فریاد زدیم که چرخ گردون
لیلا تو نداده ای به مجنون
فریاد برآمد آنکه خاموش
کم داد اگر نگیرد افزون
بازم شکر
فریاد زدیم که چرخ گردون
لیلا تو نداده ای به مجنون
فریاد برآمد آنکه خاموش
کم داد اگر نگیرد افزون
بازم شکر
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
بی تابش مهر رُخت ای ماه دل افروز
یاقوت صفت ، قسمت ما خون جگری بود
دردا ، كه پرستاری بیمار غم عشق
شبها همه بر عهده ی آه سحری بود
پرواز به مرغان چمن خوش كه دراین دام
فریاد من از حسرت بی بال و پری بود
روزیكه ز عشق تو شدم بی خبر از خویش
دیدم كه خبرها همه از بی خبری بو د
بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه های مردم عارف مزار ماست
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
کی شود آباد آن ویرانه کز هر گوشه اش
یک ستمکاری تعدی یا تطاول میکند
دست رنج کارگر را تابه کی سرمایه دار
خرج عیش و نوش و اشیاء تجمل میکند
کشور جم سر به سر پامال شد از دست رفت
پور سیروس ای خدااااااا تا کی تحمل میکند
میکند در مملکت غارتگری مامور جزء
جزء آری در عمل تقلید از کُل میکند
ناجی ایران بود ان کس که در این گیر دار
خوب میزان سیاست را تعادل میکند
البته ما توایران همچین کسی ندیدم
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
گرچه دل سوخته و عاشق وجان باخته ایم
باز با اینهمه دل سوختگی ساخته ایم
اثر آتش دل بین که از آن شمع صفــــــــت
اشکـها ریخته در دامن و بگداخته ایم
با همه مقصد خیری که مرام من و توست
در بنی نوع بشر ولــولــه انداخته ایم
جز دو رنگی نبود عادت این خلق دو رنگ
همه را دیده و سنجیده و بشناخته ایم
عجبی نیست که با اینهمه دشمن ، من و دل
جز به دیدار رخ دوست نپرداخته ایم
عمرها در طلب شاهد آزادی و عدل!!!
سر قدم ساخته تا ملک فنا تاخته ایم
بر سر نامه طـــــــوفان بنگر تا دانی
بیرق سرخ مساوات برافراخته ایم
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
خوب کجرو جونم دیگه فقط من موندم تو
منموندم عمر رفته
من موندم کمر شکسته پُر از درد
من موندم و دندون های نداشته
من موندم و هزار درد
من موندم هزار افسوس
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
تمام زندگی من میشه گفت میشه این
ساغرم شکست ای ساقی ،
رفته ام ز دست ای ساقی
ساغرم شکست ای ساقی ،
رفته ام ز دست ای ساقی
در میان توفان بر موج غم نشسته منم ،
در زورق شکسته منم ،
ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ،
یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
https://www.aparat.com/v/qLMGo
https://www.aparat.com/v/qLMGo
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
آآآآآآآآآآه
اگر نشود چه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه کردی زندگی با ما
رفتم تو بیابون داد میزنم مممم
زندگییییییییییییییییییی شاشیدم توت ریدم توت +-18 همه توت
خدااااااااااااا کوشیییی پس
یک ملک بی عقیده و یک شهر چاپلوس
یارب بلا برای چه نازل نمی شود
نازم به عزم ثابت چون کوه کجروی
کز باد سهمگین متزلزل نمی شود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)