بخش اول
سفرهای گالیور ( Gulliver’s Travel )
رمانی هجوآمیز از جاناتان سویفت ( 1667-1745 )
نویسنده ایرلندی ، که در 1720 نوشته شد و در 1726 انتشار یافت
این کتاب به طور ناشناس منتشر شد ، اما همه میدانستند که نویسنده آن سویفت است
رمز و رازی که با انتشار آن همراه بود افسانهای آفرید
مبنی بر اینکه الگزاندر پوپ دست نوشته آن را به عمد درجلو در انتشارات موت رها کرد
رمان شامل چهار بخش یا سفر است
در بخش نخست ، گالیور ، سوار بر کشتی یک بازرگان ، نقل میکند
که چگونه کشتیاش غرق میشود و به جزیره لی لی پوت میافتد
که مردمانش شش بند انگشت قد دارند.
مردم لی لی پوت از خواب و خستگی گالیور استفاده میکنند
و او را با صدها رشته کوچک میبندند و در زیرزمین ، تا پایتخت خود حمل میکنند آنجا
گالیور که از سراحتیاط به بند کشیده شده است
با قد خود مردم را شگفتزده میکند و بسیار موجب سرگرمی شاه و درباریان میشود
گالیور ، که به سبب رفتار نیک آزاد شده و زبان آن سرزمین را نیز آموخته است
با آداب و قوانین و عرف و عادات مردم لی لی پوت آشنا میشود
بدین ترتیب ، باخبر میشود که امپراتوری لی لی پوت
از مدتها پیش درگیر تجزیه به سبب جنگهای داخلی است
که میان پاشنه بلندها و پاشنه کوتاهها درگرفته است
به علاوه ، مردم این سرزمین سالهاست با امپراتور بلفوسکو در جنگاند
که بر جزیره همسایه سلطه یافته است
منشأ این جنگ مجادله میان نوک کوچکیها و نوک بزرگیهاست
درمورد این مسئله مهم که معلوم شود تخممرغ را باید از کدام نوک شکست
نوک بزرگیهای ترک وطن کرده نزد بلفوسکا پناه یافتهاند
که دقیقاً قصد دارد لی لی پوت را اشغال کند
با مداخله گالیور، که کشتیهای بلفوسکو را مانند اسباببازی به دنبال خود میکشد
و ناوگان او را تصرف میکند ، امپراتوری نجات مییابد
گالیور را غرق در افتخارات و عنوانها میکنند
اما درباریان حسود خواهان نابودیاش میشوند
زیرا مرد کوهقامت آتشی را که کاخ امپراتوری را در خطر نابودی قرار داده بود
با ادرار خود خاموش کرده و متهم به جنایت توهین به اعلی حضرت شده است
گالیور به موقع باخبر میشود و چون دوست ندارد از قدرت خود استفاده کند
به قلمرو پادشاهی بلفوسکو میگریزد.
سرانجام ، دریا قایقی رها شده را به ساحل میاندازد و گالیور بر آن سوار میشود
و یک کشتی انگلیسی پیدایش میکند و او را به سرزمین خود بازمیگرداند
در «سفر به لی لی پوت سویفت با بهره جستن از ماجرای ساده
تفاوت ابعاد ، هم به دنیای خیال دست مییابد و هم به هجو
چون از نوک کوچک دوربین بنگری ، جنگهای داخلی و رفتارهای بشر بسیار حقیرند
خاصه آنکه از جاهطلبیها و سخنپردازی بیاندازهای مایه میگیرند
گالیور، که به سبب قامت خود از حس برتری آرام و یگانهای بهره میجوید
چون قاضیانی رفتار میکند که با مورد مفرحی برخورد کردهاند
اما کافی است نسبتها وارونه شود تا او در موقعیت بازیچه قرار گیرد
و مدام در معرض مضحکه و اضطراب و مرگ باشد
آن هم به توسط چیزهایی که تا آن زمان بسیار حقیر و بیخطر بوده است