حکم قصاص در ملأ‌عام برای قاتل پسر دبستانی

[zohair2765]

این جنایت هفدهم اردیبهشت به‌وقوع پیوست و دانش‌آموز کلاس دوم دبستان در سرویس بهداشتی مدرسه به قتل رسید. متهم به قتل که مردی 50‌ساله، کارمند بازنشسته بانک و سابقه‌دار است مدتی همسر موقت مادر مقتول بود اما بعد از جدایی مزاحمت‌هایش را برای این مادر و فرزند آغاز کرد.

او ساعت 13 روز حادثه مقابل دبستان محل تحصیل امید-پسر 9‌ساله- رفت. این مرد در حالی‌که کلاه‌کاسکت بر سر داشت وارد حیاط مدرسه شد و وقتی امید را دید او را به سرویس بهداشتی کشاند و در آنجا با چاقویی بزرگ چند ضربه به وی وارد کرد.

دانش‌آموزان وقتی از وقوع این جنایت مطلع شدند که متهم را با لباس‌های خون‌آلود در حال خروج از سرویس بهداشتی دیدند. آنها که به‌شدت ترسیده بودند مسوولان دبستان را در جریان قرار دادند اما پیش از آنکه اقدامی صورت بگیرد متهم از محل گریخت. پس از آن ماموران پلیس و امدادگران اورژانس در محل حاضر شدند اما شدت جراحات امید به حدی بود که نمی‌شد برای نجات جان وی کاری انجام داد. به این ترتیب پرونده قتل گشوده و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهم آغاز شد. ساعتی بعد متهم خودش را به پلیس معرفی و به ارتکاب قتل اقرار کرد.

کارآگاهان در جریان تحقیقات تخصصی که انجام دادند فهمیدند امید و مادرش با هم زندگی می‌کردند و زن جوان مدتی قبل با متهم آشنا شده. مرد میانسال با اینکه متاهل بود به مادر امید پیشنهاد ازدواج داد و او را پنهانی به عقد موقت خودش درآورد اما همسر اولش از این موضوع مطلع شد و اختلافاتی به وجود آمد. در این میان مادر امید که از رفتارهای متهم به ستوه آمده بود از وی جدا شد. پس از آن متهم به ایجاد مزاحمت برای وی پرداخت تا اینکه مادر امید از این مرد شکایت کرد و پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد.

کشمکش‌ها میان این دو ادامه داشت تا اینکه روز حادثه متهم با مادر امید تماس گرفت و به او گفت: «کاری می‌کنم که تا آخر عمر پشیمان شوی.» مرد میانسال سپس چاقویی تهیه کرد و راهی دبستان شد. او قصد داشت مادر امید را بزند اما وقتی دید این زن برای بردن فرزندش به مدرسه نیامده است پسربچه را هدف قرار داد. مادر امید که تنها ولی‌دم او محسوب می‌شود بعد از اعترافات متهم علیه وی شکایت کرد و خواستار قصاص او شد.

در نهایت پرونده با صدور کیفرخواست در اختیار قضات دادگاه کیفری استان قزوین قرار گرفت و مرد سابقه‌دار پای میز محاکمه رفت. او در دادگاه جزییات قتل را شرح داد و هیات قضات در نهایت وی را به قصاص در ملأ‌عام محکوم کردند.

حجت‌الاسلام اسماعیل صادقی‌نیارکی، دادستان عمومی و انقلاب استان قزوین در این‌باره گفت: قتل دانش‌آموز 9‌ساله در مدرسه حادثه غمبار و تلخی بود و به همین دلیل موضوع را با فوریت و حساسیت تعقیب کردیم و از دادگاه کیفری استان خواستیم مجازات قصاص در ملأعام اجرا شود که با پیگیری‌های انجام‌شده حکم آن صادر شد.

دادستان عمومی و انقلاب استان قزوین ادامه داد: محکوم 20 روز پس از صدور حکم برای دفاع و اعتراض به آن مهلت دارد که این مهلت از روز 27 خرداد آغاز شده است. با توجه به اینکه وکیل این قاتل در تهران مستقر است، باید تا پایان 20 روز خویشتنداری کنیم اما پیش‌بینی ما این است که رأی تابستان اجرا شود.

دادستان عمومی و انقلاب استان قزوین درباره محل اجرای حکم تصریح کرد: حکم قصاص ترجیحا مقابل مدرسه به اجرا درمی‌آید اما چنانچه مدرسه در آن روز باز باشد، به دلیل تاثیرات روحی و روانی ناشی از اجرای حکم در دانش‌آموزان، محل آن مقابل مدرسه نیست.

وی همچنین گفت: بعد از وقوع این قتل نامه‌ای به مدیرکل آموزش‌وپرورش قزوین نوشتیم و موضوع را تذکر دادیم. به این ترتیب دستورالعمل اجرایی در این زمینه به مسوولان این اداره کل ابلاغ شد تا یک‌نفر را بگمارند که ورود و خروج افراد به مدارس را کنترل کند.


---------- Post added at ۰۱:۵۹ ---------- Previous post was at ۰۱:۵۶ ----------

این جنایت هفدهم اردیبهشت به‌وقوع پیوست و دانش‌آموز کلاس دوم دبستان در سرویس بهداشتی مدرسه به قتل رسید. متهم به قتل که مردی 50‌ساله، کارمند بازنشسته بانک و سابقه‌دار است مدتی همسر موقت مادر مقتول بود اما بعد از جدایی مزاحمت‌هایش را برای این مادر و فرزند آغاز کرد.

او ساعت 13 روز حادثه مقابل دبستان محل تحصیل امید-پسر 9‌ساله- رفت. این مرد در حالی‌که کلاه‌کاسکت بر سر داشت وارد حیاط مدرسه شد و وقتی امید را دید او را به سرویس بهداشتی کشاند و در آنجا با چاقویی بزرگ چند ضربه به وی وارد کرد.

دانش‌آموزان وقتی از وقوع این جنایت مطلع شدند که متهم را با لباس‌های خون‌آلود در حال خروج از سرویس بهداشتی دیدند. آنها که به‌شدت ترسیده بودند مسوولان دبستان را در جریان قرار دادند اما پیش از آنکه اقدامی صورت بگیرد متهم از محل گریخت. پس از آن ماموران پلیس و امدادگران اورژانس در محل حاضر شدند اما شدت جراحات امید به حدی بود که نمی‌شد برای نجات جان وی کاری انجام داد. به این ترتیب پرونده قتل گشوده و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهم آغاز شد. ساعتی بعد متهم خودش را به پلیس معرفی و به ارتکاب قتل اقرار کرد.

کارآگاهان در جریان تحقیقات تخصصی که انجام دادند فهمیدند امید و مادرش با هم زندگی می‌کردند و زن جوان مدتی قبل با متهم آشنا شده. مرد میانسال با اینکه متاهل بود به مادر امید پیشنهاد ازدواج داد و او را پنهانی به عقد موقت خودش درآورد اما همسر اولش از این موضوع مطلع شد و اختلافاتی به وجود آمد. در این میان مادر امید که از رفتارهای متهم به ستوه آمده بود از وی جدا شد. پس از آن متهم به ایجاد مزاحمت برای وی پرداخت تا اینکه مادر امید از این مرد شکایت کرد و پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد.

کشمکش‌ها میان این دو ادامه داشت تا اینکه روز حادثه متهم با مادر امید تماس گرفت و به او گفت: «کاری می‌کنم که تا آخر عمر پشیمان شوی.» مرد میانسال سپس چاقویی تهیه کرد و راهی دبستان شد. او قصد داشت مادر امید را بزند اما وقتی دید این زن برای بردن فرزندش به مدرسه نیامده است پسربچه را هدف قرار داد. مادر امید که تنها ولی‌دم او محسوب می‌شود بعد از اعترافات متهم علیه وی شکایت کرد و خواستار قصاص او شد.

در نهایت پرونده با صدور کیفرخواست در اختیار قضات دادگاه کیفری استان قزوین قرار گرفت و مرد سابقه‌دار پای میز محاکمه رفت. او در دادگاه جزییات قتل را شرح داد و هیات قضات در نهایت وی را به قصاص در ملأ‌عام محکوم کردند.

حجت‌الاسلام اسماعیل صادقی‌نیارکی، دادستان عمومی و انقلاب استان قزوین در این‌باره گفت: قتل دانش‌آموز 9‌ساله در مدرسه حادثه غمبار و تلخی بود و به همین دلیل موضوع را با فوریت و حساسیت تعقیب کردیم و از دادگاه کیفری استان خواستیم مجازات قصاص در ملأعام اجرا شود که با پیگیری‌های انجام‌شده حکم آن صادر شد.

دادستان عمومی و انقلاب استان قزوین ادامه داد: محکوم 20 روز پس از صدور حکم برای دفاع و اعتراض به آن مهلت دارد که این مهلت از روز 27 خرداد آغاز شده است. با توجه به اینکه وکیل این قاتل در تهران مستقر است، باید تا پایان 20 روز خویشتنداری کنیم اما پیش‌بینی ما این است که رأی تابستان اجرا شود.

دادستان عمومی و انقلاب استان قزوین درباره محل اجرای حکم تصریح کرد: حکم قصاص ترجیحا مقابل مدرسه به اجرا درمی‌آید اما چنانچه مدرسه در آن روز باز باشد، به دلیل تاثیرات روحی و روانی ناشی از اجرای حکم در دانش‌آموزان، محل آن مقابل مدرسه نیست.

وی همچنین گفت: بعد از وقوع این قتل نامه‌ای به مدیرکل آموزش‌وپرورش قزوین نوشتیم و موضوع را تذکر دادیم. به این ترتیب دستورالعمل اجرایی در این زمینه به مسوولان این اداره کل ابلاغ شد تا یک‌نفر را بگمارند که ورود و خروج افراد به مدارس را کنترل کند.

او همراه دو مرد جوان، نقشه قتل همسرش را کشید و در ساعات اولیه صبح یکی از روزهای اردیبهشت، شوهرش را به قتل رساند. آنها پس از قتل، جسد مرد جوان را با خودرو به یکی از پارک‌های جنگلی شهرستان رشت منتقل و همان جا رها کرده بودند.
مردی جوان روز نهم اردیبهشت امسال با پلیس تماس گرفت و از کشف جسدی در پارک جنگلی شفت خبر داد.

کارآگاهان جنایی استان گیلان با حضور در صحنه با جنازه مردی حدود بیست و هفت ساله مواجه شدند که با ضربات چاقو از پای درآمده بود. مرد جوان لباس خانه به تن داشت و کارآگاهان در تحقیقات میدانی هیچ مدرک شناسایی از او به دست نیاوردند. از طرفی معاینه های متخصصان پزشکی قانونی در صحنه حکایت از آن داشت که حدود دو روز از مرگ مرد جوان می گذرد.

کارآگاهان جنایی در ادامه بررسی ها به تمامی پلیس های آگاهی دیگر شهرستان های استان گیلان اعلام کردند جسدی با هویت نامعلوم کشف شده است.

همزمان با اعلام این خبر، ماموران پلیس شهرستان فومن در جریان قرار گرفتند که مردی جوان به نام مسعود چند روزی است به طرز مرموزی ناپدید شده است. از آنجا که مشخصات مرد ناپدید شده با جسدی که در جنگل پیدا شده بود مطابقت داشت، از خانواده مسعود خواسته شد برای شناسایی جنازه، در سردخانه پزشکی قانونی حاضر شوند.

به این ترتیب با تائید خانواده مرد جوان، هویت مقتول مشخص شد. از سویی کارآگاهان به همسر قربانی که مریم نام داشت، مشکوک و با زیر نظر گرفتن زن جوان متوجه شدند او از مدت ها قبل با مردی به نام جعفر رابطه پنهانی دارد.

رابطه پنهانی زن جوان، انگیزه ای برای جنایت محسوب می شد. به همین دلیل با صدور دستور قضایی، مریم و جعفر هر دو دستگیر شدند. جعفر پس از انتقال به پلیس آگاهی به جرم خود اعتراف کرد و گفت: «من ساکن رشت هستم. مدتی قبل وقتی برای دیدن خانواده ام به فومن رفتم، با مریم آشنا شدم. مریم می گفت از شوهرش راضی نیست و نمی تواند رفتارهای او را تحمل کند. در نهایت تصمیم گرفتیم همسرش را به قتل برسانیم. شب حادثه مریم به مسعود قرص های خواب آور داد. مسعود که بعد از خوردن قرص ها بدحال شده بود، به درمانگاه رفت، اما پزشکان او را بعد از معاینه مرخص کردند. مسعود نیز به خانه برگشت، در حالی که هنوز حالش بد بود. از طرفی مریم موضوع را به من اطلاع داد و من با کمک یکی از دوستانم راهی خانه مسعود شدیم و با کلیدی که همراه داشتم در خانه را باز کردم. من و دوستم پشت پرده اتاق خواب مسعود مخفی شدیم و زمانی که مسعود دراز کشیده بود، مریم با چاقو دو ضربه به او زد، اما چون ضربه ها کاری نبود، مسعود در حالی که نیمه بی هوش بود با مریم درگیر شد. در همین حین من و دوستم، مرد جوان را با ضربات چاقو به قتل رساندیم. سپس تا صبح صبر کردیم و زمانی که هوا کمی روشن شده بود، جسد را با خودرویم به پارک جنگلی شفت بردیم و جنازه را همان جا رها کردیم و به رشت برگشتیم.»

باتوجه به اعترافات مرد جوان، دوست او نیز بازداشت شد. سرهنگ فلاح کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان در این باره می گوید: متهمان با اعتراف به جنایت با قرار بازداشت موقت راهی زندان شدند و بررسی ها در این رابطه ادامه دارد.