alt
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از 21 به 29 از 29

موضوع: صندلی داغ دو با حضور کاربر m.bagheri

  1. 20,914 امتیاز ، سطح 44
    19% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 736
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/03/06
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    940
    امتیاز
    20,914
    سطح
    44
    تشکر
    3,847
    تشکر شده 2,732 بار در 880 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #21 1394/08/06, 00:38


    به به عشق دیروزی؛ نمی دونم چی چیه امروزی

    1) اس ام اس آخری که توو این‌باکس گوشیته رو بذار اینجا.

    2) این جمله رو بصورت "توو پُر" روو برگه بنویس و آپلود کن؛ بذار اینجا. "یزیـــد خـــره، گاوه منـــه!"

    3) فرض کن میری خواستگاری، مهریه رو یک کیلو بال پشه تعیین می کنن، توام کشته و مرده و غشو ضعف کرده ی عروسی! با این حال بازم قبول می کنی همچین مهریه ای رو؟

    4) از چه اسم پسری خوشت میاد؟

    5) نظرت در مورد این 2 کلیپ؟

    کلیپ1 .... کلیپ2

    بسه دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه
    2 کاربر مقابل از hadi123 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. m.bagheri, خزون



    hadi123 آنلاین نیست.

  2. 5,158 امتیاز ، سطح 21
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 392
    31.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/08/22
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    5,158
    سطح
    21
    تشکر
    546
    تشکر شده 602 بار در 175 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #22 1394/08/06, 11:26
    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi123 نمایش پست ها


    به به عشق دیروزی؛ نمی دونم چی چیه امروزی

    1) اس ام اس آخری که توو این‌باکس گوشیته رو بذار اینجا.

    2) این جمله رو بصورت "توو پُر" روو برگه بنویس و آپلود کن؛ بذار اینجا. "یزیـــد خـــره، گاوه منـــه!"

    3) فرض کن میری خواستگاری، مهریه رو یک کیلو بال پشه تعیین می کنن، توام کشته و مرده و غشو ضعف کرده ی عروسی! با این حال بازم قبول می کنی همچین مهریه ای رو؟

    4) از چه اسم پسری خوشت میاد؟

    5) نظرت در مورد این 2 کلیپ؟

    کلیپ1 .... کلیپ2

    بسه دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه

    ما ممکنه خیلی جاها فر بخوریم ولی دست آخر کفتر جلدیم. هیچی جای عشق اول رو نمیگیره جوجوی من
    1. کاتر دارم (در ضمن فکر نکنی که حواسم نبود که داری به بهونه صندلی داغ گوشیم رو چک میکنیا. آدم خوبه به عشقش اطمینان داشته باشه گلم)
    2. الان دسترسی به اسکنر ندارم پس علی الحساب همینجوری می‌نویسم تا بعد دستنویسش رو بزارم

    یزید خره گاو منه
    3. آره مهرش میکنم(ی جایی توی آفریقا رو نشون میداد که موقع غروب از بس پشه توی هوا بود چشم چشم رو نمیدید. فقط کافیه فرداش با ی جارو بری اونجا به جای ی کیلو پشه ده کیلو جمع کنی، خرجشم خیلی کمه. اگه خواستی تو هم مهر کن واسه تو هم ی کیلو میارم)
    4. حقیقتش اینه که من اسم محمد رو خیلی دوست دارم ولی توی جواب دوستمونم که قبلا پرسیده بود نگفتم محمد که ی وقت پیش خودشون نگن عجب آدم ...ایه
    5. آدمهای هنرمندین البته دومیه همچین کارش بهتره. الان خیلیا دارن توی جاهای مختلف دنیا از این هنرشون توی یوتیوب استفاده میکنن و با بالا رفتن بازدیدکننده‌هاشون اسپانسر میگیرن و درآمدهای میلیاردی بدست میارن.
    بازم بیا اینورا
    3 کاربر مقابل از m.bagheri عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hadi123, خزون, نارون
    m.bagheri آنلاین نیست.

  3. 20,914 امتیاز ، سطح 44
    19% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 736
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/03/06
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    940
    امتیاز
    20,914
    سطح
    44
    تشکر
    3,847
    تشکر شده 2,732 بار در 880 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #23 1394/08/07, 00:34
    اون دست خطو نپیچون خواهشا

    6 تا نقل و قل میذارم، بدون جستجو در سایت حدس بزن هر کدومشو کدوم یکی از بچه ها گفته

    ( Mojyross - 1228 - m.bagheri - hadi123 - محمد حشتمی فر -zahabimahdi@gmail.com - meaning )

    1



    2



    3



    4



    5



    6

    3 کاربر مقابل از hadi123 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. m.bagheri, خزون, نارون



    hadi123 آنلاین نیست.

  4. 5,158 امتیاز ، سطح 21
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 392
    31.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/08/22
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    5,158
    سطح
    21
    تشکر
    546
    تشکر شده 602 بار در 175 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #24 1394/08/07, 01:02
    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi123 نمایش پست ها
    اون دست خطو نپیچون خواهشا

    6 تا نقل و قل میذارم، بدون جستجو در سایت حدس بزن هر کدومشو کدوم یکی از بچه ها گفته

    ( Mojyross - 1228 - m.bagheri - hadi123 - محمد حشتمی فر -zahabimahdi@gmail.com - meaning )

    1



    2



    3



    4



    5



    6

    5 و 6 که خیلی تابلوئه چون 5 رو که خودم گفتم 6 رو هم چون کجرو داره معلومه که zahabimahdi@gmail.com گفته.
    1 رو هم فک کنم زهرا خانوم گفته باشه چون همش توی کار تبریک و تسلیت ایناست
    در مورد 2 بگم که تو که بچه شمالی، meaning هم که گفت دزفولیه، زهرا خانومم کرمانیه تا اونجایی که میدونم محمد حشمتی فر نویسنده، مشهدی و ویلچر استفاده میکنه پس فک کنم خودش باشه
    در مورد 3 بگم که تو و
    Mojyrossدیستروفی دارین ولی از اونجاییکه توی این متن هیچ شیطنت نوشتاری نیست فک نکنم کار تو باشه پس بهش میخوره مال همون Mojyrossباشه
    این وسط فقط 4 میمونه که از اونجایی که باز فقط تو موندی باید قائدتا مال تو باشه هر چند که هنوز شک دارم که در مورد 1 و 4 جای تو و زهرا خانوم رو باید عوض کنم یا نه
    آخ آخ وایسا meaning رو یادم رفت از اونجاییکه 4 ی ذره تیریپ فلسفی برداشته فک کنم کار اون باشه نه تو پس با این حساب تو میمونی و زهرا خانوم و مورد 1
    3 کاربر مقابل از m.bagheri عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hadi123, خزون, نارون
    m.bagheri آنلاین نیست.

  5. 62,753 امتیاز ، سطح 77
    69% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 497
    53.0% فعالیت
    جایزه ها:
    برگزار کننده مسابقه عکاسی با موضوع وسایل کمکیبهترین کاربر به انتخاب دور اول شورا
    تاریخ عضویت
    1348/10/11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,213
    امتیاز
    62,753
    سطح
    77
    تشکر
    9,676
    تشکر شده 6,321 بار در 1,259 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #25 1394/08/07, 03:02
    سلاملیکم

    خدا قوت آقا ام دات باقری. منم اومدم چند عدد هیزم بریزم زیر صندلی
    یک تشکر هم داشته باشم برای اون تاپیک من. دلیل ییهو نیست شدنش سؤال منم بود که نیلوفر جان پرسیده بودند و الکی مثلا توجیه شدیم خیلی خوب مینویسیدشون

    و اما سؤال‌ها

    یک) اهل داستان‌نویسی هستید؟ اگر بلی چند تا داستان نوشتید؟

    دو) یه جایی از ایران که سفر کردید و از نظرتون از قشنگ‌ترینها بوده رو برامون توصیف میکنید؟

    سه) دو تا از کتابهای جذابی که خوندید و محتواش یا علمی بوده و یا مربوط به زندگی یک دانشمند رو برامون نام میبرید؟

    چهار) وقتی دارید یک وسیله رو طراحی میکنید، بیشتر به کاراییش توجه میکنید یا ظاهرش؟

    پنج) بیشتر از کدوم شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه استفاده می‌کنید؟


    اگر فرصت کنم بازم میام
    پیشاپیش ممنونم
    3 کاربر مقابل از نارون عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hadi123, m.bagheri, خزون
    ===============================
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    ===============================

    امام علی (ع): اندیشیدن به خوبیها، آدمی را به انجام دادن آن برمی‌انگیزاند.
    ===============================
    نارون آنلاین نیست.

  6. 154,642 امتیاز ، سطح 100
    0% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 0
    27.0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر سوم مسابقه عکس و قلم شماره یکنفر دوم مسابقه عکس و قلم شماره دوMost PopularCommunity Award
    تاریخ عضویت
    1348/10/11
    محل سکونت
    کـــرمـــان
    نوشته ها
    5,865
    امتیاز
    154,642
    سطح
    100
    تشکر
    41,214
    تشکر شده 39,768 بار در 9,699 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #26 1394/08/07, 08:20
    سـلامی دوبـاره

    1.به این جمله چقدر اعتقاد داری؟

    شاید زندگی آن جشنی نباشد كه آرزویش را داشتی، اما حال كه به آن دعوت شده ای، تا می توانی زیبا برقص!


    2.از این جمله کجاها استفاده کردید تاحالاها؟

    در دنیا جای كافی برای همه هست پس به جای اینكه جای كسی را بگیری، سعی كن جای خودت را پیدا كنی
    (چارلی چاپلین)


    3.یک اهنگ به من تقدیم کنید؟(با لینک مستقیم)

    4.یک جمله به من تقدیم کنید؟( با دست خطت)

    5.این جمله چه برداشتی ازش داری؟


    تمام افکار خود را بر کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند.
    - گراهام بل



    در پـایـان...


    تـشکر از وقـت کـه گـذاشـتی و بـه سـؤالـت مـن جـواب دادیـد...


    ان شـاءالـله هـمیشه در تـمام مـراحـل زندگی هر روز مـوفـق تـر از روز قـبلش بـاشـید


    در پـناه حـق
    3 کاربر مقابل از 1228 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hadi123, m.bagheri, خزون




    هـیچ چـیز بـهتر از کـارکـردن بـه جـای غـصه خـوردن ،
    ادمـی را بـه خـوشـبختی نـزدیـک نـمی کـند.
    ‎‏‎
    1228 آنلاین نیست.

  7. 5,158 امتیاز ، سطح 21
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 392
    31.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/08/22
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    5,158
    سطح
    21
    تشکر
    546
    تشکر شده 602 بار در 175 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #27 1394/08/07, 11:48
    نقل قول نوشته اصلی توسط نارون نمایش پست ها
    سلاملیکم

    خدا قوت آقا ام دات باقری. منم اومدم چند عدد هیزم بریزم زیر صندلی
    یک تشکر هم داشته باشم برای اون تاپیک من. دلیل ییهو نیست شدنش سؤال منم بود که نیلوفر جان پرسیده بودند و الکی مثلا توجیه شدیم خیلی خوب مینویسیدشون

    و اما سؤال‌ها

    یک) اهل داستان‌نویسی هستید؟ اگر بلی چند تا داستان نوشتید؟

    دو) یه جایی از ایران که سفر کردید و از نظرتون از قشنگ‌ترینها بوده رو برامون توصیف میکنید؟

    سه) دو تا از کتابهای جذابی که خوندید و محتواش یا علمی بوده و یا مربوط به زندگی یک دانشمند رو برامون نام میبرید؟

    چهار) وقتی دارید یک وسیله رو طراحی میکنید، بیشتر به کاراییش توجه میکنید یا ظاهرش؟

    پنج) بیشتر از کدوم شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه استفاده می‌کنید؟


    اگر فرصت کنم بازم میام
    پیشاپیش ممنونم
    علیک سلاملیکم
    دست شما درد نکنه
    ممنون ولی من که دلیل کاملا مستدلی آورده بودم. سعی کنید شما هم مثل نیلوفر خانوم دختر خوبی باشین و توجیه بشین
    1. قدیمها چرا ولی الان خیلی ساله که چهار گوشه دنیای ادبیات رو بوسیدم و قلمم رو آویزون کردم. اون موقعهایی که می‌نوشتم ی دو تایی رمان از توش دراومد
    2. هندورابی. جزیره فوق العاده زیباییه یعنی جزایر خلیج فارس کلا همشون قشنگن
    3. واقعیتش اینه که تا حالا کتاب علمی نخوندم که برام جذاب بوده باشه(از بس من دنبال کسب علم و دانشم) هر چی خوندم از سر اجبار بوده
    4. کاراییش. صنایع کوچیک و آدمهای کوچیک مثل من بیشتر دنبال اینن که همون چند تا مشتری دور و بر خودشون رو راضی نگه دارن ولی آدمهای بزرگ و صنایع بزرگ به طیف وسیعتری از سلایق توجه میکنن برای همین سعی میکنن ساخته هاشون زیبا باشه تا همه نوع مشتری رو جذب کنن
    5. تلگرام. البته فک کنم دوستان دارن زحمت فیلترینگ این یکی رو هم میکشن
    تشریف بیارید خوشحال میشم
    3 کاربر مقابل از m.bagheri عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hadi123, خزون, نارون
    m.bagheri آنلاین نیست.

  8. 40,391 امتیاز ، سطح 62
    4% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,259
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1386/06/16
    محل سکونت
    آذربايجان شرقي - وايقان
    نوشته ها
    1,562
    امتیاز
    40,391
    سطح
    62
    تشکر
    6,392
    تشکر شده 6,795 بار در 1,464 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #28 1394/08/07, 13:18
    سلام
    سیبیل داری؟
    بیشترین خوصوصیتی که دیگران ازت میگن
    چرا اینقدر شری تو؟
    عروسیک چه تاریخی هست ؟ مارو دعوت میکنی؟
    یه خاطره بگو
    2 کاربر مقابل از eBRAHIMV عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hadi123, m.bagheri

    روزگارا
    تو اگر سخت به من میگیری،
    باخبر باش که پژمردن من آسان نیست؛
    گرچه دلگیرتر از دیروزم،
    گرچه فردای غم انگیز، مرا می خواند؛
    لیک باور دارم دلخوشی ها کم نیست.
    eBRAHIMV آنلاین نیست.

  9. 5,158 امتیاز ، سطح 21
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 392
    31.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/08/22
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    5,158
    سطح
    21
    تشکر
    546
    تشکر شده 602 بار در 175 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #29 1394/08/07, 19:50
    نقل قول نوشته اصلی توسط 1228 نمایش پست ها
    سـلامی دوبـاره

    1.به این جمله چقدر اعتقاد داری؟

    شاید زندگی آن جشنی نباشد كه آرزویش را داشتی، اما حال كه به آن دعوت شده ای، تا می توانی زیبا برقص!


    2.از این جمله کجاها استفاده کردید تاحالاها؟

    در دنیا جای كافی برای همه هست پس به جای اینكه جای كسی را بگیری، سعی كن جای خودت را پیدا كنی
    (چارلی چاپلین)


    3.یک اهنگ به من تقدیم کنید؟(با لینک مستقیم)

    4.یک جمله به من تقدیم کنید؟( با دست خطت)

    5.این جمله چه برداشتی ازش داری؟


    تمام افکار خود را بر کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند.
    - گراهام بل



    در پـایـان...


    تـشکر از وقـت کـه گـذاشـتی و بـه سـؤالـت مـن جـواب دادیـد...


    ان شـاءالـله هـمیشه در تـمام مـراحـل زندگی هر روز مـوفـق تـر از روز قـبلش بـاشـید


    در پـناه حـق
    سلام.
    1. خیلی اعتقاد ندارم
    2. تا حالا استفاده نکردم(یعنی شما خودت از این جمله ی جایی استفاده کردی؟ یعنی ی نفر ی کاری کرده و شما توی جوابش گفتی "در دنیا جای کافی برای همه هست پس به جای اینکه جای کسی را بگیری، سعی کن جای خودت را بگیری" من که میگم پاتو از گلیمت درازتر نکن وگرنه کوتاهش میکنم
    3. این آهنگ مورد علاقه خودمه هر پند که شما احتمالا خوشتون نمیاد
    http://dl.bia2faz.ir/music/93-04/Kat...0320%20%5D.mp3
    4. من الان دسترسی به اسکنر ندارم شعر شما هم باشه با نوشته هادی بعدا تقدیم میکنم
    5. دقیقا درسته
    خواهش میکنم. شما خیلی لطف کردین.
    یعنی الان صندلی داغ تموم شد؟ برقا رو خاموش کنم در رو هم قفل کنم؟

    ---------- Post added at ۱۸:۵۰ ---------- Previous post was at ۱۸:۴۵ ----------

    نقل قول نوشته اصلی توسط ebrahimv نمایش پست ها
    سلام
    سیبیل داری؟
    بیشترین خوصوصیتی که دیگران ازت میگن
    چرا اینقدر شری تو؟
    عروسیک چه تاریخی هست ؟ مارو دعوت میکنی؟
    یه خاطره بگو
    سلام.
    نه
    مهربون
    من کجام شر آخه؟ پسر به این گلی، مودبی. یعنی الان که دارم به خودم دقت میکنم می‌بینم اصلا مگه آدم داریم به بی‌آزاری من
    شما و همه بچه‌های اسپشیال که دعوتید ولی واسه تاریخش باس یکی دو دهه‌ای صبر کنین.
    آموزشی سربازی بودم ی شب به گروهانمون آماده خورد. آماده اینجوری بود که هر کس مسئول ی وسیله بود. یکی برانکارد داشت. یکی سطل شن. یکی کپسول آتشنشانی. یکی جعبه کمکهای اولیه و خلاصه از این تیپ چیزها. هدف این بود اگه اون شب اتفاقی مثل آتیش سوزی چیزی توی پادگان افتاد گروهان ما باید برای امداد و نجات میرفت اونجا. همه بچه ها شب رو باید با پوتین می‌خوابیدن که بتونن خیلی سریع خودشون رو برسونن. این وسط برای این که گروهان همیشه آماده باشه ی جور مانور انجام میدادن به این صورت که افسر سر پادگان با گروهان ما تماس میگرفت و پیش میکشید. گروهان ما هم از وقتی تماس گرفته میشد 10 دقیقه وقت داشت تا با همه لوازم جلو در دفتر افسر سر جمع بشه. ساعت سه افسر سر پیش کشید. تا ما از خواب پاشیم، خودمون رو جمع و جور کنیم و وسیله مسیله هامون رو پیدا کنیم و همگی بریم اونجا ی نیم ساعتی طول کشید. افسر سر که سروان تموم بود کارد میزدی خونش در نمی اومد. برای تنبیه بهمون بشین پاشو داد. "یک" می‌گفت، می‌شستیم. "دو" می‌گفت پا می‌شدیم. جلویی من مسئول کپسول آتش نشانی بود. هر بار با این کپسول پا میشد و می‌شست. ی بار موقع نشستن با کپسول محکم تهش رو زد زمین. کپسول از ته ترکید. این کپسول در رفت و روی زمین دور خودش می‌چرخید و کف می‌پاشید به همه جا. هر کی ی طرفی در می‌رفت. افسر سر ی کلت گرفته بود دستش جیغ می‌زد و این طرف و اونطرف می‌پرید و بد و بیراه بار همه می‌کرد. ی دایره به شعاع چهار پنج متر کف آسفالت اونم درست روبروی دفتر امیر فرمانده پادگان سفید شد. تا دوره دو ماهمون تموم بشه اون سفیدی همونجا موند. حالا هممون من جمله سروانه کف خالی شده بودیم. سروانه قاطی کرده بود نمی‌دونست چیکار کنه. آخرش گفت بلایی سرتون میارم که هیچوقت یادتون نره. گفت باید به حالت دو از اینجا خودتون رو به خوابگاهتون برسونید به این صورت که وقتی من گفتم "یک" می‌دویین وقتی گفتم "دو" می‌خوابین ده تا شنا میرین. من با رفیقم وایسادیم جلوی همه و آماده دویدن شدیم. به محض اینکه گفت "یک" مثل بنز شروع کردیم به دویدن. هنوز چند قدم نرفته بودیم که گفت "دو". من پیش خودم گفتم تا صبح این می‌خواد بابای ما رو در بیاره برای همین وقتی گفت دو من وای نستادم و همینجوری ی سره رفتم. این رفیقمم دنبال من اومد. همه خوابیده بودن کف زمین ولی ما دو تا داشتیم می‌دویدیم. صدای افسر سر هی دورتر میشد که داد میزد یکی به اون دو تا بیشعور بگه من گفتم دو. نفهما گففتم دو. آقا ما تا خود خوابگاه دویدیم و رفتیم توی تختمون خوابیدیم. منتظر بودم هر آن بیاد سر وقتمون ولی از شانس ما نیومد. فردا که بچه ها رو دیدیم همه فحشمون میدادن که بعد از رفتن شما یارو قاطی کرد و بقیه رو سه دور دور پادگان دوونده بود
    5 کاربر مقابل از m.bagheri عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 1228, eBRAHIMV, habibi, hadi123, نارون
    m.bagheri آنلاین نیست.

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •