alt
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: مادرم به من گفت

  1. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    مادرم به من گفت

    #1 1393/12/15, 15:32
    [img]مادري پیر مرا،
    نکته ای زیبا گفت!
    از بد دنیا گفت!
    گفت طاووس مشو
    که به عیبت خیزند،
    گر شوی شعله شمع،
    زیر پایت ریزند!
    گفت: پروانه مشو،
    که به سرگردانی،
    لای انگشت کتاب،
    سالها میمانی!
    نه زمین باش نه خاک،
    که تو را خوار کنند،
    وانگهی ذهن تو را،
    پر ز مرداب کنند!
    آسمان باش که خلق،
    به نگاهت بخرند!
    وز پی دیدن تو،
    سر به بالا ببرند.

    آسمان باش عزیز
    : ﮔﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭ !
    ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺲ ﻛﻦ !
    ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﮔﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻫﻲ ﺷِﻜﻮﻩ ﻛﻨﻲ !
    ﺯﻧﺪﮔﻲ ﭼﺸﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﺍﺧﻢ ﺩﻟﺘﻨﮓِ ﺗﺮﺍ !!
    ﻓﺮﺻﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺻﺮﻑ ﮔﻠﻪ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﺷﻮﺩ !
    ﺗﺎ ﺑﺠﻨﺒﻴﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺗﻤﺎﻡ !!
    فصل پاییز ﺩﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻫﻢ ﺯﺩﻥ ﭼﺸﻢ ﮔﺬﺷﺖ ....

    ﺑﺎﺯﻛﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻋﻴﺪ !!
    باز یک سال جدید
    ﺍﻳﻦ ﺷﺘﺎﺏ ﻋﻤﺮ ﺍﺳﺖ ...
    ﻣﻦ ﻭﺗﻮ ﺑﺎﻭﺭﻣﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ !![/img]
    5 کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, meaning, الهه61, سیده فاطمه, نیلوفر
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  2. 7,918 امتیاز ، سطح 26
    62% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 232
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/05/09
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    7,918
    سطح
    26
    تشکر
    427
    تشکر شده 1,571 بار در 567 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1394/01/01, 20:12
    [img]روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را دوستانم را، مذهبم را زندگی ام را !
    به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
    و جواب او مرا شگفت زده كرد.
    او گفت : آیادرخت سرخس و بامبو را می بینی؟
    پاسخ دادم : بلی.
    فرمود : هنگامی كه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ریشه هایی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می كردند.
    خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ساختی؟ من در تمامی این مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبو ها را رها نكردم.
    هرگز خودت را با دیگران مقایسه نكن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می كنی و قد می كشی!
    از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم.
    در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می كند؟
    جواب دادم : هر چقدر كه بتواند.
    گفت : تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی.[/img]
    3 کاربر مقابل از roz dj عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, الهه61, سیده فاطمه
    خدایا در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری
    امام زین العالمین
    roz dj آنلاین نیست.

  3. 9,068 امتیاز ، سطح 28
    53% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 282
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1394/06/02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    157
    امتیاز
    9,068
    سطح
    28
    تشکر
    298
    تشکر شده 582 بار در 153 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1394/06/02, 05:23
    مادرم بارها بهم می‌گفت:«پسرم! سخت بگیری بهت سخت میگذره»

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
    و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
    سخت می‌گردد جهان بر مردمان سختکوش

    - حافظ
    کاربر مقابل از meaning عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: نیلوفر
    meaning آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •