گر یار زند بر دفٖ و صد غصه براند
من نیز غزل گویم و تا یار بخواند
چرخی بزنم ، هو بکشم با دم سازش
صد باده بیارم که در آن حال بماند
مولانا
گر یار زند بر دفٖ و صد غصه براند
من نیز غزل گویم و تا یار بخواند
چرخی بزنم ، هو بکشم با دم سازش
صد باده بیارم که در آن حال بماند
مولانا
گرزدست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
ورزهندوی شمابرماجفایی رفت رفت
برق عشق از خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت
جورشاه کامران گربرگدایی رفت رفت
درطریقت رنجش خاطر نباشد می بیار
هرکدورت راکه بینی چون صفایی رفت رفت
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش...
کاربر مقابل از bahar72 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: یزدان
عیداست ودلم خانه ویرانه بیا
این خانه تکاندیم زبیگانه بیا
یک ماه تمام مهمانت بودیم
یک روز ب مهمانیه این خانه بیا
طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق
عیدسعید فطر مبارک
کاربر مقابل از bahar72 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: یزدان
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)