alt
نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: سفرهای گالیور

  1. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    سفرهای گالیور

    #1 1388/05/31, 19:45



    بخش اول



    سفرهای گالیور ( Gulliver’s Travel )
    رمانی هجوآمیز از جاناتان سویفت ( 1667-1745 )

    نویسنده ایرلندی ، که در 1720 نوشته شد و در 1726 انتشار یافت

    این کتاب به طور ناشناس منتشر شد ، اما همه می­دانستند که نویسنده آن سویفت است

    رمز و رازی که با انتشار آن همراه بود افسانه­ای آفرید
    مبنی بر اینکه الگزاندر پوپ دست نوشته آن را به عمد درجلو در انتشارات موت رها کرد

    رمان شامل چهار بخش یا سفر است

    در بخش نخست ، گالیور ، سوار بر کشتی یک بازرگان ، نقل می­کند
    که چگونه کشتی­اش غرق می­شود و به جزیره لی لی پوت می­افتد
    که مردمانش شش بند انگشت قد دارند.

    مردم لی لی پوت از خواب و خستگی گالیور استفاده می­کنند
    و او را با صدها رشته کوچک می­بندند و در زیرزمین ، تا پایتخت خود حمل می­کنند آنجا
    گالیور که از سراحتیاط به بند کشیده شده است
    با قد خود مردم را شگفت­زده می­کند و بسیار موجب سرگرمی شاه و درباریان می­شود

    گالیور ، که به سبب رفتار نیک آزاد شده و زبان آن سرزمین را نیز آموخته است
    با آداب و قوانین و عرف و عادات مردم لی لی پوت آشنا می­شود

    بدین ترتیب ، باخبر می­شود که امپراتوری لی لی پوت
    از مدتها پیش درگیر تجزیه به سبب جنگهای داخلی است
    که میان پاشنه بلندها و پاشنه کوتاهها درگرفته است

    به علاوه ، مردم این سرزمین سالهاست با امپراتور بلفوسکو در جنگ­اند
    که بر جزیره همسایه سلطه یافته است
    منشأ این جنگ مجادله میان نوک کوچکیها و نوک بزرگیهاست

    درمورد این مسئله مهم که معلوم شود تخم­مرغ را باید از کدام نوک شکست
    نوک بزرگیهای ترک وطن کرده نزد بلفوسکا پناه یافته­اند
    که دقیقاً قصد دارد لی لی پوت را اشغال کند

    با مداخله گالیور، که کشتیهای بلفوسکو را مانند اسباب­بازی به دنبال خود می­کشد
    و ناوگان او را تصرف می­کند ، امپراتوری نجات می­یابد

    گالیور را غرق در افتخارات و عنوانها می­کنند

    اما درباریان حسود خواهان نابودی­اش می­شوند
    زیرا مرد کوه­قامت آتشی را که کاخ امپراتوری را در خطر نابودی قرار داده بود
    با ادرار خود خاموش کرده و متهم به جنایت توهین به اعلی حضرت شده است

    گالیور به موقع باخبر می­شود و چون دوست ندارد از قدرت خود استفاده کند
    به قلمرو پادشاهی بلفوسکو می­گریزد.

    سرانجام ، دریا قایقی رها شده را به ساحل می­اندازد و گالیور بر آن سوار می­شود
    و یک کشتی انگلیسی پیدایش می­کند و او را به سرزمین خود بازمی­گرداند

    در «سفر به لی لی پوت سویفت با بهره جستن از ماجرای ساده
    تفاوت ابعاد ، هم به دنیای خیال دست می­یابد و هم به هجو

    چون از نوک کوچک دوربین بنگری ، جنگهای داخلی و رفتارهای بشر بسیار حقیرند
    خاصه آنکه از جاه­طلبیها و سخن­پردازی بی­اندازه­ای مایه می­گیرند

    گالیور، که به سبب قامت خود از حس برتری آرام و یگانه­ای بهره می­جوید
    چون قاضیانی رفتار می­کند که با مورد مفرحی برخورد کرده­اند
    اما کافی است نسبتها وارونه شود تا او در موقعیت بازیچه قرار گیرد
    و مدام در معرض مضحکه و اضطراب و مرگ باشد
    آن هم به توسط چیزهایی که تا آن زمان بسیار حقیر و بی­خطر بوده است
    2 کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Reihane, طناز
    papar آنلاین نیست.

  2. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    بخش دوم و سوم

    #2 1388/05/31, 19:46
    اما دو بخش دیگر رمان
    این دوگانگی تا حد نیشخند پیش می­رود و سحر و خیال به اوهام تبدیل می­شود

    در واقع ، تلخی هجو در حکایت گالیور از سفرش به جزیره پرنده لاپوتا
    و سرزمین همجوار آن که پایتختش لوگادو نام دارد ، افزون می­شود

    در این سرزمینها ، مابعدالطبیعه و نگرشهای علمی و آفرینشهای هنری و صنعتی
    به شکل پریشان­گوییهای ذهن بشر درمی­آید :
    مورخان و فیلسوفان و دانشمندان صورت تهی­مغزان می­یابند :
    یکی از آنها هشت سال می­کوشد تا از کدو اشعه خورشید به دست آورد
    دیگری با یخ باروت می­سازد
    سرانجام اینکه ، خردمندان لاپوتا
    گم­گشته در نظریه­پردازیهای خود ، در زندگی روزمره چون ابلهان رفتار می­کنند

    گالیور با عبور از لاپوتا و رسیدن به جزیره گلابدابدریب ، کنام پیشگویان و احضارکنندگان ارواح
    نمی­تواند از لذت تجسم اشباح بزرگان دوران باستان درگذرد

    بدین ترتیب متوجه می­شود که نویسندگان دروغگو و فاسد انسان را فریفته­اند :
    آنها بزرگترین اعمال درخشان را به بزدلان
    عاقلانه­ترین تصمیم­گیریها را به ابلهان
    صداقت را به چاپلوسان
    فضیلتهای رمی را به خائنان
    عفت را به همجنس­بازان
    و صراحت را به جاسوسان
    نسبت داده­اند

    گالیور سپس به نزد مردم استرالدبروگ می­رود
    که از جاودانگی خود اندوهگین­اند و خود را بدبخت­ترین مردمان می­دانن
    زیرا محکوم به زیستن­اند و در نتیجه محکوم به ملال ابدی
    کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: Reihane
    papar آنلاین نیست.

  3. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    بخش چهارم

    #3 1388/05/31, 19:48
    سرانجام ، گالیور چهارمین و آخرین سفر به سرزمین هویهنهم ها را نقل می­کند
    اسبهای خوب و فاضلی که نوع بشر را تحت سلطه دارند :
    انسانها همان یاهو ها هستند
    موجودات نفرت­انگیز و منحطی که نشان از پست­ترین حیوانیت دارند

    شدت هجایی بخش آخر تمام معنای سفرهای گالیور را روشن می­کند
    و از آن اثری دلگیر و پرقدرت می­سازد با بدبینی دردآور و با این حال
    فاقد کمترین تسلیم و رضا
    کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: Reihane
    papar آنلاین نیست.

  4. 37,164 امتیاز ، سطح 59
    43% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 686
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/08/25
    محل سکونت
    اینور آب
    نوشته ها
    2,344
    امتیاز
    37,164
    سطح
    59
    تشکر
    1,143
    تشکر شده 6,594 بار در 2,431 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1388/05/31, 19:49
    بهتر دانسته­اند که از این شاهکار ، به همانگونه که در مورد اثر رابله
    و شاید هم به قصدی ، آن را به اثر تفننی طنزآمیزی تبدیل کنند
    تا حدی که در شمار ادبیات متعارف کودکان درآید

    بی­شک سویفت ، مانند همه نویسندگان بزرگ هجوپرداز ، با هدف جذب گسترده خوانندگان اندیشه خود را در قالب اساطیر مردمی نزدیک به داستانهای تخیلی کودکان تصویر می­کرد
    با این همه اگرچه عوالم فوق طبیعی به او امکان می­داد
    تا با کلاسیسیسم مورد ستایش نخبگان محافظه­کار مقابله کند
    برای او صرفاً ابزاری بی­معنی بود که به همراه روشن­بینی تند و تیز
    در قضاوت و واقع­گرایی بی­رحمانه در مشاهده ارزشی پرمعنا می­یافت

    وانگهی ، زبان چندسطحی وسیله دریافت و براندازی مؤثری بود
    و چون آن زبان را در محتوی تاریخی­اش قرار دهیم
    و زمینه زنده اجتماعی و انسانی­اش را که نویسنده تلویحاً و در بین سطور بدان استناد می­کند
    به این زبان بازگردانیم ، خاصیتهای نامبرده را بازمی­یابد

    به علاوه ، نمی­توان سفرهای گالیور و زندگی
    و ماجراهای عجیب و حیرت­آور رابینسون کروزوئه ، ملاح ، اثر دفو را در یک سطح قرار داد
    اگرچه این آثار هم­عصر و دارای خطوطی مشترک­اند :
    اخلاق­گرایی کشیش­گونه دفو دارای دو بعد است
    و رمان ماجراجویی او داعیه تهذیب دارد و حفظ ظاهر نیز می­کند
    نویسنده در این اثر آمرانه موعظه می­کند.
    ولی سویفت ، در عوض مانند کسانی که از دل سخن می­گویند
    گالیور را بالای منبر می­برد اما خود در کوچه می­ماند

    در این رمان انسان از اثر جدا نیست ؛ و باید انسان را با تمام معنای آن در نظر گرفت.

    به همین دلیل است که سفرهای گالیور از چارچوب انواع ادبی عصر خود بیرون می­زند
    و در پس ظاهر قصه فلسفی و سفرنامه و رمان ماجراجویی
    به شکل شهادت شخصی درمی­آید

    به علاوه ، اگرچه این اثر در جریان نظریه­های دوستان سویفت
    مانند آرباثنت و پوپ و گی قرار می­گیرد
    که به افشای ارزشهای کاذب و به تجدیدنظر کلی درعلم و هنر و به نقدی جهانی همت گماردند
    اما آشکارکننده صداقتی فکری در نویسنده است
    که او را به ردّ چارچوبهای اطمینان­بخش تفکر سنتی
    و به احساس ضرورت درامی انسان کردن واقعی ارزشها وامی­دارد

    در وجود گالیور هجو مفرحی از ذهنیت­گرایی دیده­اند
    آن هم در دورانی که
    تجربه­گرایی انگلیسی به سمت معرفی زندگی به منزله یک رشته تجربه­های شخصی متوالی
    و معرفی عادت به منزله تنها معیار تضمین­کننده
    نوعی ثبات و تداوم پدیده­های طبیعت و ذهن میل می­کرد

    گالیور به گونه­ای متوالی و متضاد از عادتهای مکانی و معنوی خود دور می­شود :
    سفر به سرزمین هویهنهم ، که چکیده تجربه­های بی­اختیار اوست
    سرانجام او را در برابر نسبی­گرایی زیست­شناختی قرار می­دهد
    که پیشرفت و پسرفت را به تناوب در پی هم می­آورد

    اما او ، برخلاف ساخت و کارهای اندیشه­اش
    مصرانه خود را درچارچوب هنجارها تصور می­کند
    و قضاوت و اراده انسانی خود را در مقابل امری نامعقول قرار می­دهد

    آگاهی به این ارزش مشترک موجب می­شود که سویفت ، محبوس در مورد خاص خود
    موقعیت فاجعه­بار و حالت بحرانی شدیدی را که عصر جدید بدان دچار خواهد شد برعهده بگیرد
    فراز و نشیبهای اومانیسم
    و جامعه­ای متزلزل را که او شیبهای مقدر و فرجامهای ضروری آن را از پیش تجسم می­بخشد

    سبک و زبان سویفت سخت از این رویه ناشی است
    که به تمامی آثار او
    مستقل از پرمایگی واژگان و تخیل ، و قدرت و انعطاف و روشنی بیان
    به لحاظ لحن و معنا، وحدتی شایان توجه می­بخشد

    به علاوه ، سویفت ، با تصمیم قاطعانه بر بهره جستن از ریشخند و با زیستن آن
    موفق می­شود از نظام­مندی اجتناب ورزد و خواننده را در تناقضی قرار دهد
    که به قدر امری طبیعی بدیهی می­نماید و او نه­تنها از تضاد واژه­ها،
    که از نزدیکی تناقض­گونه معنا و لحن ، و مضمون و آهنگ ، استفاده می­کند
    و مدام بر زمینه اندیشه­ای حرکت می­کند
    که حقیقت نمایی­اش با دور از حقیقت بودن گزاره آن نسبت معکوس دارد

    با این حال، سفرهای گالیور
    اگرچه دغدغه زبان ابزاری در آن به چشم می­خورد دارای پیراستگی بیشتری است
    تا جایی که گاهی به سادگی دست می­یابد

    اما به رغم این ظواهر و به دلیل آن، این اثر
    بیش از آثار بسیاری از رمانتیکهای دردناک و شوری انقلابی را بیان می­کند

    واقعیتی که تغییر می­یابد طالب تغییر در زبان است

    نویسنده مبتکر کاری نخواهد داشت
    جز پذیرفتن این تناقض فاجعه­بار که ماهیت واقعیتها را تغییر می­دهد و آن را دور می­سازد

    برای پشت سر گذاشتن دوگانه باوری نابهنجار
    به بعد سومی نیاز هست که بعد انسانی است

    دوره­های شکوفایی متصنع­نویسی با دوره­های هجایی­نویسی منطبق است

    فاجعه خاص سویفت در تشویش و بحرانهای پس از فرونشاندن امیدهای اجتماعی رنسانس
    و مشابه­های آن در دوره اصلاحات است :
    او در برابر فرهنگ انتزاعی و آرمانی ، فرهنگ غیربشری قرار می­دهد
    که پیوسته در معرض خطر است و باید بازسازی و تجربه شود

    باری ، از سر گرایشی عمیق به همبستگی و عشق است که سویفت
    بر مبنای سخنوری ارزش از کف داده­ای ، زبانی مؤثر بنا کرد
    و کوشید تا دروغ را افشا کند
    و اگر ، با وجود تلاشهای بی­وقفه ، کارش به جنون کشید
    زیرا به سبب تنهایی قادر نبود عدم توافق بالا و پایین را حل کند


    مهشید نونهالی
    کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: Reihane
    papar آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •