیوار بالا می‌رفتم و وارد خانه می‌شدم.

    متهم افزود: با تهدید چاقو، زن جوان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادم و پس از سرقت همه پول‌ها و طلاهای داخل خانه، پا به فرار می‌گذاشتم. قبل از فرار هم زن جوان را تهدید می‌کردم که اگر از این ماجرا چیزی به کسی بگوید، وی را خواهم کشت.

    مرد جوان ادامه داد: پس از مدتی، با یک افغانی دیگر آشنا شدم و نقشه‌ام را با او در میان گذاشتم.از آن به بعد با هم قرار گذاشتیم که در کوچه باغ‌های اطراف شیراز کمین کنیم و با حمله به زوج‌های جوانی که برای تفریح به باغ‌های آن منطقه می‌رفتند، نقشه مان را عملی کنیم. ما با شناسایی این زوج‌ها، آنها را تعقیب می‌کردیم و بعد از ورودشان به باغ‌هایی که کسی در آنجا نبود، به این افراد حمله می‌کردیم. سپس مردها را به درخت‌های داخل باغ می‌بستیم و بعد از آزار و اذیت زن جوان و سرقت اموال آنها، فرار می‌کردیم. پس از اینکه 2 بار این نقشه را عملی کردیم، تصمیم گرفتیم این بار به یک میهمانی شبانه حمله کنیم که در آنجا دستگیر شدیم.

    قاضی با اشاره به اعتراف این دو متهم به حمله به 9 زن و دختر جوان گفت: آنها در 2 مورد از این حمله‌ها ناکام بودند که با شکایت شاکیان رسیدگی به این پرونده آغاز شده است. وی تاکید کرد: هر دو متهم در بازجویی‌ها به جنایات سیاه خود اعتراف کرده‌اند و تحقیقات تکمیلی برای شناسایی دیگر قربانیان احتمالی ادامه دارد.

    ---------- Post added at ۰۸:۰۸ ---------- Previous post was at ۰۸:۰۵ ----------

    دومین قتل خشن توسط افاغنه غیر مجاز در کرمان طی یک ماه گذشته
    » سرویس: استان ها - کرمان
    کد خبر: 91121510309
    سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۰
    422-6.jpg

    مسئولان و مردم کرمان به خوبی می‌دانند افاغنه غیرمجاز در بروز بسیاری از جرائم خشن در استان کرمان نقش دارند؛ در همین یک ماه اخیر این دومین باری است که یک قتل خشن توسط افاغنه در کرمان رخ می‌دهد. حدود سه هفته قبل بود که خبری منتشر شد مبنی بر قتل دختری در یک کارگاه پسته که افاغنه در جریان آن فاجعه به بار آوردند؛ اکنون نیز خبر رسیده که در جریان یک گروگان‌گیری قتل جوانی اهل بم توسط یک افغانی غیرمجاز رقم خورده است.

    به گزارش خبرگزای دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه کویر، حضور اتباع بیگانه به خصوص آنها که غیرمجاز وارد شده‌اند درکرمان مشکلات فراوانی را ایجاده کرده است آمار جرائمی که توسط این افراد رخ می‌دهد رقم بالایی دارد اگر از آمار هم چشم بپوشیم پرونده‌های قتلی که در دادسرای انقلاب کرمان باید به آن رسیدگی شود نیز خود گواهی بر این موضوع است. اوایل اسفند در یک کارگاه پسته در کرمان دختری به شکلی بی‌رحمانه به دست سه نفر افغانی کشته شد، هنوز قلب‌ مردم کرمان از ریختن خون آن دختر بی گناه جریحه‌دار است که باز هم خبر از قتلی دیگر توسط همین اتباع بیگانه موجبات نگرانی کرمانی‌ها را فراهم می‌کند.

    بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی استان کرمان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا از ماجرای این قتل پرده برمی‌دارد و می‌گوید: "محمد- ش" و"محسن- الف" طی هماهنگی با یک فرد افغان نقشه گروگان گیری یک افغانی دیگر را طراحی می‌کنند.

    حمید اسحاقی ادامه می‌دهد: مجرمان بعد از انجام عملیات خود، مرد افغانی را در شهرک سیدی پنهان و از خانواده وی تقاضای پول می‌کنند.

    اسحاقی بیان می‌کند: یک روز بعد از رفتن محسن مرد افغانی که با محمد تنها مانده بود از فرصت استفاده کرده و به محمد حمله می‌کند، او با ضربات چاقو به سر و بدن محمد زده و وی را از پا می‌اندار و متواری می‌شود.

    بازپرس شعبه سوم دادسرای استان کرمان اظهار می‌کند: در آن هنگام محمد با دوست خود تماس گرفته و شرح حالش را می‌گوید.

    اسحاقی تصریح می‌کند: دوست محمد خود را به محل حادثه رسانده و سعی می‌کند او را به بیمارستان برساند اما محمد در راه به علت خون‌ریزی شدید، جان خود را از دست می‌دهد.

    وی می‌افزاید: بعد از تماس محسن با 110 و بازگو کردن ماجرا نیروهای پلیس وارد عمل شده و بعد از انجام تحقیقات محسن و مرد افغانی که نقشه گروگان‌گیری را برای محسن و محمد کشیده بود دستگیر و روانه زندان می‌کنند.

    اسحاقی با اشاره به این حادثه تصریح می‌کند: رقم قابل توجهی از جرائم خشن در کرمان توسط افاغنه غیرمجاز به وقوع می‌پیوندد.

    گزارش از نجمه بهرام‌نژاد خبرنگار ایسنا منطقه کویر

    ---------- Post added at ۰۸:۱۱ ---------- Previous post was at ۰۸:۰۸ ----------


    از جنايت‌هاي افاغنه در ايران تا پررويي رسانه‌هاي افغاني!

    دو روزنامه‌‌نگار افغان در سخناني بي‌پايه مدعي شدند كه حكومت ايران در تيرماه 87 پنج هزار افغاني را زنده به گور كرده است! اين درحالي است كه تجاوز به دختر بچه‌ها و پسران خردسال، كشتن سبعانه صاحبكاران پير و جوان و دزدي و سرقت، به يكي از عادي‌ترين اخبار در زمينه جنايت‌هاي برخي افاغنه در ايران تبديل شده است.
    برخي سياست‌هاي منفعلانه وزارت خارجه در برخورد با همسايگان و عدم برقراري رابطه ديپلماتيك قدرتمند با آنها، سبب شده تا كشور ضعيف و تازه به دوران رسيده‌اي چون افغانستان نيز به جوسازي رسانه‌اي عليه ايران روي آورد.
    به گزارش خبرنگار «تابناك»، در همين زمينه علي‌رغم تحمل و مهمان‌نوازي كه ايراني‌ها در چند دهه گذشته نسبت به افاغنه مقيم ايران از خود نشان داده‌اند و در مقابل بعضا اعمال بسيار خبيثانه و مجرمانه‌اي برخي از اين مهمانان ناخوانده از خود نشان داده‌اند، از چندي پيش به اين سو، چند رسانه نيمه دولتي و حكومتي افغان اقدام به پخش برنامه‌هايي عليه ايران كرده و در آن دولت جمهوري اسلامي را به آزار و اذيت افغانه مقيم ايران و حتي كشتن آنها متهم كرده است.
    از جمله اين برنامه‌ها، مصاحبه هايي بود كه در تلويزيون «امروز» وابسته به نماينده كابل در مجلس افغانستان پخش شده و در آن دو روزنامه‌نگار افغان در سخناني بي‌پايه، مدعي شدند كه حكومت ايران در تيرماه 87 پنج هزار افغاني را زنده به گور كرده است! و جزئيات اين ادعا نيز در كتابي نوشته و منتشر مي‌شود.
    بنا بر اين گزارش، جرياني ديگر نيز با وقاحت تمام، تحميل خود به مردم و جامعه ايران را اقامت تلقي كرده و طي سلسله برنامه‌هاي بسيار مدعي شده‌اند كه در اسلام كسي كه پنج سال در كشوري اقامت! داشته باشد تابعيت آن كشور را دريافت مي‌كند، ولي با گذشت سي سال هنوز ايران به افغاني‌هاي مهاجر (مهاجم) تابعيت نداده است.
    اين در حالي است كه به نسبت برخي كشورها مانند پاكستان، مردم و حكومت ايران برخورد بسيار صميمانه و انسان دوستانه‌اي با اين مهمانان ناخوانده داشته و علي رغم مشكلات بسيار آنان را تحمل كرده است.
    گفتني است، تنها مراجعه ساده و سطحي به صفحه حوادث روزنامه‌هاي كشور نشان از فجايع اخلاقي و جنايي تأسفباري كه توسط اين مهمانان ناخوانده بر سر دختران و پسران ايراني آمده داده و گواه خوبي بر تحمل ستودني جكومت و ملت ايران است. به گونه‌اي كه تجاوز به دختر بچه‌ها و پسران خردسال، كشتن سبعانه صاحبكاران پير و جوان و دزدي و سرقت به يكي از عادي‌ترين اخبار در زمينه جنايت‌هاي برخي افاغنه در ايران تبديل شده است.
    از سوي ديگر بلاي خانمانسوز ترياك و مواد مخدر كه بنا بر گزارش نهادهاي رسمي 75 درصد ترياك جهان در افغانستان توليد مي‌شود، يكي از گذرگاه‌هاي اصلي عبور آن مرزهاي مخفي و صعب‌العبور ايران است كه روزانه و ماهانه چندين كشته و زخمي بر دستان ماموران جان بر كف ايراني مي‌گذارد.
    و نكته جالب اينكه بسياري از مقامات ارشد افغان، خود از دلالان بزرگ و مطرح مواد مخدر در منطقه هستند و اين روزها عقده‌هاي فروخورده از مسائل ديگر را با بهانه قرار دادن افاغنه مقيم ايران در رسانه‌هاي خود مبدل به آتش كرده و به سمت ايران نشانه رفته‌اند.
    ناگفته پيداست كه در حال حاضر از ميان 1200000 هزار افغاني قانوني مقيم در ايران و 1500000 افغاني غير قانوني مقيم ايران بسياري نيز بي خطر و حتي از رويه و زندگي خوب و مسلامت آميزي برخوردار بوده اند اما چنين برخورد ها و هجوم رسانه اي افغان ها به ايران، موجب آن مي شود تا بر برشمردن لكه هاي سياه چنين مجاورتي بر ادامه اين قبيل پررويي ها پايان داده شود.

    ---------- Post added at ۰۸:۱۲ ---------- Previous post was at ۰۸:۱۱ ----------

    افاغنه غیرمجاز؛ تهدید اصلی سلامت مردم کرمان

    وجود جمعیت بالای افاغنه در استان کرمان به دلیل شرایط جغرافیایی و ظرفیت بالای بخش کشاورزی، معدن و صنعت ساختمان استان در به کارگیری این افراد، مشکلاتی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است و شاید بتوان گفت، مهمترین بهانه برای عدم طرد سریع این افراد از استان کرمان نیز صنعت پسته کرمان است که افاغنه مهمترین تامین کننده نیروی کار این صنعت 1.5 میلیارد دلاری هستند.

    افاغنه 10 درصد جمعیت کرمان را به خود اختصاص داده اند و معضلات متعددی را در بخشهای مختلف ایجاد کرده اند از همین رو مسئولان حوزه بهداشت و درمان استان کرمان هم از حضور این مهمانان ناخوانده گلایه مند هستند و این اتباع را تهدیدی برای سلامتی شهروندان می دانند
    به گزارش مهر در کرمان، وجود جمعیت بالای افاغنه در استان کرمان به دلیل شرایط جغرافیایی و ظرفیت بالای بخش کشاورزی، معدن و صنعت ساختمان استان در به کارگیری این افراد، مشکلاتی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است و شاید بتوان گفت، مهمترین بهانه برای عدم طرد سریع این افراد از استان کرمان نیز صنعت پسته کرمان است که افاغنه مهمترین تامین کننده نیروی کار این صنعت 1.5 میلیارد دلاری هستند.
    بر طبق آمار حدود ۱۵ درصد از جمعیت کارگری استان کرمان را افاغنه تشکیل می دهند و همین ارقام نشان می دهد که این میهمانان ناخوانده توانسته اند بخش قابل توجهی از فرصتهای شغلی کرمان را اشغال کنند.
    آمار بالای وقوع جرایم توسط این افراد هم بر نگرانیها دامن زده است، گفته می شود ۳۰ درصد جرایم خشن استان کرمان توسط این افراد روی می دهد.
    افاغنه دغدغه اصلی مردم کرمان
    این مسایل در کنار مشکلات بهداشتی که این گروه جمعیتی موجب شده اند، در حال حاضر بحث تردد و اقامت افاغنه را به یک دغدغه اساسی برای کرمانی جماعت بدل ساخته است.
    رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان در گفتگو با مهر در کرمان خصوص مشکلات پیش آمده از سوی افاغنه در این استان می گوید: از آنجا که بر طبق سرانه تعریف شده برای هر چهار هزار نفر جمعیت یک پزشک در نظر گرفته شده است که با توجه به این سرانه هزینه ای به این منظور پرداخت می شود، اما به دلیل وجود افاغنه غیرمجاز این هزینه بین تعداد افراد بیشتری تقسیم شده که با این کار عملا از سهم گروهی که از سوی قانون مشمول این سرانه شده اند، کم می شود.
    افاغنه سرانه بهداشتی شهروندان را کاهش می دهند
    عبدالرضا صباحی با اشاره به کاهش سرانه بهداشتی به دلیل وجود جمعیت قابل توجی افاغنه می افزاید: عمده این افاغنه هم در حاشیه شهر کرمان زندگی می کنند که این مناطق پوشش بهداشتی خوبی ندارند.
    وی اظهار می دارد: با این وجود در حوزه بهداشت و درمان جنبه انسانی مورد توجه جدی است که با این نگاه ما خود را موظف به ارایه خدمات به این افاغنه هم می دانیم.
    وی ادامه می دهد: در واقع ما به افرادی خدمات می دهیم که مقامات سیاسی امنیتی کشور آنها را به رسمیت نمی شناسد.
    افاغنه غیرمجاز یا حذف و یا به رسمیت شناخته شوند
    صباحی تاکید می کند: گروه جمعیتی افاغنه غیرمجاز از سوی مسئولین یا باید ثبت و به رسمیت شناخته شوند و یا اینکه حذف شوند.
    معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان، وجود افاغنه غیرمجاز در نقاط مختلف استان کرمان را یکی از معضلات جدی بخش بهداشت و درمان می داند.
    شیوع سرخک بین افاغنه / کرمان مقصد اول افغانیها
    اسدالله گردان با اشاره به شیوع اپیدمی سرخک در افاغنه و کشف و مهار آن در کرمان در سال گذشته می گوید: اگر این بیماری به شهر سرایت می کرد معضل جدی در زمینه بهداشت در منطقه ایجاد می شد که خوشبختانه با کشف و مهار به موقع آن، چنین اتفاقی رخ نداد.
    وی می افزاید: از آن جایی که در استان های خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و هرمزگان تردد افاغنه ممنوع شده است سرریز جمعیتی آنها به استان کرمان است که ابن خود باعث بروز مسایل و مشکلات جدی در منطقه شده است.
    100هزار افغانی ساکن کرمان کارت بهداشت ندارند
    وی ادامه می دهد: طبق آمار رسمی حدود 85 هزار نفر از افاغنه در کرمان زندگی می کنند که دارای کارت بهداشت بوده و خدمات می گیرند اما حدود یکصد هزار نفر هم افغانی غیرمجاز در استان زندگی می کند که وجود این جمعیت غیرمجاز بروز مشکلات جدی را موجب شده است.
    وی در توضیح این مطلب می گوید: از آنجا که این صدهزار نفر از لحاظ قانونی دچار موانعی هستند اعتباری برای ارایه خدمات بهداشتی به آنها تخصیص نمی یابد اما برای اینکه بیماری های این گروه، شاخص های بهداشتی ما را تحت تاثیر قرار ندهد، مجبور هستیم به صورت اکتیو این افراد را در محل هایی که اقامت کرده اند همچون حوالی کوره ها و باغات پسته شناسایی کرده و به آنها خدمات بهداشتی درمانی ارایه دهیم.
    گردان می افزاید: البته در سال گذشته رقم قابل توجهی از سوی کمیساریای عالی پناهندگان برای ارایه خدمات به این افراد اختصاص داده شد که این مبلغ درمرحله اول در سال2010 حدود 300 میلیون تومان بوده است.
    وی می گوید: با این اعتبار دو مرکز بهداشتی و درمانی ویژه افاغنه در کرمان راه اندازی خواهد شد که پرسنل درمانی آن هم از طریق آموزش به تعدادی از خود افاغنه که واجد شرایط هستند، تامین می شود.
    افاغنه غیر مجاز؛ نیمی از جمعیت اتباع افغانستان در کرمان
    رئیس کل دادگستری کرمان نیز با اشاره به وجود 200 هزار افغانی در کرمان گفت: بیش از نیمی از این افراد افاغنه غیر مجاز هستند.
    حجت الاسلام علی توکلی اظهار داشت: بسیاری از مشکلات استان کرمان ناشی از حضور افاغنه در استان کرمان است.
    وی ادامه داد: در استان کرمان 200 هزار نفر افغانی وجود دارد که از این تعداد تنها 75 تا 80 هزار نفر آنها مجوز دارند و بیش از نیمی از آنها غیر مجاز هستند.
    10 درصد جمعیت کرمان افغانی هستند
    نماینده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان اظهارداشت: یکی از مشکلات و دغدغه های کرمان وجود اتباع بیگانه خارجی است و طبق آمار 10 درصد از جمعیت کرمان را افاغنه تشکیل می دهند.
    غلامرضا کرمی با اشاره به سفر سال گذشته کمیسیون امنیت ملی برای ساماندهی افاغنه در کرمان از مسئولان خواست در اسرع وقت این مشکل را درکرمان برطرف کنند.

    منبع

    ---------- Post added at ۰۸:۲۰ ---------- Previous post was at ۰۸:۱۲ ----------

    انتشار فيلم تجاوز 6 افغاني به دختر ايراني
    انتشار فيلمی كه صحنه تجاوز شش مرد افغان به يك دختر حدود ۱۸ ساله ايراني و التماس اين دختر براي خودداري از تجاوز به او را نشان مي دهد موجب خشم عمومي مردم اين منطقه شده است .


    پخش اين فیلم كه جنايت ياد شده در شهر قرچك از توابع ورامين رخ داده و اين دختر نيز از اهالي اين منطقه بوده، موجب خشم بيشتر شهروندان وراميني از اتباع افغان ساكن در اين شهرستان شده است . اغلب افرادي كه اين فيلم ۹۰ ثانيه اي را در گوشي هاي همراه خود ديده يا درمورد آن شنيده اند ، خواستار مجازات متجاوزان توسط مردم شده اند .

    ---------- Post added at ۰۸:۲۲ ---------- Previous post was at ۰۸:۲۰ ----------

    تجاوز گروهی 11 گارگر افغانی به یک پسر نوجوان 15 ساله ایرانی در تهران


    یک کودک کار توسط ۱۱ کارگر افغان ربوده شد و به قتل رسید. این جنایت در پی تجاوز دسته‌جمعی رقم خورد و تاکنون ۱۰ نفر از متهمان دستگیر شده‌اند.
    به گزارش شرق،شامگاه روز شنبه هفته جاری تماس تلفنی فردی ناشناس با مرکز فوریت‌های پلیسی از وقوع یک جنایت پرده برداشت. این مرد آدرس ساختمانی نیمه‌کاره در منطقه پردیس را داد و اعلام کرد در زیرزمین آنجا جنازه یک پسربچه رها شده است.
    دقایقی بعد ماموران کلانتری ۲۰۷ تهران به محل اعلام‌شده رفتند و در زیرزمین با دنبال کردن ردی از خون به یک تیرک چوبی رسیدند که جنازه پسری نوجوان به آن بسته شده بود. آنها قبل از هر اقدامی بازپرس ویژه قتل را از ماجرا باخبر کردند و به دستور او تیمی از کارآگاهان جنایی موظف به تحقیق در این رابطه شدند.
    کارآگاهان از زیرزمین مخوف چند لباس زنانه پیدا کردند و در برابر این احتمال قرار گرفتند که شاید این پسر نوجوان تنها قربانی نباشد و افراد دیگری نیز در این محل به کام مرگ کشانده شده باشند، البته جست‌وجوهای مقدماتی در این زمینه به کشف جسدی دیگر منجر نشد.
    افسران جنایی در گام بعدی فهمیدند نگهبان این ساختمان نیمه‌کاره مردی افغان به نام غدیر است که فراری شده. به این ترتیب تلاش‌ها برای دستگیری وی آغاز شد. همزمان با این اتفاق کارآگاهان هویت قربانی را نیز فاش کردند و فهمیدند او نوجوان ۱۵ ساله‌ای به نام سعید است. پدر سعید چهار روز قبل گم شدن او را به پلیس گزارش داده و تحقیقاتی نیز برای یافتن وی صورت گرفته بود. کارآگاهان در حالی به بازجویی از پدر سعید پرداختند که خود این مرد نیز از طریق یک تماس تلفنی ناشناس در جریان کشف جسد فرزندش قرار گرفته بود.

    او به ماموران گفت: «به خاطر مشکلات مالی پسرم به من در تامین هزینه‌های زندگی کمک می‌کرد و معمولا هر روز وقتی از دبیرستان به خانه برمی‌گشت، بساطش را برمی‌داشت و در خیابان‌ها سبزی می‌فروخت. هیچ‌وقت هم مشکلی پیش نیامده بود تا اینکه سه‌شنبه‌شب هر چه منتظر شدیم، سعید به خانه برنگشت. برای همین از پلیس و بسیج کمک خواستیم و ماموران دنبال پسرم گشتند، ولی نتوانستند او را پیدا کنند و از آن به بعد از سعید خبری نبود تا اینکه فردی با تلفن همراهم تماس گرفت و با دادن نشانی ساختمان نیمه‌کاره گفت جسد سعید آنجاست.»کارآگاهان در ادامه تحقیقات‌شان فهمیدند همان شامگاه سه‌شنبه فردی سعید را مشاهده کرده و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود. او به ماموران گفته بود پسر نوجوان را در حال مشاجره با چند مرد افغان دیده و مشاهده کرده است افاغنه او را به زور به ساختمانی نیمه‌کاره بردند، اما ماموران ساختمان موردنظر را اشتباه گرفتند و به مکانی دیگر رفتند. آنها چند افغان را نیز بازداشت کردند اما چون مدرکی علیه‌شان وجود نداشت، آنها را آزاد کردند.
    با افشای این موضوع، شاهد حادثه بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و اطلاعاتی را به پلیس ارایه داد که به سرنخی برای دستگیری متهمان تبدیل شد و کارآگاهان در دو روز گذشته توانستند ۱۰ نفر را در این خصوص دستگیر کنند، اما از غدیر ردپایی به دست نیامد. این ۱۰ افغان که از کارگران غیرمجاز هستند، در بازجویی‌ها اعتراف کردند پسر نوجوان را به قصد تعرض ربودند و دسته‌جمعی به وی تجاوز کردند و این پسر ناگهان از حال رفت و فوت شد. متهمان ادعا کردند جسد را در یک پتو پیچیدند و در زیرزمین خانه پنهان کردند.در همین حال متخصصان پزشکی قانونی با انجام معاینه و آزمایش‌های تخصصی علت مرگ سعید را تجاوز دسته‌جمعی اعلام کردند. بنا بر این گزارش در حال حاضر تلاش‌ها برای دستگیری غدیر در حالی ادامه دارد که بازجویی‌ها از ۱۰ متهم دیگر هنوز به پایان نرسیده است و با توجه به البسه کشف‌شده در قتلگاه این احتمال که زنانی نیز قربانی جنایت‌های این گروه شده باشند، پابرجاست
    منبع1
    منبع2

    ---------- Post added at ۰۸:۲۳ ---------- Previous post was at ۰۸:۲۲ ----------

    تجاوز پدر و پسر افغانی به دختر 6 ساله ایرانی
    مرد همسایه به سراغم آمد و گفت، می خواهد برایم از مغازه پفک بخرد، من هم حرفش را باور کردم و همراهش رفتم، اما به جای اینکه به سمت مغازه برویم مرد همسایه مرا به خانه اش برد و به همراه پسر نوجوانش مورد آزار قرار دادند. بعد هم مرا تهدید کردند که اگر به کسی چیزی بگویم مرا خواهند کشت
    دادگاه کیفری استان تهران، پرونده مردی افغان که دختر بچه 6 ساله یی را مورد آزار و اذیت قرار داده است رسیدگی می کند.
    به گزارش اعتماد 29 تیرماه سال 86 زنی جوان هراسان به ماموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد دختر 6 ساله اش توسط یک پدر و پسر مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. وی در توضیح روز حادثه گفت؛ دختر 6 ساله ام در خیابان بازی می کرد و من هم در خانه داشتم کارهایم را انجام می دادم. یک ساعت بعد در حالی که دخترکم گریه می کرد به خانه بازگشت، او وحشت زده بود و بریده بریده صحبت می کرد. اول فکر کردم زمین خورده اما وحشتی که در او بود نشان می داد حادثه بدی برایش پیش آمده است. وقتی از او پرسیدم چه شده، به من گفت مرد همسایه که افغانی است او را مورد آزار قرار داده است.
    پس از اظهارات تکان دهنده این زن پلیس دختر 6 ساله را تحت بازجویی قرار داد. وی گفت؛ داشتم در خیابان بازی می کردم که «م.ر.» مرد همسایه به سراغم آمد و گفت، می خواهد برایم از مغازه پفک بخرد، من هم حرفش را باور کردم و همراهش رفتم، اما به جای اینکه به سمت مغازه برویم مرد همسایه مرا به خانه اش برد و به همراه پسر نوجوانش مورد آزار قرار دادند. بعد هم مرا تهدید کردند که اگر به کسی چیزی بگویم مرا خواهند کشت، اما به خانه آمدم و هر آنچه اتفاق افتاده بود برای مادرم تعریف کردم. بررسی های پلیسی نشان داد «م.ر.» که در فرحزاد زندگی می کند کارگر ساختمانی است و اهالی محل او را می شناسند. با آدرس به دست آمده از متهم پلیس موفق شد وی را بازداشت کند. مرد افغان در اظهارات اولیه خود آزار کودک 6 ساله را نپذیرفت و گفت؛ من نه این کودک را ربوده ام و نه مورد آزار قرار داده ام. اظهارات این مرد در حالی مطرح شد که پزشک معاینه کننده دختر 6 ساله طی نامه یی آزار این کودک را تایید کرده است.
    درنهایت بازپرس اصغرزاده- رئیس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران و مسوول رسیدگی به این پرونده- در اولین اقدام خود دختر بچه 6 ساله را به پزشکی قانونی معرفی کرد تا متخصصان او را مورد معاینه قرار دهند و سپس پرونده را برای رسیدگی قضایی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع کرد. بنابراین گزارش هم اکنون تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
    منبع1
    منبع2


    ---------- Post added at ۰۸:۲۵ ---------- Previous post was at ۰۸:۲۳ ----------

    تجاوز و قتل بی رحمانه زن میانسال ایرانی توسط دو مرد افغانی

    دو مرد افغان که متهم هستند در ساختمانی نیمه‌کاره به زنی میانسال تعرض کردند و وی را به قتل رساندند در انتظار حکم قضات دادگاه کیفری استان البرز هستند. متهمان این پرونده که در شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شدند هر کدام قتل را گردن دیگری انداختند و خود را بی‌گناه معرفی کردند. مردی آخرین روز آذر سال ۸۸ به پلیس کرج مراجعه کرد و خبر داد جنازه‌ای را یافته است.
    او گفت: «من در حال ساخت خانه‌ای هستم و امروز وقتی کارگرم برای حفر چاه زمین را کند جسد زنی را پیدا کرد.»ماموران وقتی به محل موردنظر رفتند جنازه عریان زنی میانسال را یافتند و آن را به پزشکی قانونی منتقل کردند. متخصصان این سازمان بعد از انجام آزمایش‌های لازم اعلام کردند زن ناشناس به دلیل فشار بر عناصر حیاتی گردن خفه شده است و حدود یک هفته از مرگ او می‌گذرد. پس از اعلام این نظریه پرونده‌ای جنایی گشوده شد و مرد صاحبخانه به عنوان اولین نفر تحت بازجویی قرار گرفت.
    او که مقتول را نمی‌شناخت و نمی‌دانست جسد چگونه در ملک او پنهان شده است به کارآگاهان گفت: «کارگری که جنازه را پیدا کرد همان روز مشغول به کار شده بود بنابراین مطمئن هستم او ارتباطی با این ماجرا ندارد اما قبل از وی مردی افغان به نام اسد برایم کار می‌کرد. او حدود یک هفته قبل از پیدا شدن جسد ناگهان سراغم آمد و گفت کار مهمی برایش پیش آمده است و باید همراه خانواده‌اش به افغانستان برگردد، من هم با او تسویه‌حساب کردم و از اسد فقط یک شماره تلفن همراه دارم.»ماموران بعد از شنیدن این اظهارات احتمال دادند اسد عامل جنایت باشد به همین دلیل ردیابی شماره موبایل او را در دستور کار خود قرار دادند ولی پیش از اینکه به نتیجه برسند زنی نزد آنها رفت و گفت خواهر ۴۲ساله‌اش به نام بنفشه مفقود شده است.
    او گفت: «بنفشه ۱۳ سال قبل از شوهرش جدا شد و از آن زمان همراه پسرش که حالا ۱۵ سال دارد در خانه‌ای در رباط‌کریم زندگی می‌کرد. او چند وقت قبل به خانه‌ام آمد و ما بر سر موضوعی با هم جروبحث کردیم. بنفشه به حالت قهر منزل مرا ترک کرد اما بعد از آن به خانه خودش هم نرفت و در تمام این مدت اثری از او پیدا نشده است.»زمان مفقود شدن بنفشه با زمان قتل زن ناشناس مطابقت داشت، از سویی خواهر بنفشه اطلاعاتی را ارایه داد که پلیس را مطمئن کرد جنازه مجهول‌الهویه متعلق به زن مطلقه است.
    خواهر او وقتی در پزشکی قانونی پیکر بی‌جان را رویت کرد هویت او را مورد تایید قرار داد. باز شدن گره اول پرونده کارآگاهان را به حل این معما امیدوار کرد و آنها چندی بعد توانستند اسد را با ردیابی موبایلش بازداشت و از جیب لباس او تلفن همراه بنفشه را پیدا کنند. اسد در بازجویی‌ها به قتل اقرار کرد و گفت: «من بنفشه را از قبل می‌شناختم. او روز حادثه به ساختمان محل کارم آمد و ۴۰۰‌هزار تومان پول خواست. به او گفتم چنین مبلغی را ندارم اما بنفشه تهدید کرد اگر خواسته‌اش را عملی نکنم با پلیس ۱۱۰ تماس می‌گیرد و ادعا می‌کند او را ربوده‌ام.
    من که ترسیده بودم با این زن درگیر شدم و در حالی‌که دستم را روی دهانش گذاشته بودم تا داد و فریاد نکند به وی تجاوز کردم بعد هم با روسری او را کشتم.»متهم به قتل ادامه داد: «یکی از دوستانم به نام نعیم هم در این قتل به من کمک کرد و موقعی که می‌خواستم بنفشه را بکشم او پاهای این زن را گرفت. بعد از قتل به جنازه تعرض کردم و بعد نعیم جسد را دفن کرد.»دومین متهم این پرونده نیز بعد از چند روز تحقیقات ویژه پلیسی به دام افتاد و سرانجام با تکمیل تحقیقات این متهمان در شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه رفتند.
    در جلسه دادگاه ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست صادره علیه دو جوان افغان را که ۲۲ و ۲۳ساله هستند قرائت کرد و سپس اولیای‌دم مقتول خواستار قصاص قاتل شدند. اسد وقتی به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت با رد اتهام قتل گفت: «نعیم آن زن را کشت و من در این ماجرا بی‌گناه هستم.»نعیم نیز هنگام دفاع از خود دوستش را به عنوان قاتل معرفی کرد و گفت: «آن روز اسد آن زن را به ساختمان آورد و به من گفت جلو در، نگهبانی بدهم. او به آن زن تجاوز کرد و بعد هم وی را کشت، من در قتل هیچ نقشی نداشتم.»بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای وارد شور شدند.


    منبع

    ---------- Post added at ۰۸:۲۶ ---------- Previous post was at ۰۸:۲۵ ----------

    اخبار جنایات افاغنه مهاجر (مهاجم) در ایران / افغان ها از جان مردم ایران چه میخواهند؟ - جمعه شانزدهم تیر 1391
    پایان سرقت‌های خشن زن افغانی در لباس خدمتکار - پنجشنبه نوزدهم دی 1392
    دومین قتل خشن توسط مرد افغانی در کرمان طی یک ماه گذشته - پنجشنبه یکم فروردین 1392
    اتباع بیگانه سلامت رفسنجان را تهدید می کنند/ افغانی ها را بیرون کنید - پنجشنبه یکم فروردین 1392
    مرد افغان: من زن جوان ایرانی را خفه کردم و پشیمان نیستم!!! - سه شنبه هشتم اسفند 1391
    پرونده افغانی هایی غیرمجازی که مرتکب جرم می شوند مختومه می شود! - شنبه پنجم اسفند 1391
    حضور افغانی ها در ۱۹ شهرستان استان کرمان ممنوع شد - شنبه پنجم اسفند 1391
    دستگیری 38 قاچاقچی افغانی در اراک + عکس - جمعه چهارم اسفند 1391
    بازداشت زورگیر افغانی که از ایرانی ها سرقت می کرد - جمعه چهارم اسفند 1391
    بیشترین جمعیت اتباع خارجی کشور در کدام استان هاست؟ / افغانی ها تهران را انتخاب می کنند - جمعه چهارم اسفند 1391
    قتل دختر جوان توسط کارگران افغانی - جمعه چهارم اسفند 1391
    تجاوز و قتل بی رحمانه زن میانسال ایرانی توسط دو مرد افغانی - دوشنبه نهم مرداد 1391
    اعترافات دو افغانی: مردان ایرانی را در باغ ها به درخت می بستیم و به زنانشان تجاوز می کردیم - دوشنبه نهم مرداد 1391
    اعدام دو افغانی در گیلان به اتهام تجاوز به زن ایرانی - دوشنبه نهم مرداد 1391
    اعتیاد نوجوانان و جوانان ایرانی با کراک افغانی - دوشنبه نهم مرداد 1391
    وجود 20 هزار افغانی در ساوه؛ بیماری و ناامنی را گسترش میدهد - دوشنبه نهم مرداد 1391
    ۲٫۵ میلیون نفر افغانی در ایران زندگی می‌کنند!!! - چهارشنبه بیست و یکم تیر 1391
    یزد 600 هزار نفری 100 هزار تبعه افغانی دارد ! - یکشنبه هجدهم تیر 1391
    تجاوز 25 افغان به یک دختر 16 ساله در یزد - یکشنبه هجدهم تیر 1391
    آتش زدن خانه‌های افغان‌ها در پی تجاوز گروهی و قتل دختر ۱۸ ساله‌ در یزد - یکشنبه هجدهم تیر 1391
    تجاوز و قتل فجيع دختر كرجي توسط يك افغاني در يزد - یکشنبه هجدهم تیر 1391
    قتل دختر 18 ساله بعد از تجاوز توسط مرد افغانی - یکشنبه هجدهم تیر 1391
    تیراندازی افغانی ها به مرزبانان و کشاورزان ایرانی - یکشنبه هجدهم تیر 1391
    زن افغان از شکنجه و تجاوز به دختر 9 ساله ایرانی فیلمبرداری می کرد - شنبه هفدهم تیر 1391
    طرد بیش از 200 هزار نفر مهاجمین افغان از سیستان و بلوچستان - جمعه شانزدهم تیر 1391
    فرمانده نیروی انتظامی گیلان خبر داد برخورد قاطع با افغان های مواد فروش - جمعه شانزدهم تیر 1391
    افغانی ها چهره شهر شیراز را زشت میکنند - جمعه شانزدهم تیر 1391
    نیروی انتظامی : 300 افغانی سارق در جیرفت دستگیر شدند - جمعه شانزدهم تیر 1391
    قدرت‌های بزرگ 3 میلیون افغانی را بر ما تحمیل کرده‌اند - جمعه شانزدهم تیر 1391
    تجاوز و قتل دختر 18 ساله ایرانی توسط مرد افغانی - جمعه شانزدهم تیر 1391
    با شكايت دختر جوان ایرانی از كارگر افغاني راز دو قتل دیگر فاش شد - جمعه شانزدهم تیر 1391
    ادعای مضحک افغان ها: هرات با اصفهان رقابت می کند، ایرانی ها از موزه ما دزدی می کنند! - جمعه شانزدهم تیر 1391
    دستگیری سارقان بی رحم افغان در مشهد- مهم - جمعه شانزدهم تیر 1391
    90 درصد از کودکان خیابانی کرمان افغانی هستند - جمعه شانزدهم تیر 1391
    انتقال بیماری های خطرناک مسری و واگیردار به ایران توسط افاغنه - جمعه شانزدهم تیر 1391
    تحقیر بی سابقه ایرانیان توسط افغانی ها - جمعه شانزدهم تیر 1391
    تصاحب یک میلیون و 600 هزار شغل توسط افغانی ها در ایران - جمعه شانزدهم تیر 1391
    وزیر کشور: خروج بيش از 4 ميليارد دلار ارز از ايران توسط افغانی ها - جمعه شانزدهم تیر 1391
    پیامدهای ازدواج دختران ایرانی با اتباع افغان - جمعه شانزدهم تیر 1391
    غلبه كامل جمعیت افغانی به جمعیت ایرانی در روستاهای اصفهان - جمعه شانزدهم تیر 1391
    ادامه جنجال تبليغاتي افغانستان عليه ايران: هموطن ما را كشتند - جمعه شانزدهم تیر 1391
    صرف یارانه 4 میلیارد دلاری برای اتباع خارجی (افاغنه) - جمعه شانزدهم تیر 1391
    باند سرقت متشکل از اتباع افغانی در کرمان متلاشی شد - جمعه شانزدهم تیر 1391
    دستگيري سه افغاني سارق کابل برق در محدوده کن - جمعه شانزدهم تیر 1391
    حکم اعدام برای ۳ افغانی به جرم تجاوز به ۵ زن ایرانی جلوی دیدگان همسرانشان - جمعه شانزدهم تیر 1391
    دستگیری زورگیر افغان در قم! - جمعه شانزدهم تیر 1391
    تجاوز ۳ افغانی به زن ایرانی جلوی چشم شوهرش! - جمعه شانزدهم تیر 1391
    ۵۰ روز تجاوز افغان ها به یک دختر بچه ایرانی - جمعه شانزدهم تیر 1391
    انتشار فيلم تجاوز 6 افغاني به دختر ايراني - جمعه شانزدهم تیر 1391
    تجاوز سه افغانی به یک زن هلندی در ساوه - جمعه شانزدهم تیر 1391

    ---------- Post added at ۰۸:۲۹ ---------- Previous post was at ۰۸:۲۶ ----------

    کد خبر: ۱۵۰۷۷
    تاریخ انتشار:
    ۲۰ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۴
    -
    10 August 2008
    کاميون حامل 211 تبعه افغان غيرمجاز صبح امروز در ورودي شهر شيراز توقيف شد.
    ساخت کفش با پارچه و گوني



    جهت مطالعه مجدد.
    HoPe آنلاین نیست.

  3. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #13 1394/05/11, 14:12
    محمد هاشم خان





    سردار محمد هاشم خان اولین صدراعظم افغانستان در زمان حکومت محمد ظاهرشاه بود. او عموی محمدظاهرشاه بود.محمد هاشم خان از سال ۱۳۱۲-۱۳۲۷ هجری شمسی به مدت ۱۷ سال در کرسی نخست وزیری ایفای وظیفه نمود. پس از قتل نادرشاه، ظاهر شاه پسر ۱۷ ساله او بر اریکه قدرت نشست. در آن زمان ظاهرشاه به دلیل کمی سن وعدم تجربه کافی در امور کشور و دولت، نمی‌توانست از عهده زمامداری برآید. لذا کاکاهایش هاشم خان شاه ولی خان شاه محمود خان او را در اداره کشور کمک و یاری می‌نمودند.هاشم خان شخصی با انضباط و مستبد بود او در دو جهت زیاد می‌کوشید حفظ سلطنت و حاکمیت دولت با لای مردم. از دموکراسی جنبش‌های روشنفکری و آزادی بیان سخت می‌ترسید و هرگز اجازه نشر مطبوعات آزاد را الی اخیر وظیقه‌اش نداد.او در آغاز توجه خود را به عرصه‌های روابط بین‌الملل، حفظ امنیت و نهاد اداری کشور معطوف داشت. جراید که در زمان زمام‌داری وی بنشر می‌رسید اصلاح و انیس بود که دولتی بود. در ولایت هرات گاه گاهی روزنامه بنام اتفاق اسلام و در مزارشریف بنام بیدار بنشر می‌رسید که صرف دولتی بود.از استبداد و به زندان انداختن او نه تنها مردم بلکه در خانواده سلطنتی اختلافات بوجود آمد. او در دوران حکومت خویش نمی‌خواست هیچ اثری از جنبش‌های روشنفکری دیده شود. او در نخستین روزهای حکومت خویش در برچیدن افراد روشن ضمیر دوره امانیه آغاز نمود. ژورنالستان مانند محی الدین انیس، مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه انیس نخستین جریده آزاد و مستقل افغانستان، عبدالحی داوی، مدیر مسئول روزنامه امان افغان و یکی از پیشتازان جنبش مشروطیت، عبدالرحمن لودین یکی دیگر از ژورنالستان کشور که از پیشتازان مشروطیت و یکی از همکاران روزنامه سراج الاخبار بود دستگیر وروانه زندان شدند.

    زندگینامه

    امیر محمد یعقوب خان در جنگ دوم افغان و انگلیس، جبهه جنگ را مانند دوست‌محمد خان رها و معاهده ننگین گندمک را امضأ نمود که نیمی از پاکستان امروزی متعلق به دولت انگلیس گردید. دولت انگلیس این شـاهِ تسلیـم شده را در ماه دسامبر سال ۱۸۷۹ میـلادی به هنــدوستان تبعید نمود و متعاقباً سـردار یحیـی خان (پسر ســردار سلطان محمد خان طلایی) پسر امیر محمد یعقوب خان را از کابل به دیره دونِ هند فرستاد.
    خانواده سردار یحیی خان مدت بیست و سه سال در دیره دون اقامت داشتند و به دلیل عدم شغل پر درآمد، نبودن سرمایه و فقـدان تخصص کار، با پولی که دولت انگلیس به عنوان جیره به آنان می‌پرداخت، زندگی می‌کردند.یحیی خان دو پسر داشت به نام‌های سردار محمد یوسف خان و سردار محمد آصف خان. سردار محمد یوسف خان با سه زن ازدواج نمود. زن اولش یک دختر (محبوب سلطان، یک تن از خانم‌های امیر حبیب الله خان) و سه پسر به دنیا آورد. محمد نادرخان، شاه محمود و شاولی. از جمله نادر خان در ۲۱ حمل ۱۳۶۲هـ. ش.، ۱۸۸۳ میلادی در شهر دیره دونِ هند به دنیا آمد.محمد نادرخان با برادرانش محمد عزیزخان، محمد هاشم خان، شاه ولی خان، شاه محمود خان، محمـد علی خان، همچنین عموزادگانش در هندوستان به تحصیلات خصوصی پرداخته تا حدودی زبانِ اردو و انگلیسی را فرا گرفتند.اینان از کودکی با فرهنگ هند و انگلیس آشنائی پیدانمودند. این فرهنگ در وجود شان تاثیرات خود را بجا گذاشته بود. سرانجام این خانواده در سال ۱۹۰۱ میلادی با اجازه امیر عبدالرحمن خان از تبعیدگاهِ دیـره دونِ هنـد به کابل برگشتند که در این زمان نادرخان هـجده سال بیشتر نداشت.او و خانواده او مورد احترام امیر قرار گرفت. در هفته‌های آغازین برگشت که در باغ علیمردان به سر می‌بردند، چند بار نزد امیر باریاب شدند. طی همین دیدارها بود که دو پسر و نواسه بزرگ یحیی خان در دل امیر جای ویژه یافتند. این خانواده پس از چندی به خانواده مصاحبان و یا مصاحبان خاص نیز شهرت یافتند. در چنین دید و بازدیدهایی پسران سردار یحیی، سردار محمد آصف خان و سردار محمد یوسف خان وقتاً فوقتاً نزد حبیب الله خان می‌رفتند که بدین ترتیب علایق با خانواده امیر پیدا نمودند.پس از مرگ امیر عبدالرحمن خان، امیر حبیب الله پادشاه گردید. رفتن سردار محمد یوسف و سردار محمد آصف، نزد سردار حبیب الله خان باعث آن شد که امیر با دختر سردار یوسف ازدواج نماید. ازدواج امیر حبیب الله خان با محبوب السلطان، خواهر محمد نادر خان که تحصیل یافته، خوش صحبت و خوش مشرب هم بود، زمینه‌های بیشتر نفوذ خانواده سردار یحیی خان و از جمله محمد نادر خان را در دربار فراهم نمود.نادر خان در سال ۱۲۸۲. ش. اولآ با کرنیل اردلیان حضور شد. با امیر به هند سفر نمود. قوماندان گارد شد و به رتبه جنرالی رسید. در شورش منگل ۱۲۹۰ در حالی که ۲۵ سال داشت، موفق شد شورشیان را از راه مذاکره و مفاهمه به تسلیمی وا دارد. پس از آن نائب سالار شد. لقب سردار اعلی را به دست آورد و مکتبی برای ملک زادگان سمت جنوبی تاسیس نمود. در آنزمان بجز از پسران خوانین دیگر کس حاضر نشد که بمکتب رود.
    پس از قتل امیر حبیب الله خان (۱۹۱۹)، محمد نادر خان و برادرانش مدت کوتاهی زندانی شدند. در شب قتل امیر، محمد نادر خان نیز در کنار خیمه او بود. به روایت میرغلام محمد غبار پیش از قتل امیر، طی دیداری توافق میان امان الله خان و نادر خان حاصل شده بود. زیرا روزی امیر حبیب الله خان بر نادر خان قهر شده و امر کرده که ریسمان یک پیسه گی خریده در پاهایش انداخته مثل سگ او را کش کنید.همین علت بود که در دل کینه جسته در قتل آن اقدام نمود. در مراحل اول حکومت امان اله خان این خانواده خدماتی را انجام دادند که واقعاً قابل تحسین بود. سردار محمد هاشم خان از طرف کسانی که از حقیقت قتل امیر، توافق امان الله خان و محمد نادرخان آگاهی نداشتند، به گونه اهانت آمیز از هرات به کابل فرستاده شده بود. و آنها را بر یابوی پالانی (اسپ بارکش) سوار کردند و از طریق غور و هزاره جات به سوی کابل حرکت دادند.پس از مدت از حبس رها گردیدند واز قضایا واقف شدند. پس از استقلال افغانستان، محمد نادر خان و برادارنش، حایز مقامهای بلند گردیدند. نادر خان به حیث وزیر حربیه و برادرش سردار محمد هاشم، سفیر در روسیه بود. شاه محمود و شاه ولی با دو خواهر شاه نیز ازدواج کردند. اما امان الله خان مانع ازدواج خواهرش با سردار محمد هاشم خان شد. از این رو هاشم خان تا زنده بود کینه او را بر دل داشت.اصلاحات سریع شاه امان اله باعث کینه توزی انگلیس‌ها گردید آنها مردم را علیه امان اله برخیستاندند. خانواده آل یحیی نیز از امان اله خان آرام آرام دور شدند. هاشم خان خان این مرد تشنه قدرت با امان اله در خفا دشمنی ورزیده و روابط خود را با انگلیس‌ها نزدیک تر ساخته و در خنثی نمودن بسیاری عملیات علیه انگلیسها شرکت ورزیدند.هاشم خان و نادر خان در مراحل اخری پادشاهی امان اله خان خود فتنه را در جنوبی براه انداختن و رازهای محرمانه غلط بدسترس امان اله خان می گذاشتن. شاه امان اله در اواخر از قضیه باخبر شده این خانواده را به خارج از افغانستان فرستاد.محمد نادرشاه در اوائل برج قوس ۱۳۰۲ از عهده وزارت حربیه مستعفی گردیدند. در ۳۰ نومبر ۱۹۲۶ ع. استعفای قطعی خویش را (از سفارت افغانستان در فرانسه) اظهار داشته به معالجه پرداختند. در این جریان جنگ‌های داخلی شروع شده و شاه امان اله وطن را ترک کرد. نادر خان از فرانسه به پشاور آمد و بعداً به همکاری برادران خود و مردم پکتیا به کابل حمله نمود و حبیب‌الله کلکانی را ازبین برد.سپس ۴ سال پادشاهی نمود. در ۱۷ عقرب سال ۱۳۱۲ توسط یک نفر شاگرد مدرسه بنام عبدالخالق بقتل رسید. ظاهرشاه که هنوز خیلی جوان بود ضرورت آن بود تا در امورات دولت کاکاهایش کمک کند همین بود که هاشم خان تقریباً قدرت اول کشور را در دست داشت. و سپس ۱۷ سال وظیفه نخست وزیری را پیش برد. پس از جنگ دوم جهانی اعلامیه منشور سازمان ملل در مورد حقوق بشر به کشورها عضو اعلان گردید.چون ظاهر خان پادشاه‌ی مترقی بود. و همچنین در وجود خود نیروی اداره کشور را یافته بود بناعاً هاشم خان را از عهده نخست وزیری برطرف نموده عوض آن شاه محمود خان را به صفت نخست وزیر انتخاب نمود. شاه محمود خان شخص نرم مجاز و مترقی بود که در آزادی مطبوعات کوشش‌های نمود.هاشم خان خود فرزند نداشت پس از برطرفی خویش دو برادرزاده خود را هرریک محمد داود خان و نعیم خان غرض بقا سلطنت تربیه نمود. این دو پسران سردار محمد عزیز خان کاکا ظاهر خان بودند. داودخان در ۲۶ سرطان سال ۱۳۵۲ پس از کودتا نظامی قدرت را از ظاهر خان گرفت. بلاخره سردار هاشم خان در ۲۶/۱۰/۱۹۵۳ وفات یافته در شهر کابل دفن گردید.
    محمد هاشم

    تصویر جوانی سردار محمد هاشم خان
    اولین صدراعظم (نخست‌وزیر) افغانستان

    مشغول به کار
    تاریخ انتصاب
    از ۱۴ نوامبر ۱۹۲۹ تا مه ۱۹۴۶

    رئیس‌جمهور محمدظاهرشاه

    پس از Shir Giyan
    پیش از شاه محمود خان

    سفیر افغانستان در اتحاد جماهیر شوروی

    اطلاعات شخصی
    تولد سردار محمد هاشم خان
    ۱۳۱۴ خورشیدی
    ۱۸۸۶
    دیره دون، هند

    مرگ کابل، افغانستان

    ملیت افغانستان

    حزب سیاسی مستقل
    محل اقامت ۲۶ اکتبر ۱۹۵۳
    پیشه ، سیاستمدار
    دین اسلام

    کنیه(ها) سردار محمد هاشم خان


    ---------- Post added at ۱۳:۱۲ ---------- Previous post was at ۱۳:۰۴ ----------

    محمداعظم‌خان




    http://www.8pic.ir/images/t28mrp7l08sbw67jr2bv.jpg




    زادروز ۱۲۸۳ خورشیدی
    شهر بستک، ایران

    درگذشت ۱۳۴۶ خورشیدی (۶۳ سالگی)
    بستک، ایران

    آرامگاه شهرستان بستک

    پیشه فرمانروای جهانگیریه وبستک
    وبگاه
    بستک

    محمد اعظم خان بنی عباسیان آخرین خان متنفذ بستک بوده. نام کامل وی: محمد اعظم بنی عباسیان فرزند محمد رضا خان (سطوت الممالک) فرزند محمد تقی خان (صولت الملک) بن مصطفی خان بن احمد خان بن محمد رفیع خان بن هادی خان بن شیخ محمد خان بزرگ بن مولانا شیخ عبدالقادر، مولانا شیخ حسن بستکی، مولانا شیخ محمد کبیر، مولانا شیخ ناصر الدین، مولانا شیخ محمد، مولانا شیخ جابر، مولانا شیخ اسماعیل رابع، مولانا شیخ عبدالغنی، مولانا شیخ اسماعیل ثالث، مولانا شیخ عبدالرحیم عفیف الدین، مولانا شیخ عبدالسلام خنجی، مولانا شیخ عباس، مولانا شیخ اسماعیل ثانی، مولانا حمزه، احمد، محمد، هارون، مهدی، مرشد، محمود، احمد، علی، مبارک، عبدالسلام، سعید، عبدالغنی، طلحه، احمد، اسماعیل، سلیمان، محمد علی، عبدالله (حَبر الأُمَة) ابن سیدنا عباس بن عبدالمطلب القرشی بن هاشم بن عبد مناف.
    محتویات
    [نهفتن]
    • ۱ پایان حکم خوانین بستک
    • ۲ کتاب تاریخ جهانگیریه
    • ۳ محمد اعظم خان و جزیره کیش
    • ۴ زندگی
    • ۵ منابع
    • ۶ جستارهای وابسته
    پایان حکم خوانین بستک
    حکومتی ۲۰۰ ساله بنی عباسیان بستک در عهد ایشان به پایان رسید. او شخصی باگذشت ودور اندیش ومهمان نواز بود. پس از فوت پدرش از طرف دولت بسمت بخشدار در بخش‌های مختلف لارستان از جمله بخش بستک خدمت نموده، وی با تمام شیوخ وحکام جنوبی وشمالی خلیج فارس آشنایی داشته‌است ورفت آمد بین ایشان وشیوخ این مناطق بر قرار بوده‌است.
    کتاب تاریخ جهانگیریه
    ایشان از تاریخ قرن اخیر لارستان وبنادر وجزایر خلیج فارس و وقایع آن اطلاع ذی قیمت داشته‌است که ثمره آن تألیف کتاب تاریخ جهانگیریه وبنی عباسیان بستک است. محمد اعظم خان با ادبیات عربی وفارسی آشنایی کامل داشته‌است ویاد داشته‌های متفرقه در موضوعات مختلف تهیه کرده بوده‌است.
    محمد اعظم خان و جزیره کیش
    او جزیره کیش را بنمایندگی از طرف سایر اقوام وخویشانش که در مالکیت آن سهیم وشریک بودند بدولت واگذار نمود واسنادش را امضاء کرد. در سال ۱۳۴۲ هجری قمری محمد رضا خان بنی عباسی (سطوت الممالک) با عده‌ای سوار از طرف بند گری (صحرای باغ) و پشور و بخرد به بیدشهر رفته، جون مرحوم رضا قلیخان (هژبر الدیوان) ضابط درآب شور بود چند روز توقف کرد تا رضا قلیخان از آب شور به بیدشهر برگشت، بنی عباسیان باتفاق رضا قلیخان بیدشهری از طریق جویم به شیراز رفته پس از چندی توقف در شیراز ضمن دریافت حکم حکومتی صحرای باغ کهورستان، روئیدرات، جزیره قیس (کیش) در خلیج فارس طبق قباله رسمی وفرمان ناصر الدین شاه که به مرحوم علیمحمد خان قوام الملک انتقال یافته بود از میرزا ابرهیم خان قوام الملک فعلی خریداری نموده وبه حوزه حکمرانی خود برگشته‌است. از این تاریخ جزیره کیش تحت نفود وحکم بنی عباسیان بوده تا اینکه محمد اعظم خان حاکم وقت دوباره آن را به دولت واگذار نموده‌است.
    زندگی
    محمد اعظم خان در سال ۱۲۸۳ خورشیدی در بستک زاده شد است، وی در سالهای اخیر عمر که باز نشسته بود به مطالعه پرداخته وسر انجام در تابستان سال ۱۳۴۶ خورسیدی برابر با ۲۲ ربیع الثانی ۱۳۸۷ هجری قمری در عمر ۶۳ سالگی این دار فانی را بدرود گفته‌است. از ایشان سه فرزند ذکور به جای مانده‌است بنامهای: محمد رضاخان، محمد اکرم خان، و محمد افضل خان. با وفات ایشان دوره حکم خوانین از منطقه بر چیده شد.
    منابع
    • ویکی‌پدیای عربی
    • بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی.
    • محمدیان، کوخردی، محمد، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
    • العباسی، مصطفی محمد زمان، «نادر البیان فی ذکر انساب بنی عباسیان» چاپ قطر: ۱۹۷۷ میلادی (به عربی).
    • العصیمی، محمد بن دخیل، «عرب فارس»، چاپ اول، دمام (عربستان سعودی): انتشاراتی الشاطیء الحدیثة، ۱۴۱۸ هجری قمری به (عربی).
    • مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی.
    • بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.


    F598 آنلاین نیست.

  4. 23,793 امتیاز ، سطح 47
    25% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 757
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1395/01/15
    محل سکونت
    بهشت جهنمی
    نوشته ها
    780
    امتیاز
    23,793
    سطح
    47
    تشکر
    1,506
    تشکر شده 2,351 بار در 647 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #14 1394/05/11, 14:21
    بدبختی خودمون تو ایران کمه.

    اینا هم اینجا رو کثافت خونه کردن.
    HoPe آنلاین نیست.

  5. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #15 1394/05/11, 15:08
    نورمحمد ترکی




    http://www.8pic.ir/images/1qsduwlzf3wua0wtjy9r.jpg




    سومین رئیس‌جمهور افغانستان
    مشغول به کار
    از آوریل ۱۹۷۸ – ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۹
    معاون رئیس‌جمهور حفیظ‌الله امین
    پس از عبدالقادر
    پیش از حفیظ‌الله امین
    رئیس شورای وزرا
    (نخست‌وزیر)
    مشغول به کار
    ۱ مه ۱۹۷۸ – ۲۷ مارس ۱۹۷۹
    پس از محمدموسی شفیق
    پیش از حفیظ‌الله امین
    بیر کل کمیته مرکزی
    حزب دموکراتیک خلق افغانستان
    مشغول به کار
    ۱ ژانویه ۱۹۶۵ – ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۹
    پس از ایجاد پست
    پیش از حفیظ‌الله امین
    اطلاعات شخصی
    تولد نور محمد ترکی
    ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۱۷
    ولایت غرنی، امارت افغانستان

    مرگ ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۹ میلادی (۶۲ سال)
    کابل

    ملیت افغانستان

    حزب سیاسی حزب دمکراتیک خلق افغانستان

    همسر نور ببی ترکی
    پیشه ، سیاستمدار
    دین بی‌خدایی

    والدین: نظر محمد ترکی

    نورمحمد تَرَکی (زاده ۱۵ ژوئیه ۱۹۱۷ - درگذشته ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۹) سیاست‌مدار افغان و از رهبران حزب دمکراتیک خلق افغانستان بود که پس از سرنگونی حکومت محمد داوود خان به ریاست‌جمهوری این کشور نایل گردید.وی در سال ۱۹۷۹ توسط طرفداران حفیظ اله امین در ارگ ریاست جمهوری به وسیلهٔ بالش (متکا) خفه شد و بعد از مرگش قدرت به حفیظ‌الله امیننخست‌وزیر وقت افغانستان منتقل شد.

    زندگینامه

    نورمحمد ترکی فرزند نظر محمد ترکی در ۱۵ ژوئیه ۱۹۱۷ از قبیله پشتون در قریه سرخ ولسوالی ناوه ولایت غزنی متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در غزنی به پایان رساند. تا سال ۱۹۳۲ در یک شرکت هندی کار می‌کرد و به وسیله این شرکت به هندوستان رفته تحصیلات خود را تا کلاس ۱۲ به پایان رسانید.نور محمد در جوانی احساسات وطن دوستی و مبارزه را علیه رژیم هاشم خان که صدراعظم وقت در افغانستان بود اغاز نمود.بدلیل روابط قومی، توسط شریف تره کی حکمران زابل، بحیث کاتب جزای ولسوالی شینکی همین ولایت اعزام گردید. پیشنهاد تقررش به وزارت داخله فرستاده شد. وزیر داخله وقت یعنی داودخان آنرا رد کرد. آن هم به این دلیل که وی در هند تحصیل نموده بود و هند در آن زمان تحت استعمار انگلیسقرارداشت.اما بعدها تره کی توانست بواسطه «بینوا» عضو وپیشن زلمیان، در ریاست مستقل مطبوعات مقرر گردیده و تا معاونت ریاست آژانس باختر ارتقا یابد. بعداً بحیث اتشه (وابستهٔ) مطبوعاتی سفارت افغانستان در واشنگتن عازم ایالات متحده گردید.او در سال ۱۳۲۶ یکی از مشمولین ویش زلمیان یعنی جوانان بیدار بود. در جلسه ویش زلمیان اشخاص ذیل برای اولین بار در یک حزب سیاسی جمع گردیدند. عبدالروف بینوا، گل پاچا الفت، فیض محمد خان انگار، نورمحمد ترکی، غلام حسین صافی، محمد رسول خان پشتون، عبدلشکور رشاد، عبدالهادی توخی، محمدانور خان اچکزایی، قاضی بهرام خان، غلام جیلانی، قاضی عبدلصمدف، اقا محمد کرزی،موسی شفیق، غلام محمد پوپل و باقی ۱۶ نفر دیگر بودند و نشریه این حزب را انگار می‌نامیدند.در سال ۱۳۴۳ اولین کنگره حزب با شرکت ۲۷ نفر از اعضا تاسیس شد و بلاثر رائ آرا تمام اعضا، نور محمد ترکی به صفت منشی عمومی جمعت دیموکراتیک خلق افغانستان تعین گردید. در ۱۴ ثور سال۱۳۴۶ این حزب، پس از انشعاب به دو جناح خلق و پرچم تقسیم شد. در سال ۱۳۵۷ به صفت رئیس شورای انقلابی منصوب شد.
    منابع
    مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «نور محمد ترکی»، ویکی‌پدیای پشتو، دانشنامهٔ آزاد.
    • فغانستان در مسیر تاریخ نوشته میر غلام محمد غبار جلد دوم صفحات ۲۳۷ الی ۲۶۸ احزاب سیاسی
    • زندگی نوین چاپ سال ۱۳۵۷ مولف نظر زاده نام مستعار ترکی




    ---------- Post added at ۱۳:۳۶ ---------- Previous post was at ۱۳:۲۵ ----------

    محمد نجیب‌الله





    http://www.8pic.ir/images/1e4co5oeg7e3ozuv9e2y.jpg




    دکتر نجیب
    هفتمین رئیس‌جمهور افغانستان

    مشغول به کار
    ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۷ – ۱۶ آوریل ۱۹۹۲
    پس از حاجی‌محمد چمکنی

    پیش از عبدالرحیم هاتف

    رئیس خدمات امنیت دولتی (خاد)

    مشغول به کار
    ۱۱ ژانویه ۱۹۸۰ – مه ۱۹۸۶
    سفیر افغانستان در ایران
    مشغول به کار
    تاریخ انتصاب
    ژوئیه ۱۹۷۸
    اطلاعات شخصی
    تولد محمدنجیب‌الله احمدزیدکتر نجیب
    ۶ اوت ۱۹۴۷
    کابل،

    مرگ ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۶ میلادی (۴۹ سال)
    کابل

    ملیت افغانستان

    حزب سیاسی حزب وطن افغانستان
    دموکراتیک خلق

    همسر فتانه نجیب

    فرزندان سه دختر
    آلما ماتر
    دانشگاه کابل

    پیشه ، سیاستمدار
    دین اسلام سنی

    محمدنجیب‌الله احمدزی معروف به دکتر نجیب‌الله (۶ اوت ۱۹۴۷ – ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۶) هفتمین رئیس جمهور افغانستان و آخرین رئیس جمهورجمهوری دموکراتیک افغانستان بود. او همچنین به عنوان دومین رئیس جمهور جمهوری افغانستان شناخته میشود.
    محتویات

    • ۱ زندگینامه
    • ۲ سالهای اولیه
    • ۳ گرایش سیاسی
    • ۴ سفارت
    • ۵ ریاست خاد
    • ۶ ریاست جمهوری
    • ۷ اصلاحات
    • ۸ تحویل قدرت
    • ۹ قتل
    o ۹.۱ محکومیت‌های بین‌المللی
    • ۱۰ پانویس
    • ۱۱ منابع

    زندگینامه

    نجیب‌الله در ۲۸ سالگی در سال ۱۹۷۵ با درجه دکترا از دانشگاه کابل در رشته طبابت فارغ التحصیل شد و فعالیت‌های سیاسی خویش را در سال ۱۹۶۵ با ملحق شدن به دسته پرچم از حزب دموکراتیک خلق افغانستان آغاز کرد. او در ژانویه ۱۹۸۰ به رهبری خدمات اطلاعات دولتی رسید و تا مه ۱۹۸۶ در همین پست ماند در سال ۱۹۸۶ به ریاست جمهوری برگزیده شد و قانون اساسی جدیدی اتخاذ نمود.دکتر نجیب‌الله در زمان خدمت خود به عنوان رئیس جمهور به یکی شدن افغان‌ها و واحد بودن تأکید داشت و دسته‌های خلق و پرچم را از جناح دموکراتیک خلق در سال ۱۹۹۰ منحل و به جناح وطن دموکراتیک تغییر داد.نجیب‌الله جزو اولین افرادی بود که توسط طالبان کشته شد. او و برادرش پس از ورود طالبان به کابل از مرکز سازمان ملل در کابل گرفته و در ملاء عام به دار آویخته شدند. این کار طالبان «عملی کاملاً وحشیانه، قبیح و مخالف دین اسلام» از سوی جامعه مسلمانان یاد شد و بسیاری از کشورهای مسلمان این عمل را محکوم کردند. بعد از اعدام، این عمل توسط طالبان نیز عملی ضد اسلامی و مخالف اسلام تلقی شد.
    نجیب‌الله از سوی عدهٔ زیادی از مردم افغانستان به خاطر در پیش گرفتن سیاست‌های آشتی ملی، پیش‌بینی جنگ‌های داخلی مجاهدین و حس میهن‌پرستی‌اش ستوده می‌شود و از او با نام‌های «شهید نجیب‌الله» و «دکتر نجیب» یاد می‌کنند.

    سالهای اولیه

    نجیب‌الله در اوت ۱۹۴۷ در طایفه‌ی احمدزی، تباری از قوم پشتون غلجائی در شهر کابل به دنیا آمد. دهکده‌ای که نیاکان او متعلق به آن بودند در بین شهرهای گردیز در ولایت پکتیا و «سید کَرَم» قرار داشت. او در لیسه حبیبیه تحصیل کرد و از دانشگاه کابل با درجه دکترا در طبابت در سال ۱۹۷۵فارغ‌التحصیل شد.
    گرایش سیاسی
    نجیب‌الله از اعضای جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود.
    سفارت
    پس از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ خورشیدی در سازمانهای حزبی مشغول کار شد، در ماه ژوئیه ۱۹۷۸ به عنوان سفیر به تهران اعزام گردید و پس از مدتی از خدمت مرخص و به کابل احضار شد.
    ریاست خاد
    وی مدتی بعد به مسکو رفت و همراه با قوای شوروی در دسامبر سال ۱۹۷۹ به کابل بازگشت و به‌عنوان رئیس دستگاه استخباراتی (اطلاعاتی) دولت، به نام خدمات امنیت دولتی تعیین شد.
    ریاست جمهوری
    محمد نجیب الله در سال ۱۹۸۶ رئیس جمهور حکومت افغانستان شد و جانشین ببرک کارمل گردید.
    اصلاحات
    او به تدریج از اصول اصلی و خطوط مرامی حزب صرف نظر کرد و در قانون اساسی، در اساسنامه و مرامنامهٔ حزب تعدیلاتی بوجود آورد. نام حزب دموکراتیک خلق را به حزب وطن تبدیل کرد و به برنامه‌های سازمان ملل در مورد کناره‌گیری از قدرت، تشکیل حکومت موقت و انتخابات آزاد موافقت نمود.

    تحویل قدرت

    محمد نجیب‌الله، در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، پذیرفت که قدرت را به شورای حکومتی مجاهدین تحویل دهد. با کنار رفتن نجیب‌الله و تسلط مجاهدین در کابل، جنگهای داخلی این کشور آغاز شد. جنگ‌هایی که تا ویرانی بخش عمده‌ای از شهر کابل، پایتخت کشور ادامه داشت.

    قتل

    زمانی که طالبان وارد شهر کابل شدند، احمدشاه مسعود دو بار به دکتر نجیب‌الله پیشنهاد ترک کشور را داده بود. او هر دو بار پیشنهاد را با این اندیشه که طالبان از جان او خواهند گذشت،[نیازمند منبع]رد کرد. ژنرال اسحاق توخی، دستیار دکتر نجیب‌الله که یک روز پیش از مرگ نجیب‌الله همراهش بود، بیان کرد: هنگامی که سه نفر به نزد او (اسحاق توخی) و دکتر نجیب‌الله برای ترک کابل آمدند، آن‌ها این پیشنهاد را رد کردند که اشتباهی بزرگ بود. دکتر نجیب‌الله در صبحگاه نخستین روز ورود طالبان به کابل در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶ از مرکز سازمان ملل در کابل بازداشت گردید و به‌همراه برادرش شاهپور احمدزی شکنجه و کشته شد. طالبان اجساد آن‌ها در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان آویزان کرده و به تمسخر انداختند. اجساد دکتر محمد نجیب‌الله و برادرش توسط مردمان قبیله‌ای از تیرهای چراغ برق پایین شد و به شهر گردیز در ولایت پکتیا انتقال داده شد.

    محکومیت‌های بین‌المللی

    بعد از کشته‌شدن دکتر نجیب‌الله، محکومیت‌های بین‌المللی گسترده‌ای طرف بسیاری از کشورها خصوصاً جهان اسلام به طالبان وارد شد. هند یکی از متحدین نزدیک دولت دکتر نجیب‌الله، اعدام او را کاملاً محکوم کرد و به صورت بسیار گسترده شروع به حمایت از احمد شاه مسعود و ائتلاف شمال برای جلوگیری از ترقی طالبان نمود. عده زیادی از افغانها، دکتر نجیب الله را به خاطر در پیش گرفتن سیاست آشتی ملی و پیشبینی جنگهای داخلی مجاهدین می‌ستایند.

    ---------- Post added at ۱۳:۴۵ ---------- Previous post was at ۱۳:۳۶ ----------

    ببرک کارمل




    بَبرَک کارمِل
    بَبرَک کارمِل
    پنجمین رئیس‌جمهور افغانستان
    مشغول به کار
    ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ – ۲۴ نوامبر ۱۹۸۶
    پس از حفیظ الله امین
    پیش از حاجی‌محمد چمکنی (موقت)
    نخست‌وزیر افغانستان
    مشغول به کار
    ۱۹۶۵ – ۱۹۷۳
    نماینده پارلمان افغانستان
    اطلاعات شخصی
    تولد ۶ ژانویهٔ ۱۹۲۹
    دهکدهٔ کمری، شرق کابل

    مرگ ۳ دسامبر ۱۹۹۶ میلادی (۶۷ سال)
    مسکو، روسیه

    ملیت افغانستان

    حزب سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان

    پیشه ، سیاستمدار
    دین اسلام سنی

    بَبرَک کارمِل(به انگلیسی: Babrak Karmal) یک سیاسمت مدار افغان بود وی ریاست جمهوری افغانستان را در دهه ۱۹۸۰ میلادی بر عهده داشت.
    محتویات

    • ۱ نوجوانی
    • ۲ پیشینه سیاسی
    • ۳ منابع این مقاله
    • ۴ پیوند به بیرون
    نوجوانی
    او در تاریخ ۶ ژانویه سال ۱۹۲۹ در دهکدهٔ کمری واقع در شرق کابل زاده شد و در تاریخ ۳ دسامبر سال ۱۹۹۶ در شهر مسکو درگذشت. او سیاست‌مداری افغان بود که از سال ۱۹۷۹ تا سال ۱۹۸۶ در دوران مداخلهٔ شوروی سومین رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک افغانستان بود. پیش از ازینکه رییس دولت شود، یکی از مبارزین بزرگ چپ و انقلابی بیمانند در صحنه سیاسی افغانشتان بود. کارمل در سال ۱۹۴۷ پس از فراغت از دبیرستان آلمانی‌زبان امانی شهر کابل در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه کابل به تحصیل پرداخت. در اینجا او برای بار اول با فعالین سیاسی مارکسیست آشنا می‌گردد. کارمل بزودی رهبر جنبش دمکراتیک دانشجویان ویش زلمیان (جوانان بیدار) گردید.

    پیشینه سیاسی

    کارمل در اواسط دههٔ ۱۹۵۰ به دلیل فعالیتهای ضد رژیم زندانی شد. در سال ۱۹۵۶ از حبس رها شد و به عنوان کارمند در وزارت برنامه و بودجه منصوب گردید. کارمل درسال ۱۹۵۷ با نام مستعار مرید یک پلاتفرم کمونیستی تأسیس کرد. در تاریخ ۱ ژانویه سال ۱۹۶۵ همراه با ۲۹ نفر رفقایش ونورمحمد تره‌کی از نویسندگان و اعضاء این سازمان، حزب دموکراتیک خلق افغانستان را بنیانگذاری کرد. در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۶۸ هربار برای چهار سال به عنوان نماینده در پارلمان افغانستان انتخاب گردید.درسال ۱۹۶۷ حزب دموکراتیک خلق افغانستان به دو فراکسیون خلق و پرچم منشعب گردید. کارمل رهبر فراکسیون معتدل پرچم شد. علی‌رغم مخالفت کارمل، حزب در سال ۱۹۷۷ دوباره متحد گردید. پس از کودتای ۲۷ آوریل سال ۱۹۷۸ حزب دموکراتیک خلق افغانستان نقش حزب حکومتی را به عهده گرفت. کارمل به عنوان معاون نخست وزیر تعین گردید. پس از آنکه فراکسیون خلق چرخ مبارزات درون حزبی برای کسب قدرت را به نفع خود برگرداند، اعضای پرچم در ماه ژوئیه سال ۱۹۷۸ از وظایف شان در دستگاه حکومت کشور سبکدوش شدند. کارمل به عنوان سفیر به پراگ اعزام شد. در ماهاوت سال ۱۹۷۸ همراه با ۵ نفر دیگر از اعضاء پرچم به اتهام خیانت ملی از حزب دموکراتیک خلق افغانستان اخراج و به کشور فراخوانده شد. او با این دستور مخالفت کرد.

    پرچم رسمی افغانستان در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷میلادی.

    نشان رسمی افغانستان سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ میلادی.
    حزب دموکراتیک خلق افغانستان تلاش نمود افغانستان را بر بنیاد اندیشه‌های سوسیالیستی، نوین سازد اما نتوانست ثبات را در افغانستان تأمین کند. در جریان مداخلهٔ ارتش سرخ به افغانستان اتحاد شوروی کارمل را فراخواند و در تاریخ ۲۷ دسامبر سال ۱۹۷۹ پس از کشته شدن حفیظ‌الله امین به عنوان رئیس جمهور منصوب گردید. مشخصهٔ عمدههٔ دورهٔ حکومت کارمل جنگ با شورشگران مجاهدین است.پس از آنکه میخائیل گورباچف منشی عمومی کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی گردید، اتحاد شوروی سیاست خود را در مورد افغانستان تغییر داد. بدلیل تلفات بی شمار در جریان اشغال، شورویها برای خروج قوای خود آماده می‌شدند. برای توافق با رهبران مجاهدین، کارمل که تحت فشارهای سیاسی قرار داشت، مانع تلقی می‌گردید.در تاریخ ۴ مه ۱۹۸۶ کارمل از مقام منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دمکراتیک خلق افغانستان سبکدوش و محمد نجیب‌الله جانشین او گردید و بعداًْ در تاریخ۲۱ نوامبر ۱۹۸۶ به‌وسیلهٔ نجیب‌الله از مقامش به عنوان رئیس جمهور برکنار شد. کارمل به مسکو می‌رود. در اواسط سال ۱۹۹۱ دوباره به افغانستان بر می‌گردد. سهم او در سقوط دکتر نجیب‌الله در تاریخ ۱۵ آوریل ۱۹۹۲ روشن نیست.کارمل برای مدتی تحت حمایت ژنرال دوستم در شهر مزار شریف به سر می‌برد، اما دوباره به مسکو بر می‌گردد. در تاریخ سوم دسامبر سال ۱۹۹۶ در آنجا به علت مریضی جگر وفات کرد.

    ---------- Post added at ۱۴:۰۸ ---------- Previous post was at ۱۳:۴۵ ----------

    برهان‌الدین ربانی




    http://www.8pic.ir/images/b4fcklboux3w2mvq0z7b.jpg




    دهمین رئیس‌جمهور افغانستان
    (دولت اسلامی)
    مشغول به کار
    ۱ تیر ۱۳۷۱ – ۵ مهر ۱۳۷۵
    نخست وزیر گلبدین حکمتیار
    پس از صبغت‌الله مجددی
    پیش از حامد کرزی
    نماینده مجلس نمایندگان افغانستان
    از ولایت بدخشان
    رهبر جبهه ملی افغانستان
    اطلاعات شخصی
    تولد ولایت بدخشان افغانستان
    ۱۹۴۰
    ۲۹ سنبله (شهریور)[نیازمند منبع]۱۳۱۹
    فیض‌آباد، بدخشان
    مرگ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱
    ۲۹ سنبله (شهریور) ۱۳۹۰
    کابل
    ملیت افغانستان
    حزب سیاسی رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان
    آلما ماتر
    دانشگاه کابل
    دانشگاه الازهر
    پیشه ، سیاستمدار
    دین اسلام سنی

    برهان‌الدین ربانی (۲۹ شهریور/سنبله ۱۳۱۹ در فیض‌آباد - ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ در کابل) رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان، رئیس جمهور سابق این کشور از ولایت بدخشان بود. وی در یک حمله انتحاری در خانه‌اش در محله وزیر اکبرخان کابل کشته شد. ربانی در زمان مرگ رئیس شورای عالی صلح در افغانستان و مذاکره کننده ارشد دولت با گروه طالبان بود.
    محتویات

    • ۱ تولد
    • ۲ تحصیلات
    • ۳ جمعیت اسلامی افغانستان
    • ۴ مشی حزبی
    • ۵ ریاست‌جمهوری
    o ۵.۱ عقب‌نشینی از کابل
    o ۵.۲ پایان ریاست‌جمهوری
    • ۶ حمایت از کرزی
    • ۷ ربانی در پارلمان
    • ۸ جبههٔ ملی
    • ۹ ریاست شورای عالی صلح
    • ۱۰ مرگ
    • ۱۱ پانویس
    • ۱۲ منابع
    • ۱۳ پیوند به بیرون

    تولد

    ربانی زادهٔ ۲۹ شهریور ۱۳۱۹ (۲۰ سپتامبر ۱۹۴۰) در شهر فیض‌آباد مرکز ولایت بدخشان افغانستان است. وی در افغانستان، به استاد ربانی و پروفسور ربانی نیز مشهور است.

    تحصیلات

    او در سال ۱۳۴۲ از دانشکده شرعیات (الهیات) کابل فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۳۴۷ به خاطر ادامه تحصیلات عالی به مصر رفت و در دانشگاه الازهر به تحصیل پرداخت. وی در مصر تحت تاثیر اندیشه‌های اخوان‌المسلمین قرار گرفت.

    جمعیت اسلامی افغانستان

    نوشتار اصلی: جمعیت اسلامی افغانستان
    در سال ۱۳۳۶ در دانشکده شرعیات دانشگاه کابل همراه دیگر استادان آن دانشگاه نظیر استاد غلام محمد نیازی، سید محمد موسی توانا، وفی‌الله سمیعی (آخرین وزیر عدلیهٔ حکومت ظاهرشاه)، استاد محمد فاضل، عبدالعزیز فروغ، سید احمد ترجمان و هدایت نهضت جوانان مسلمان را تأسیس کردند که با استعفای غلام محمد نیازی از رهبری آن در سال ۱۳۵۱، ربانی رهبری آن را با نام جمعیت اسلامی افغانستان به دوش گرفت.
    با کودتای محمد داوودخان در سال ۱۳۵۲، اعضا و هواداران نهضت اسلامی افغانستان (اخوانی‌ها) تحت فشار رژیم وقت، که تحت تاثیر شاخهٔ پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود، قرار گرفتند. افسران و نظامیانی که محمد داوودخان را در کودتا یاری رسانیده بودند به احزاب کمونیستی افغانستان تعلق داشتند و در آن سال‌ها و در دههٔ دموکراسی، مبارزان رقیب هم محسوب می‌شدند؛ آن‌ها در مکاتب، دانشگاه‌ها و مراکز علمی و ادوار دولتی باهم درگیری‌هایی داشتند. با قدرت گرفتن آن‌ها، مخصوصاً وزیر داخلهٔ وقت که عضو حزب خلق بود، دستگیری وسیع و گستردهٔ اعضای اسلام‌گرای رقیب آن‌ها در شهرهای مختلف افغانستان آغاز شد.
    در سال ۱۳۵۳ ربانی و عده‌ای دیگر از فعالان اسلام‌گرا که تحت تعقیب حکومت داوودخان بودند، از افغانستان خارج شده و به پاکستان فرار کردند. در آن‌جا احزاب اسلام‌گرا و حکومت ذوالفقار علی بوتوکه روابط سردی با دولت افغانستان به خاطر مسئلهٔ پشتونستان داشت، از آن‌ها پذیرایی کرده و دست به مسلح کردن مهاجران نهضت اسلامی زد تا آن‌ها را برای براندازی حکومت داوود خان آماده کند. اما عده‌ای از رهبران نهضت اسلامی از جمله ربانی مخالف جنگ مسلحانه علیه حکومت داوودخان بوده‌اند؛ آن‌ها به خاطر نزدیکی روابط بعضی از حلقه‌های نهضت اسلامی به دولت وقت پاکستان، عناصر میانه‌روتر مهاجران که زیر فشار قرار گرفته بودند، پاکستان را ترک کردند؛ ربانی در آن میان به عربستان سعودی سفر کرد.

    مشی حزبی

    حزب او یکی از قویترین احزاب سیاسی در کنار دیگر احزاب مخالف دولت افغانستان بود. این حزب مشی معتدلی داشته و به باور کارشناسان مسائل سیاسی افغانستان، از آغاز تأسیس تحت تأثیر جنبش اخوان المسلمین بوده است.ربانی تا پایان حکومت‌های تحت حمایت شوروی سابق همواره با آن‌ها درگیر و خواهان خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان و سپردن حکومت به مجاهدین افغان بود.

    ریاست‌جمهوری

    ربانی پس از پیروزی مجاهدین و شکست دولت نجیب الله احمد زی در ۱ تیر ۱۳۷۱ (۲۸ ژوئن ۱۹۹۲)، طبق توافق‌نامه گروه‌های مجاهد افغانستان در کنفرانس اسلام‌آباد، به عنوان دومین رئیس‌جمهور موقت افغانستان بعد از دوره دوماهه صبغت‌الله مجددی برگزیده شده بود تا در دورهٔ چهارماههٔ ریاست خود زمینهٔ انتخابات را فراهم کند. اما بر اثر جنگ‌های شدید، و نقض توافقات از طرف جناح‌های مختلف، زمینهٔ انتخابات فراهم نشد و ربانی برای تعیین رییس‌جمهور بعد از خود شورای اهل حل و عقد را در شهر هرات افغانستان و با حضور شخصیت‌های مختلف از اقوام و نواحی مختلف افغانستان برگزار کرد.شورای حل و عقد نیز در ۹ دی ۱۳۷۱ (۳۰ دسامبر سال ۱۹۹۲) برهان‌الدین ربانی را به عنوان نخستین رئیس‌جمهور رسمی حکومت مجاهدین در افغانستان برگزید.

    عقب‌نشینی از کابل

    برهان‌الدین ربانی - صدای آمریکا - ۳۰ نوامبر۲۰۰۱
    حکومت مجاهدین در ۵ مهر ۱۳۷۵ (۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶) کابل را که زیر حملات شدید قرار داشت ترک کرد و این شهر به دست طالبان افتاد. اما ربانی که مقر حکومت را به شهر مزار شریف انتقال داده بود هنوز به عنوان رئیس‌جمهور رسمی افغانستان شناخته می‌شد؛ هرچند به مرور زمان قلمرواش کوچک‌تر می‌شد تا این‌که در اواخر حکومت طالبان، فقط بر سی درصد خاک کشور تسلط داشت و بقیهٔ نقاط به دست طالبان افتاده بود.

    پایان ریاست‌جمهوری

    با حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان، حامد کرزی در اجلاس بن رئیس‌جمهور دولت موقت افغانستان شد. برهان‌الدین ربانی در ۱ دی ۱۳۸۰ (۲۲ دسامبر سال۲۰۰۱) طی مراسمی رسمی حکومت را به ادارهٔ موقت افغانستان تحویل داد.

    حمایت از کرزی

    ربانی در انتخابات ریاست‌جموری افغانستان برای کسب مقام ریاست جمهوری افغانستان، از حامد کرزی حمایت کرد[نیازمند منبع] و در پایان نیز حامد کرزی در این انتخابات پیروز شد.

    ربانی در پارلمان

    او در انتخابات پارلمانی افغانستان خود را کاندید کرد و به عنوان اولین نمایندهٔ مردم ولایت بدخشان با بیشترین آراء[ عضویت پارلمان افغانستان را به دست‌آورد.

    جبههٔ ملی

    ربانی در سال ۱۳۸۶ با جمعی از سران جهادی و احزاب کمونیستی سابق جبهه‌ای را تشکیل داد که به باور کارشناسان بزرگ‌ترین جبههٔ سیاسی در افغانستان است. ربانی در زمان حیاتش عضو پارلمان افغانستان و همچنین موسس جبهه ملی افغانستان نیز بود.احمد ضیاء مسعود، همسر دختر برهان‌الدین ربانی معاون اول رئیس‌جمهور افغانستان و برادر احمدشاه مسعود، قهرمان ملی آن کشور است.

    ریاست شورای عالی صلح

    وی از سال ۱۳۸۹ ه. ش. تا پایان زندگی‌اش، ریاست شورای عالی صلح افغانستان که با حکم حامد کرزی تشکیل شده بود را بر عهده داشت .پس از مرگ استاد ربانی مسئولیت شورای عالی صلح به بزرگترین فرزندش صلاح الدین ربانی سپرده شد و اکنون صلاح الدین ربانی ریاست این شورا را به عهده داد.این شورا وظیفهٔ مذاکره با گروه طالبان با هدف دستیابی به صلح پایدار و یافتن راهی مسالمت‌آمیز برای پایان دادن به درگیری‌ها در افغانستان را بر عهده دارد.

    مرگ

    برهان‌الدین ربانی در بیست و نهم شهریور ۱۳۹۰ در اثر یک انفجار انتحاری در منزل خود کشته شد.
    در زمان انفجار بمب، تعدادی از اعضای شورای عالی صلح افغانستان در منزل وی با دو نفر از اعضای طالبان در حال گفتگو بودند که یکی از نمایندگان طالبان، مواد منفجره‌ای که در دستارش (عمامه‌ای که بر روی سر می‌بندند) پنهان کرده بود را منفجر می‌کند.این نمایندهٔ طالبان، به واسطهٔ معصوم ستانکزی رییس دارالانشای شورای عالی صلح و رحمت‌الله واحدیار یک عضو این شورا، برای صبحت در مورد تلاش‌های صلح و مذاکره با گروه طالبان به خانه آقای ربانی راه یافته بود.برهان‌الدین ربانی از مخالفان طالبان بود و مدتی قبل از مرگش در سخنانی از طالبان به دلیل استفاده از "کودکان" در حملات انتحاری و درگیری‌ها به شدت انتقاد کرده بود.ربانی، یک هفته قبل از ترور شدنش، برای شرکت در اجلاسی تحت عنوان «بیداری اسلامی» به تهران سفر کرد.وی در سالروز تولد خود (۲۰ سپتامبر) و در آستانه ۷۱ سالگی بر اثر انفجاری در خانه‌اش در کابل کشته شد.


    F598 آنلاین نیست.

  6. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #16 1394/05/12, 16:40
    حامد کرزی رئیس جمهور سابق کشور افغانسان




    http://www.8pic.ir/images/sx2xelelz4neazjv8q28.jpg





    حامد کرزی در اگوست سال ۲۰۰۹ در کابل
    هشتمین رئیس‌جمهور افغانستان

    مشغول به کار
    ۲۲ دسامبر ۲۰۰۴ – ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴
    معاون رئیس‌جمهور احمد ضیاء مسعود
    کریم خلیلی

    پس از برهان الدین ربانی

    پیش از اشرف غنی احمدزی

    اطلاعات شخصی
    تولد ۲۴ دسامبر ۱۹۵۷ ‏(۵۷ سال)
    قندهار،

    ملیت افغانستان

    حزب سیاسی حزب جمهوری افغانستان

    همسر زینت کرزی

    فرزندان میرویس کرزی

    پیشه سیاستمدار،
    دین اسلام سنی

    وب‌گاه وبگاه ریاست جمهوری افغانستان

    حامد کَرزَی سیاست‌مدار و رییس جمهور سابق کشور افغانستان است. وی از زمان سرنگونی حکومت طالبان بمدت سیزده سال زمام امور این کشور را بر عهده داشت.
    محتویات

    • ۱ پیشینه
    • ۲ سوابق سیاسی
    • ۳ زندگی شخصی
    • ۴ جستارهای وابسته
    • ۵ منابع
    • ۶ پیوندها به بیرون


    پیشینه

    حامد کَرزی در ۲۴ دسامبر سال ۱۹۵۷ میلادی، در روستای کرز در نزدیکی قندهار (ولایتی در جنوب افغانستان) متولد شد.پدرش عبدالاحد کرزی از متنفذان قوم پوپلزی و معاون رییس پارلمان افغانستان در سال‌های دهه شصت میلادی بود. عبدالاحد کرزی، در اواخر دهه نود، در شهر کویته پاکستان نوسط طالبان کشته شد.حامد کرزی در کابل، در مکتب ابتدایی محمود هوتکی، متوسطه سید جمال الدین افغان و لیسه حبیبیه درس خواند؛ و تحصیلات عالی خود را در رشته علوم سیاسی و ارتباطات بین‌المللی در هند به انجام رساند

    سوابق سیاسی

    حامد کرزی در دوران جهاد (جنگ افغانها با اشغالگران شوروی) در پاکستان، در مدارس مجاهدین افغان فعالیتهای آموزشی داشت.با روی کار آمدن دولت مجاهدین در سال ۱۹۹۲، آقای کرزی معاون وزیر خارجه این کشور شد.در سال‌های آخر حکومت طالبان، آقای کرزی به جمع مخالفان این گروه پیوست و مبارزات مسلحانه با طالبان را آغاز کرد.حامد کرزی در کنار عبدالستار سیرت (از حقوقدانان زمان محمد ظاهرشاه)، از گزینه‌های گروههای مذاکره کننده افغان در کنفرانس بن در آلمان بود، که سرانجام، در این کنفرانس، به ریاست دولت موقت افغانستان برگزیده شد؛ نخستین دولتی که پس از طالبان روی کار آمد.او در انتخابات دموکراتیک افغانستان در سال ۱۳۸۳، با به دست آوردن بیش از ۵۵ درصد آرا، به عنوان نخستین رییس جمهور منتخب مردم افغانستان قدرتش را حفظ کرد.

    زندگی شخصی

    حامد کرزی شش برادر و یک خواهر دارد. یکی از برادران ناتنی وی به نام احمد ولی کرزی در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۱ توسط طالبان ترور شد. در روز ۲۳ ژانویه ۱۹۹۹، کرزی با دکتر زینت قریشی ازدواج کرد. حاصل یگانه ازدواج آقای کرزی، یک پسر به نام میرویس و یک دختر به نام نازو است. میرویس کرزی در پنج‌شنبه شب ۲۵ ژانویه سال ۲۰۰۷ در بیمارستان رابعه بلخی کابل متولد شد. او نام فرزندش را میرویس که نام یکی از شاهان پیشین افغانستانمیرویس هوتکی بود گذاشت. وی هنگام شنیدن خبر زاده‌شدن پسرش شادمان گشته و گفته‌است∗:
    «خداوند متعال فرزندم را خادم مردم افغانستان بسازد و در راه خدمتگزاری به مردم به او توفیق دهد»
    فرزند دوم کرزی دختری است به نام نازو که در سال 1393 در یکی از بیمارستان های دهلی به دنیا آمد.
    کرزی به زبان‌های درى، پشتو، انگلیسی و اردو به‌طور روان سخن می‌گویدو به نوشته وب‌گاه رسمی ریاست جمهوری افغانستان، از اسب‌سواری و مطالعه فلسفه لذت می‌برد.


    ---------- Post added at ۱۵:۴۰ ---------- Previous post was at ۱۵:۱۱ ----------

    محمد اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور کشور افغانستان















    اشرف غنی در دسامبر ۲۰۱۴
    نهمین رئیس‌جمهور افغانستان
    مشغول به کار
    ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴ – تاکنون
    معاون رئیس‌جمهور عبدالرشید دوستم
    پس از حامد کرزی
    مشاور ارشد و وزیر مالیه
    مشغول به کار
    ژوئن ۲۰۰۲ – دسامبر ۲۰۰۴
    رئیس‌جمهور حامد کرزی
    معاون رئیس‌جمهور سرور دانش
    پس از هدایت امین ارسلا
    پیش از انور الحق احدی
    اطلاعات شخصی
    تولد ۲۹ ثور ۱۳۲۸ شمسي
    ۱۹ مهٔ ۱۹۴۹ ‏(۶۶ سال)
    ولایت لوگر، افغانستان
    ملیت افغانستان
    حزب سیاسی ندارد
    همسر رولا غنی ( امریکایی لبنانی تبار)
    فرزندان یک پسر و یک دختر
    محل اقامت کابل
    آلما ماتر
    دانشگاه کابل
    دانشگاه کلمبیا
    پیشه سیاستمدار
    دین اسلام، سنی حنفی
    جمهوری اسلامی افغانستان
    سیاست و حکومت افغانستان
    قانون اساسی
    ریاست جمهوری
    هیئت قانون گذاری
    قوه قضايى
    تقسیمات
    انتخابات‌ها
    روابط خارجی
    رؤسای جمهوری
    انتخابات‌ها
    [نمایش]
    ________________________________________
    • نمایش

    • بحث

    • ویرایش


    اشرف غنی (سمت چپ) و عبدالله عبدالله(سمت راست)، دو کاندیدا برای ریاست‌جمهوری افغانستان در انتخابات سال ۱۳۹۳

    اشرف غنی و جان اسنو وزیر خزانه داریایالات متحده در سال ۲۰۰۴
    محمداشرف غنی احمدزَیْ (زاده ۱۳۲۸ در ولایت لوگر) رئیس‌جمهور کنونی افغانستان است. او در دو انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ و ۱۳۹۳ کاندیدا بود و از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ به عنوان وزیر مالیه افغانستان در دولت حامد کرزی فعالیت میکرد. اشرف غنی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ افغانستان در رتبه چهارم قرار گرفت و در انتخابات ۱۳۹۳ با ۳۷٫۶ درصد آراء در رتبه دوم قرار دارد و با عبدالله عبدالله در دور دوم این انتخابات به رقابت پرداخت و براساس نتایج اولیه دور دوم توانست ۵۶٫۴۴٪ آراء مردم افغانستان را به خود اختصاص دهد، با این حال اعتراض عبدالله عبدالله به نتیجه انتخابات باعث شد، با موافقت احمدزی کل آراء مأخوذه مورد بازشماری مجدد قرار گیرد که سرانجام با امضای توافقنامه تشکیل دولت وحدت ملی میان دو نامزد، اشرف غنی احمد زی به عنوان ریاست جمهوری افغانستان و عبدالله عبدالله به عنوان ریاست اجرایی تعیین شد ماهنامه پروسپکت نیز در سال ۲۰۱۳ وی را در رتبه دوم فهرست متفکران دنیا قرار داد
    محتویات
    ۱ خانواده
    • ۲ تحصیلات
    • ۳ کار در بانک جهانی
    • ۴ بازگشت به افغانستان
    • ۵ انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۳ افغانستان
    • ۶ منابع
    • ۷ پیوند به بیرون

    خانواده

    اشرف غنی از پشتون‌های قبیلهٔ احمدزی است. وی در ماه ثور ۱۳۲۸ در ولایت لوگر در جنوب کابل به دنیا آمد. پدرش شاه‌پسند نام داشت و بنا بر برخی گزارش‌ها در جوانی کارمند یک شرکت حمل‌ونقل در کابل بود و در دهه ۱۹۸۰ کار حمل‌ونقل را با تعدادی کامیون در پاکستان ادامه می‌داد. مادرش کوکبه (ملقب به ضیاگل) نام داشت و دختر احمدعلی لودین (لودین یکی از اقوام پشتون در افغانستان است که اکثر در لوگر و شرق افغانستان اقامت دارند تعدادی نیز در مناطق جنوب غربی و هرات نیز مسکن گزین شده‌اند و به زبان فارسی تکلم می‌کنند) بود.

    تحصیلات

    وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در کابل گذراند و برای تحصیلات پوهنتونى به لبنان رفته و در پوهنتون امریکایی بیروت ادامه تحصیل داد و در همانجا با رولا همسر آینده‌اش آشنا شد و با این دختر لبنانی ازدواج کرد.
    وی در سال ۱۹۷۷ برای تدریس در رشته مردم‌شناسی به افغانستان بازگشت اما پس از قبولی در یک بورسیه تحصیلی برای ادامه تحصیل بهدانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت اما یک سال بعد در پی به قدرت رسیدن حزب دمکراتیک خلق در افغانستان بسیاری از اعضای خانواده او به زندان افتادند. غنی در آمریکا ماندگار شد و مدرک دکترای خود را در رشته مردم‌شناسی فرهنگی را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. رساله دکترای وی «تولید و تسلط: افغانستان، ۱۹۰۱-۱۷۴۷»نام داشت. دو فرزند غنی و رولا با نام‌های مریم و طارق در آمریکا به دنیا آمده‌اند و در نتیجه تمام آنها شهروند آمریکا نیز محسوب می‌شوند.


    کار در بانک جهانی


    اشرف غنی پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۸۳ برای تدریس در دانشگاه برکلی کالیفرنیا دعوت شد و از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ مدرس دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا بود و در این دوره معمولاً به عنوان کارشناس در برنامه‌های بخش فارسی و پشتوی رادیو بی‌بی‌سی حضور پیدا می‌کرد. وی از سال ۱۹۹۱ به عنوان مردم‌شناس راهنما به کار در بانک جهانی مشغول شد. کار او مشاوره در مورد ابعاد انسانی برنامه‌های اقتصادی بود و در برنامه‌های بانک جهانی در آسیای شرقی، جنوب آسیا، روسیه، چین و هند شرکت داشت.

    بازگشت به افغانستان

    اشرف غنی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ کار در بانک جهانی را رها کرد و به همکاری با شبکه‌های خبری و روزنامه‌های مختلف پرداخت. وی در سال ۲۰۰۲ به عنوان مشاور ویژه اخضر ابراهیمی نماینده مخصوص دبیرکل سازمان ملل در امور افغانستان انتخاب شد. مهمترین فعالیت وی در این پست همکاری در طراحی، مذاکرات و اجرای موافقتنامه بن بود که یک نقشه راه برای تعیین دولت جدید افغانستان پس از سقوط طالبان مشخص می‌کرد.غنی از دسامبر ۲۰۰۱ به افغانستان بازگشت و در ۱ فوریه ۲۰۰۲ به عنوان مشاور ارشد حامد کرزی رئیس‌جمهور افغانستان، وزیر مالیه افغانستان و رئیس اداره هماهنگ‌کننده کمکهای بین‌المللی به افغانستان انتخاب شد. وی از سال ۲۰۰۴ از حضور دولت اجتناب کرد و به عنوان رئیس دانشگاه کابل انتخاب شد. اشرف غنی در سال ۲۰۱۱ غنی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ شرکت کرده و با کسب ۳٪ آراء پس از حامد کرزی، عبدالله عبدالله و رمضان بشردوست در رتبه چهارم قرار گرفت. اشرف غنی در دور دوم ریاست جمهوری حامد کرزی مسئول برنامه انتقال مسئولیت امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای داخلی شد.انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۳ افغانستان
    نوشتار اصلی: انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۳ افغانستان.اشرف غنی در سال ۱۳۹۳ برای دومین بار در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کرد وی در این انتخابات عبدالرشید دوستم جنگ‌سالار معروفازبک‌تبار را به عنوان معاون اول و سرور دانش وزیر تحصیلات عالی ومسلکی هزاره‌تبار را به عنوان معاون دوم در کنار خود داشت. محاذ ملی به رهبری پیر احمد گیلانی، جبهه نجات ملی به رهبری صبغت‌الله مجددی و حزب حرکت انقلاب اسلامی به رهبری موسی خان هوتک و حزب اسلامی به رهبری عزیزالله دین محمد از مهمترین جریان‌های حامی اشرف غنی در این انتخابات به شمار می‌روند.بر اساس نتایج شمارش ۱۰ درصد آراء غنی با کسب ۳۷٫۶٪ آراء پس از عبدالله عبدالله در رتبه دوم قرار دارد و با عبدالله در دور دوم این انتخابات به رقابت خواهد پرداخت. اشرف غنی به طور کلی در ولایت‌های شرقی و برخی از ولایت‌های شمالی و مناطق پشتون‌نشین و ازبک‌نشین رای بیشتری کسب کرده و در ولایت‌های پکتیا، ننگرهار، فراه، جوزجان، فاریاب، نیمروز، هلمند، زابل، لوگر، خوست، کنر، لغمان، تخار در رتبه اول قرار دارد.احمدزی در دور دوم انتخابات در رقابت با عبدالله عبدالله توانست ۵۶٫۴۴٪ آراء مردم افغانستان را به خود اختصاص دهد، با این حال اعتراض عبدالله عبدالله به نتیجه انتخابات باعث شد، با موافقت احمدزی کل آراء مأخوذه مورد بازشماری مجدد قرار گیرد. در صورت تأیید نتایج اولیه دور دوم اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور افغانستان خواهد بود.اما نظر به احصایه حامیان دکتر اشرف غنی احمدزی در ولایات پکتیکا و پکتیا به نفع وی بیشتر از نفوس آن ولایات تقلب نمودند و این امر باعث شد دکتر عبدالله کمیسیون مستقل انتخابات را بصورت رسمی نشناسد و دست به اعتراضات مدنی بزند و این اعتراضات مدنی تا زمانی ادامه پیدا نمود که کمیسیون مستقل انتخابات در دور اعلام نتایج ابتدایی آقای اشرف غنی را برنده‌ای انتخابات اعلام نمود و در همین زمان آقای عبدالله رقیب آقای غنی تصمیم گرفت تا حکومت خود را اعلام نمایید و مردم هواخواهان وی نیز به همین انتظار در تالار مجلس بزرگ (لویه جرگه) جمع شدند اما آقای عبدالله از هوادارانش چند روزی وقت خواست که با مخالفت هوادارانش مواجه شد.کوشش‌های عبدالله برای خواستن وقت بجایی نرسید تا اینکه وی حرف‌های پشت پرده را بازگو نمود و گفت: قرار است روز جمعه آقای جان کری وزیر خارجه امریکا به افغانستان سفر نمایید و این بن‌بست را بشکند.
    و آقای جان کری هم روز جمعه به افغانستان سفر نمود و با هردو نامزد و کمیسیون جداگانه دیدار نمود تا اینکه تصمیم بر آن شد که تمامی آرای انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ مورد بررسی قرار بگیرد. بررسی ها انجام گردید و نهایتاً در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، اشرف غنی احمدزی به عنوان رییس جمهور افغانستان اعلام شد.


    F598 آنلاین نیست.

  7. 23,793 امتیاز ، سطح 47
    25% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 757
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1395/01/15
    محل سکونت
    بهشت جهنمی
    نوشته ها
    780
    امتیاز
    23,793
    سطح
    47
    تشکر
    1,506
    تشکر شده 2,351 بار در 647 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #17 1394/05/12, 19:24
    جزئیات سه جنایت هولناک مرد افغان در داخل چاه/دختری که در آتش عشق سوخت+عکس


    مرد افغانی که با همکاری دو نفر دیگر یک مادر و فرزند و همینطور یک دختر 20 ساله را در داخل چاهی به آتش کشیده بود، توسط پلیس آگاهی تهران بزرگ شناسایی و دستگیر شد.
    به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، در آذرماه سال 1392 خانمی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران عنوان کرد که خواهرش رخساره ( 58 ساله ) بهمراه پسرش فرزان ( 19 ساله ) به شهر نمک آبرود رفته اما پس از گذشت دو روز دیگر پاسخگوی تماس های او نبوده و ارتباط آنها از آن زمان قطع شده است .

    با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "فقدان" و به دستور قاضی عموزاد ، بازپرس شعبه سیزدهم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

    شاکیه پس از حضور در اداره یازدهم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : خواهر و خواهرزاده ام ( رخساره و فرزان ) در مورخه 5 آذر ماه به قصد انجام امورات ملکی ، به قصد نمک آبرود از منزلشان واقع در خیابان ونک خارج و برابر تماس تلفنی در ساعت 23:00 به نمک آبرود رسیدند ؛ تماس های تلفنی ما تا دو روز ادامه داشت تا اینکه پس از گذشت این مدت ، ناگهان تماس های ما قطع شد و آنها دیگر پاسخگوی تماس های من نبودند تا نهایتا تلفن های همراه هر دو نفر آنها خاموش شد !! .

    همزمان با آغاز تحقیقات ، کارآگاهان اداره یازدهم از طریق مدیریت ساختمان محل سکونت دو فقدانی اطلاع پیدا کردند که فرد جوانی با یک دستگاه خودرو BMW به محل سکونت آنها مراجعه و با طرح این موضوع که فقدانی ها کشور را به مقصد آمریکا ترک کرده و در حالیکه کلید منزل را نیز به همراه داشته ، قصد ورود به منزل فقدانی ها را داشته که نگهبانی مجتمع مانع وی گردیده است .

    با توجه به اطلاعات اخیر مبنی بر مراجعه ی فردی ناشناس به محل سکونت فقدانی ها و تلاش این شخص برای ورود به محل سکونت آنها ، کارآگاهان به محل مراجعه و با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته موفق به شناسایی مالک خودرو BMW شدند . با شناسایی مالک خودرو مشخص شد که خودرو BMW به صورت استیجاری در اختیار فردی به نام محمد . ن ( 22 ساله) - از اتباع کشور افغانستان - قرار دارد .

    با شناسایی تصویر محمد . ن از سوی نگهبانی ساختمان محل سکونت فقدانی ها ، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم قرار گرفت و نهایتا وی در مورخه 03/10/1392 ، در منطقه محمدشهر کرج دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد . محمد . ن در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت : به اتفاق خانم رخساره . الف و پسرش ( فرزان ) جهت سرکشی به املاک به نمک آبرود رفته و 15 روز بعد به همراه آنها به تهران بازگشتیم و از آنزمان به بعد دیگر از سرنوشت آنها بی اطلاع هستم و احتمال می دهم که کشور را به مقصد آمریکا ترک کرده باشند .

    با توجه به اظهارات محمد . ن ، بررسی صحت اظهارات وی در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم قرار گرفت ؛ لذا ضمن بررسی سوابق خروج از کشور فقدانی ها ، مشخص شد که هیچگونه سابقه ی خروج از کشور از سوی آنها وجود نداشته و شاکیه نیز از قصد و نیت خواهر و خواهرزاده اش برای خروج از کشور بی اطلاع است .

    با اطمینان از کذب بودن تمامی اظهارات محمد . ن و همچنین دیگر اطلاعات بدست آمده از تحقیقات پلیسی ، وی به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت آتشین و قتل مادر و فرزند اعتراف و عنوان داشت که این دو نفر را در حالتی نیمه بیهوش و در داخل یک چاه به آتش کشیده است .

    متهم در خصوص انگیزه جنایت به کارآگاهان گفت : تعداد 1600 عدد سکه تمام بهار آزادی برای مقتوله خریداری و ایشان نیز در قبال سکه ها چندین فقره چک تحویل داده بود ، اما تمامی چک ها در زمان سررسید برگشت خورده بودند ؛ زمانیکه برای سرکشی املاک به نمک آبرود رفته بودیم ، مجددا درباره پول سکه ها با یکدیگر صحبت کردیم و مقتوله بیان کرد که تمامی پول های خود را از کشور خارج کرده و در حال حاضر پولی در اختیار ندارد و مدعی شد که هر زمان به مقصد ( کشور آمریکا ) برسد ، پول سکه ها را برایم ارسال خواهد کرد ؛ من نیز که به صحبت های او دیگر اعتمادی نداشتم ، نقشه قتل وی و پسرش را کشیده تا پس از قتل آنها ، اموالشان را تصرف نمایم .

    متهم در خصوص نحوه جنایت نیز به کارآگاهان گفت : در مسیر بازگشت از نمک آبرود به سمت تهران بود که با طرح و نقشه قبلی و با استفاده از آبمیوه مسموم ، هر دو نفرشان را بیهوش کرده و آنها را به داخل باغ خود در روستای خوش نام ( از توابع شهرستان ملارد ) منتقل و در حالیکه در حال بهوش آمدن بودند به داخل چاه داخل باغ انداخته و با ریختن بنزین ، هر دو نفر آنها را آتش زده و به قتل رساندم. متهم پس از اعتراف به دو جنایت آتشین ، پرده از سومین جنایت و قتل دختری 20 ساله به نام زهرا برداشت و عنوان داشت : " زهرا دختر مورد علاقه ام بود و قصد داشتم تا با او ازدواج نمایم اما پس از آنکه با یکدیگر درگیر شده و زهرا بیان داشت که از ازدواج با من منصرف شده ، به قصد انتقام و به همان شیوه بیهوشی او را نیز به داخل چاه انداخته و جنازه او را نیز به همراه دو فقدانی به آتش کشیدم .

    با توجه به اعتراف جدید متهم ، بلافاصله هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی شهریار انجام و مشخص شد که پرونده فقدانی زهرا . س ( 20 ساله ) در پلیس آگاهی شهریار در حال رسیدگی است . متهم در ادامه اعترافات ، دو نفر از بستگان خود ( هر دو نفر از اتباع کشور افغانستان ) به نام های نبی ( 22 ساله ) و پیروز ( 20 ساله ) را نیز به عنوان افرادی که او را در ارتکاب این سه جنایت همراهی کرده اند ، معرفی کرد .

    سرهنگ عباسعلی محمدیان ، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعترافات صریح متهم ، بلافاصله هماهنگی های لازم قضایی - انتظامی انجام و کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ بهمراه قاضی عموزاد ، قاضی احمدی ( قاضی ویژه دادسرای ملارد ) ، پلیس آگاهی شهرستان شهریار ، تیم تشخیص هویت ، تیم آتش نشانی ، پزشکی قانونی و ... ، در مورخه 25/01/1393 به محل ارتکاب جنایت مراجعه و ضمن دستگیری "نبی" و "پیروز" به عنوان دو متهم دیگر پرونده ، در ساعت 16:30 موفق به کشف جسد سه نفر ( یک مرد و دو نفر خانم ) از داخل چاه داخل باغ شدند .

    رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در پایان این خبر نیز عنوان داشت : به دستور مقام محترم قضایی بقایای بجای مانده از اجساد به پزشکی قانونی منتقل و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی و بررسی صحت اظهارات متهم اصلی پرونده ، با قرار بازداشت موقت در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند .
    کاربر مقابل از HoPe عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: F598
    HoPe آنلاین نیست.

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •